امروز شنبه 94/10/12 گفت و گویی با معصومه ابتکار رئیس سازمان حفاظت محیط زیست انجام شد. ابتکار در بخش هایی از این مصاحبه به انتقاداتی که اخیرا اینانلو از وی و سازمان متبوعش مطرح کرده بود، پاسخ داد که آن را در ادامه میخوانید:
خانم ابتکار شما تا کنون در مصاحبههای مختلف دلیل هجمههای تند به خودتان و سازمان مذکورتان را مسائل سیاسی و جناحی عنوان کردهاید. این در حالی است که اگر قرار به این موضوع باشد اشخاص دیگری جز شما هستند که باید مورد هجمههای بسیار قرار بگیرند در حالی که بیشک بیشترین دولتمردی که مورد هجمهها قرار گرفتند شما هستید. فکر نمیکنید مهمترین دلیل این هجمهها بحث جنسیتی است همانطور که اخیرا محمدعلی اینانلو کارشناس محیط زیست با انتقاد به روند کنونی مدیریت شما عنوان کرده «سالها پیش هم گفته بودم محیط زیست تنها سازمانی است که باید مدیریتش با مرد باشد زیرا این سازمان جای سوسولبازی نیست زیرا طبیعت خشن است»؟
من اصلا راجع به اینکه واقعا دلایل این موضوعات چیست، فکر نمیکنم. چون این هجمه و حملات یکی از اهدافش سرگرم کردن ما و افکار عمومی به مسائلی است که با ماموریتهای ما خیلی ارتباط ندارد و وقت ما را تلف میکند. به طور کلی بگویم ما از آن بخشی که انتقاد است استقبال میکنیم. آنهم نقد سازنده، چون به ما میتواند کمک کند. در شبکههای اجتماعی، اینستاگرام و فیسبوک هم نقدهای بسیاری دارم و از این نقدها هم استفاده میکنم. گاهی اوقات مردم مشکلات را به ما گزارش میدهند یعنی ما خبرنگاران مردمی اجتماعی داریم. که هم نقد سازنده به عملکرد سازمان دارد و هم مشکلات را به ما گزارش میدهند که مثلا در فلان شهراتفاقی افتاده است که بنده فورا این خبر را به مدیر مربوطه ارجاع میدهم یا گاهی اوقات مردم تخلفی را گزارش میدهند که آن را به بازرسی ارجاع میدهم. بسیاری از پیامها و کامنتهایی که برای من ارسال میشود برای رسیدگی ارجاع میشود.
بنابراین ما از انتقادات استفاده میکنیم و اصلا مشکلی با نقد و انتقاد نداریم ولو تند و صریح باشد. چه در رسانهها مطرح شود یا شبکههای اجتماعی چه از طرف مردم باشد یا گفتوگوهایی که با تشکلها داریم. چه در نشستهای ادواری که داریم مطرح شود یا طی سفرهای استانی که داریم با تشکلها گفته شود. به هر حال ما حرفها را میشنویم. سیاست این دولت و تاکید رئیسجمهور بوده که باید فضا، فضای آزاد برای شنیدن حرف مردم باشد. حال ممکن است بخشی از این نقد،نقد سیاسی باشد که باز هم باید بشنویم اما بخش زیادی از نقدهای وارد به این سازمان محیط زیست هجمه است. البته دیگر نقد نیستند و صرفا هجمه هستند.
این هجمهها با چند هدف صورت میگیرد. تخریب، سرگرم کردن و اتلاف وقت و حاشیهسازی. حاشیهسازی هم یعنی اینکه شما از متن اصلی خارج شوید و حواست به موضوعات غیرضروری جلب شود. از همین رو اصلا اعتقادی به صرف وقت برای این موضوعات ندارم. اصولا هجمههایی که به شخص بنده و سازمان متبوعم میشود چند دسته است. یک دسته از سوی مخالفان یا رقبای ناسالم سیاسی است. ناسالم از این جهت که رقیب سالم سیاسی هیچ گاه وارد این عرصهها نمیشود. رقابت سیاسی هم به هر حال است و بنده یک چهره سیاسی از اول انقلاب هستم و فعالیت سیاسی هم در کنار فعالیتهای دیگر داشتم. ولی الان در این جا نقش من یک نقش اجرایی است و مدیری از دولت اعتدال هستم و درچارچوب کارهای اجرای خودم مسئولیتهایم را انجام میدهم ولی یک عده سعی دارند از این موضوعات یکسری هجمه سیاسی بسازند.
گروه دیگری که به من و سازمان هجمه وارد میکنند افرادی هستند که محیط زیست به نوعی با منافعشان تداخل پیدا کرده است. به عبارت دیگر این عده میخواهند فعالیتی انجام دهند، یک معدنی، جادهای و یا کارخانهای احداث کنند که نیاز به تخریب جنگل یا مرتعی یا خشک کردن تالابی، نابودی مناطق حفاظتشدهای دارد و .... خب طبیعی است که ما با این کارها سرسختانه مقاومت میکنیم. آن مخالفت میشود سرچشمه یکسری هجمهها چون مخالفت ما به ضرر تبلیغات و رای جمع کردن یا موقعیت این عده تمام میشود.
برخی از این افراد در موقعیتهای بسیار رسانهای قرار دارند و به راحتی از این موقعیتشان استفاده میکنند و هجمه و تهمت میزنند آنهم به دلیل اینکه ما حافظ محیط زیست هستیم. عدهای هم که محیط زیست به منافعشان تداخل دارند مربوط به موضوع شکار است. زیرا ما طی این سالها در سیاستهای شکار تغییرات بسیاری داده شده و معتقدیم شکار فقط برای معیشت و شکار در مقابل حفاظت؛ دیگر شکار برای شکار نداریم و پروانهای هم که برای شکار پرندهها دادهایم فقط برای معیشت است. بنابراین تکلیف کردهایم که کسی شکار میکند حفاظت هم باید بکند.
این تغییرات برای عدهای خوشایند نیست یعنی عدهای خاص نتوانستند با این موضوع کنار بیایند و باز هم آنان بعضا در جایگاهها و موقعیتهای مطرحی هستند که دلخوری و ناراحتی خود بابت محدودیت منافعشان را در قالب مسائل دیگر و تحت عنوان نقد اما به معنای واقعی هجمه مطرح میکنند. یک طیفی هم در کشور ما هستند که خیلی با فعالیت اجتماعی سیاسی خانمها هنوز کنار نیامدهاند. به عبارت دیگر نگاه زنستیزانه همچنان در جامعه ما وجود دارد هر چند خیلی کم شده است ولی هنوز وجود دارد. خوشبختانه در محدوده کاری در حوزههای دولت و مجموعه سازمان محیط زیست دیگر این نگاهها را نمیبینیم.
البته کمپینی هم علیه اظهارات اخیر آقای اینانلو تشکیل شده است که کاملا گویای منحط بودن افکار جنسیتزده است.
بله واقعا اینگونه است و من هم خوشبختانه اصلا با چنین نگاههایی در محدوده کاریام مواجه نشدهام. اتفاقا بسیار نگاههای مترقیانهای در بحث زنان داریم آنهم در بین آقایان و فکر میکنم همچین نگاههایی متعلق به خیلی گذشته است. سالها از این مسائل عبور کردیم و امیدوارم در سطح جامعه این مسائل مطرح شود که خانمها بتوانند در فضایی سالم و امن بدور از این برخوردها افکار و ایدهها بتوانند فعالیت کنند.
«محمدعلی اینانلو» مجری تلویزیون و فعال محیط زیست که صبح امروز در سن 68 سالگی درگذشت چندی پیش با انتقاد به روند مدیریت محیط زیست عنوان کرده بود: سالها پیش در دوره رئیس جمهور اصلاحات نیز گفته بودم که محیط زیست تنها عرصهای است که باید مدیریتش با مرد باشد چون محیط زیست جای سوسول بازی نیست زیرا طبیعت خشن است.
وی همچنین با اشاره به برخی کارهای خاص مدیریت کنونی محیط زیست از جمله رها کردن کبوتر بهجای ذبح گوسفند، عنوان کرده بود: طبیعت همچنان که قشنگ و آرام است، خشن نیز هست، بنابراین وقتی همان مدیران؛ صبح تخممرغ میخورند مسلماً حیات مرغی را میخورند و یا اگر غذای گوشتی میخورند جان گوسفند و یا گوسالهای گرفته شده است، بنابراین محیط زیست جای رنگ صورتی کارتونهای والتدیزنی نیست.