تضاد طبقاتی همیشه یکی از دلایل انقلاب در جهان بوده و اگر دلیل اصلی آن نباشد، حتماً جرقهای بزرگ برای آتش زدن خشم سرکوبشده مردم بوده است؛ بنابراین قصروعمارت شاهان همیشه یکی از مصداقهای بارز تضاد طبقاتی در حکومتها هستند. کاخ نیاوران یکی از همینهاست؛ کاخی که آخرین عمارت گاه خانواده پهلوی بود که به دستور محمدرضا در سال 36 ساخت آن آغاز شد. این کاخ در ابتدا قرار بود محلی برای پذیرایی از مهمانان خارجی و مقامات عالیرتبه باشد؛ اما درنهایت به خانه اصلی این خانواده تبدیل میشود و به دلیل همین تغییر کاربری ساخت آن تا ده سال طول میکشد. این عمارت خوش آبوهوا از سال 46 تا 57 محل زندگی خانواده محمدرضا شاه بود محلی که شاید آخرین روزهای حضور خانواده سلطنت را به خودش دیده است. نمای این ساختمان ساده است و با معماریهای هنری قاجار تفاوت زیادی دارد؛ اما در عین حال ضدگلوله، ضد توپ و ضد زلزله است. در یکی از روزهای سرد بهمنماه سراغ این کاخ رفتیم. «زینب نصیری» راهنمای کاخ، کسی بود که از همان ابتدا با ما همراه شد و ما را در جریان ریزودرشت خانه سابق پهلویها قرارداد.
سرسرای کاخ؛ سالنی با سقف متحرک و سالن سینمای اختصاصی
در را که باز کنید، اولازهمه سقف و ستونهای بلند ساختمان چشمتان را میگیرد و اگر سرتان را کمی بالاتر بگیرید، سقف متحرک آلومینیوم یا سان روف خانه را میبینید که باز و بسته می شود. برای همین میتوان با باز کردنش روزها نور را به سطح خانه پاشید و شبها هم ستارهها را تماشا کرد و حتی میتوان با روشن کردن نورافکنها نور را به آسمان انداخت و از تماشای آن لذت برد. کاخ دو طبقه و یک نیمطبقه دارد. معمار ساختمان یک مهندس ایرانی به نام «محسن فروغی» است. همان کسی که طراح سعدیه شیراز است. دکوراسیون داخلی خانه هم کار یک تیم فرانسوی است. کمی که جلوتر بیایید و دو سه پله را رد کنید به سرسرای کاخ میرسید که دورتادور آن را فرشهای راوند کرمان و مبلهای فرانسوی پر کردهاند. در یکی از فرشها تصاویر 109 پادشاه ایرانی دورتادور آن نقش بسته و در ترنجش 56 نفر از افراد مشهور دنیا مثل کنفوسیوس، حضرت سلیمان (ع)، حضرت موسی (ع) و ... جا خوش کردهاند و بهحق نامش «فرش مشاهیر» شده است. دست چپتان هم فرشی دیگر شبیه همین میبینید با این تفاوت که 72 پادشاه افسانهای شاهنامه درون آن دیده میشوند و برای همین نام اینیکی هم میشود، «فرش سلاطین».
تالار آبی و میزبانی از کارتر!
در سمت چپ سرسرا تالار آبی برای مهمانیهای ویژه وجود دارد که چون از پرده تا درودیوار آن آبیرنگ است، به این نام معروف شده است. فعلا در این تالار بسته است و بازدید از آن ممکن نیست. آخرین جشنی که در این تالار برگزار شد، به یک سال قبل از انقلاب برمیگردد؛ وقتی شاه، اول سال میلادی را جشن میگیرد و کارتر، رئیسجمهور آمریکا مهمان ویژه اوست. اندکی قبل از انقلاب دکوراسیون قدیم تالار عوض میشود و وسایل جدید از خارج از کشور سفارش داده میشوند؛ اما عمر این کاخ مجال تغییر دکوراسیون را به صاحبانش نمیدهد و وسایل جدید به گمرک ایران نمی رسند و به خاطر همینالان تالار آبی خالی است و هرازچندگاهی در آن نمایشگاه برگزار میشود!
اگر راهرو را تا انتهای سالن ادامه دهید، به اتاق نشیمن میرسید. اتاقی با مبلهای مشکیرنگ فرانسوی که چرم اصل هستند و ویترینهایی که با ظروف سفالی تمدن آمریکای جنوبی پر شدهاند. پشت این اتاق هم سالن سینمای اختصاصی با جایگاه ویژه شاه و ولیعهد وجود دارد. دو طرف ورودی سینمای اختصاصی ظروف قرن 18 میلادی وجود دارند. البته مقابل در سینما هم یک ظرف طلاکاری دیده میشود که هنگام رفتن به سالن سینما مواظب باشید که این هدیه نیکسون، رئیسجمهور آمریکا به زمین نیفتد و نشکند! از اتاق نشیمن که بیرون بیایید، دقیقاً سمت راست کاخ و نرسیده به اتاق غذاخوری میتوانید ظروف چینی چک و فرانسه منقش به آرمیتاژ پهلوی را مشاهده کنید. در ضمن در میان این مشاهدات، حواستان به تابلوهای روی دیوار و گلدانهای فرانسوی هم باشد.
اتاق نشیمن
اتاق غذاخوری و پذیرایی؛ ظروف نقره با روکش طلا
در همین راهرو اگر به سمت چپ بچرخید سالن غذاخوری ملوکانه را میبینید که با ظروف نقره با پوشش طلا و شمعدانهای فرانسوی پر شده است. در ضمن تمام مبلمان و تخت و کلا وسایل چوبی خانه و البته پارچهکشیها و پردهها فرانسوی هستند؛ پس دیگر از تکرار آن پرهیز میکنیم! در گوشه اتاق غذاخوری سماور قاجاری عتیقه را میتوانید ببینید. درست پشت این اتاق و سماور یک دالان و فضای کوچک وجود دارد که از یکطرف به زیرزمین و مطبخ و از طرفی دیگر به راهپلهها راه دارد. خدمه در همین فضا غذا را تزیین و آماده ورود و سرو میکنند. تقریباً تمام ظروف شاهنشاهی آبطلا هستند.
اتاق غذاخوری
از اتاق غذاخوری که بیرون بیایید، در طرف سمت راست با یکی از درهای اتاق پذیرایی مواجه میشوید. اتاقی بزرگ با پنجرههای ضدگلوله و آفتابی که تا وسطهای اتاق ردپایش دیده میشود. در این پذیرایی میتوانید چند دست مبل و عکس محمدرضا و فرح را در دو طرف اتاق ببینید. درون ویترینها هم وسایل تزیینی پر کردهاند که جزو کلکسیون فرح به شمار میآیند و البته به خاطر عتیقه بودنشان بیشتر آن را شبیه یک موزه کردهاند که در آن از مفرغهای لرستان تا تندیسهای گِلی املشی دیده میشوند. در کنار آنها نقاشیهای لاکی یا همان گل و مرغ قاجاری هم به چشم میخورند.
اتاق پذیرایی
راهپله شاه از خدمه جداست!
برای رسیدن به طبقه دوم چند راه وجود دارد. اولازهمه آسانسوری است که سالها بیاستفاده مانده است. دومین راه بالا رفتن از پلههاست. در چهار طرف کاخ راهپله وجود دارد که سه تا از آنها مخصوص خدمه است و اما یکی که پلههایی با عرض بیشتر و ارتفاع کمتر دارد، تنها مختص شاه است که اصطلاحاً به آن «شاهرو» گفته میشود. از راهپلهها که بالا بروید قبل از رسیدن به طبقه دوم با دو اتاق مواجه میشویم که یکی رختکن لباس نظامی و دیگری اتاق معاینات پزشکی اوست که در خفا پزشک او را معاینه میکرده و سعی در کنترل روند بیماری سرطان غدد لنفاویاش را داشته است و اما طبقه دوم!
رختکن لباس نظامی محمدرضا پهلوی
در طبقه دوم یک راهروی چهارگوش را میبینیم که سمت چپش را اتاق بچهها به خود اختصاص داده است. اول اتاق علیرضا را میبینیم که اتاق مطالعه و خواب و حمام و دستشویی و آشپزخانه جداگانه دارد. اتاق خواب و مطالعه او جداست و با یک راهرو به هم وصل می شوند. همه بچهها در این کاخ حمام و آشپزخانه و ندیمه جداگانه داشتهاند. هنوز برنامه درسی علیرضا روی دیوار اتاق مطالعهاش دستنخورده مانده و برچسبهای میکیموسش به درودیوار حمام اختصاصیاش دیده میشود. علیرضا در دوران انقلاب حدود هشت سال داشته است. سرنوشت پسر کوچک پهلوی خیلی شیرین نبوده و در سال 89 با یک گلوله و خودکشی به پایان میرسد.
اتاق مطالعه علیرضا
کمی آنطرفتر اتاق فرحناز دختر بزرگ فرح و محمدرضاست که او هم مانند برادرش حمام و رختکن اختصاصی و ندیمه مخصوص داشته است. بین اتاق این دو فرزند شاه اتاق ندیمان آنها قرار دارد که بهصورت شیفتی در این اتاق زندگی میکردند. اتاق فرحناز با عروسکهای چوبی مجارستانی و مجسمههای اسپانیایی تزیینشده است. همه بچهها در اتاقهایشان یک پیانوی اختصاصی داشته اند.
اتاق خواب فرحناز
اتاقهای فرح
تقریباً تمام اتاقهای کاخ تودرتو هستند به هم راه دارند و این قضیه درباره اتاقهای شاه و فرح بیشتر صدق میکند. فرح پهلوی، یک اتاق آرایش دارد که با لوازمآرایش آمریکایی و لوسترهای کریستال چک و برنز پر شده است. این اتاق از طرف چپ به اتاق موزیک و ورزش او میرسد و از طرف راست به اتاقخواب مشترکش با محمدرضا راه پیدا میکند. فرح بهغیراز این اتاق، یک اتاق رختکن در همین طبقه دارد که در آن هنوز تعدادی از لباسهایش که سوزندوزی بلوچی هستند، دیده میشود. یک اتاق کار هم در نیمطبقه کاخ دارد که علاوه بر اتاق کارش، اتاق لیلا دختر کوچک او و ندیمهاش هم همانجاست. جالب است بدانید لیلا هم به سرنوشت برادرش علیرضا دچار شده و او هم پس از انقلاب در اثر افسردگی به زندگی خود پایان داده و خودکشی کرده است. در ورودی اتاقخواب فرح و محمدرضا میتوان تابلوی بزرگی را دید که در آن فرح درحالیکه یک تاج به دست دارد، نقاشی شده است. این اثر به کنایه میگوید که فرح اولین و البته آخرین شهبانوی ایرانی بوده که تاجگذاری کرده است! سالنها در طبقه دوم با دو گوبلن بزرگ قرن 18 میلادی تزیین شدهاند و البته یک فرش بزرگ و عجیب در کف آن پهن شده که حاصل دست هنرمندان مشهدی است. این فرش آنقدر ریزبافت است که متخصصان میگویند گویا این فرش را کودکان بافتهاند!
اتاق آرایش فرح
کاخ تابستانی خانواده پهلوی سعدآباد است
اتاق یا بهتر بگوییم اتاقهای شاه در فاصله نزدیکی در کنار اتاق فرح قرار دارد. در گوشه سمت راست یک اتاق کار کوچک و سرویس بهداشتی قرار دارد و در کنار آن رختکن و اتاقی برای استراحت نیمروزی او قرار دارد. در این اتاق میتوان نقاشی چهره پدر و مادر محمدرضای پهلوی و البته تابلوی «دو زن» که هدیه «فروغی» به شاه در مراسم تاجگذاری است را دید. این اتاق هم با راهرویی که به اتاق مشترکش با فرح و دیگر اتاقهای فرح راه دارد و تمام اتاقها هم به بالکنهایی بزرگ راه دارند. این اطلاعات مربوط به قسمتهای اصلی کاخ است و باید گفت کاخ ولیعهد جداست و او در کوشک احمدشاهی در همین باغ نیاوران استقرار داشته است. اتاق کار اصلی شاه هم در بیرون از این کاخ و در عمارت صاحبقرانیه قرار داشته و بالاخره زیرزمین هم محل کار و استقرار خدمه و مطبخ بوده است. البته تمام سالهایی که خانواده پهلوی در این کاخ زندگی میکردهاند، نه ماه سال در اینجا بودهاند تا به مدرسه بچهها نزدیک باشند و سه ماه تابستان را در کاخ سعدآباد اوقات میگذراندند.
اتاق استراحت نیمروزی شاه
کاخ نیاوران پر از مجسمهها و تابلوها و تابلو فرشها و وسایل قیمتی و قدیمی است که در این گزارش نمی توان به تمام ظرایف آن اشاره کرد و شاید بهتر باشد برای تماشای آن خودتان برای یکبار شده به آنجا بروید و از نزدیک آن را مشاهده کنید و البته از تمام تجملات کاخ 700 کیلو طلایی که فرح پهلوی با خود به خارج از کشور برده است را کم کنید!