به گزارشافکارنیوز،اعضای این شبکه از دزدان نقابدار با طعمه قرار دادن یک زن جوان اقدامات تبهکارانه خود را طراحی و به اجرا در میآوردند.
در آخرین اقدام اعضای این باند که به شکارچیها شهرت پیدا کردهاند با حمله به صاحب یک مجموعه ویلایی قصد اخاذی میلیاردی را داشتند که با مقاومت وی ناکام ماندند.
نیمه شب ۱۵ مهر بود. بارش شدید باران آسمان و زمین رامسر را به هم میدوخت. خیابانها خلوتتر از همیشه بودند. صاحب ۵۹ ساله مجموعه ویلایی شقایق رامسر به تنهایی در مجموعه خود در حال استراحت بود، زنگ در ورودی به صدا در آمد. مرد پولدار وقتی در را باز کرد زن جوانی را در برابر خود دید که زیر بارش باران خیس شده بود. زن جوان با ادعای اینکه نشانی این محل را یکی از دوستانش به وی داده است درخواست کرد یکی از ویلاها برای گذراندن شب در اختیارش قرار داده شود.
صاحب مجموعه ویلایی که به دلیل سالها فعالیت در این حرفه، این نوع اتفاقات برایش تازگی نداشت با روی باز وی را پذیرفته و ویلایی را در اختیارش قرار داد. ساعتی از حضور زن جوان در مجموعه ویلایی نگذشته بود که صاحب آنجا حضور دو مرد نقابدار را در چند قدمی خود احساس کرد. مردان نقابدار بیآنکه فرصت عکسالعملی را به صاحب مجموعه ویلایی بدهند در حالیکه هر یک تبری در دست داشتند از وی خواستند سکوت کرده و حرکتی انجام ندهد.
مرد پولدار که با شنیدن درخواستهای مهاجمان نقابدار پی برده بود آنها قصد اخاذی میلیاردی از
وی را دارند تصمیم گرفت به مقابله با آنها دست بزند. وی در فرصت مناسبی از یک لحظه غفلت دزدان استفاده کرده و تبر یکی از دزدان را از دستش قاپیده و به سوی دیگر مهاجمان حمله کرد.
دو دزد نقابدار که انتظار چنین عکس العملی را از مرد پولدار نداشتند پا پس کشیده و احساس کردند با داد و فریاد مرد ویلادار هر لحظه ممکن است از سوی ساکنان منطقه یا پلیس دستگیر شوند، با بهجا گذاشتن وسایلی مثل طناب و… فرار کردند.
صاحب مجموعه ویلایی شقایق با مراجعه به پلیس رامسر شکایتی را در این باره تنظیم کرد و خواستار پیگیریهای پلیسی شد.
وی در شکایت خود گفت: مدتی پیش درخواست کرده بودم سرایداری را برای مجموعه استخدام کنم. پسر جوانی به ما مراجعه کرد، ظاهر موجهی داشت. وی را پذیرفتم. یک هفته بعد نیمه شب ۷ مهر بود که وی نزدم آمد، مرد جوانی همراهش بود. کارگرم بیآنکه موردی پیش آمده باشد بهطور ناگهانی گفت دیگر حاضر نیست نزد من کار کند و تصمیم دارد اینجا را ترک کند. از این تصمیم وی شوکه شدم ولی به خواستهاش احترام گذاشته و حقوق روزهای کاریاش را به وی دادم.
در حالی که تصور میکردم وی و دوستش آنجا را ترک میکنند ناگهان دوستش اسلحهای را از زیر لباسش بیرون آورده و با تهدید گفت باید ۳۰۰ میلیون تومان به آنها بدهم. آنها همه کارتهای اعتباریام را برداشته و هزار دلار پول نیز در جیب لباسم بود را برداشتند. با تهدید خواستند با پسرم که در تهران زندگی میکند تماس گرفته و بخواهم به حساب من پول واریز کند.
آندو وقتی دیدند با درخواستشان مخالفت میکنم تهدید کردند مرا به همراه خودروام از پرتگاهی پرتاب کرده و مرا به قتل میرسانند. باز درخواست آنها را نپذیرفتم. ناگهان یکی از آنها اسلحه شکاری که داخل ویلا داشتم را به سمتم گرفت و گلولهای به پا و سپس دستم شلیک کرده و دست و پایم را با طناب بستند و مرا داخل صندوق عقب خودروی آردیام انداخته و به سمت بیرون شهر حرکت کردند. من در صندلی عقب خودرو کلیدی را طراحی کرده بودم و در صورت جا ماندن وسیلهای داخل صندوق عقب و قفل شدن در صندوق از طریق آن صندوق را باز میکردم. در فرصت مناسبی که صدای چند خودروی دیگر را اطراف خودروی خودم
شنیدم کلید را زده و با باز شدن در صندوق عقب خودم را به بیرون از خودرو انداختم. دو مرد مهاجم متوجه شدند و خودرو را متوقف کردند اما وقتی با داد و فریاد من خودروهای گذری برای کمک توقف کردند آنها ناچار از محل متواری شدند.
وی افزود: در همین حال با گذشت یک هفته از این ماجرا بار دیگر دو نقابدار مسلح به مجموعه ویلایی من حمله کردند و قصد اخاذی داشتند.
بر اساس این گزارش، مرد پولدار وقتی با گذشت چند روز متوجه شد پلیس رامسر در دستگیری عاملان دزدی از ویلایش دچار مشکل شده است درخواستی را برای سردار احمدیمقدم فرمانده پلیس کشور فرستاده و خواستار رسیدگی شد. سردار احمدیمقدم نیز با دستور رسیدگی ویژه به این پرونده به سردار مسعود جعفرینسب فرمانده ناجا مازندران مأموریت داد با بهکارگیری اکیپی از نیروهای ویژه نسبت به ردیابی و دستگیری دزدان اقدام کند.
بدینترتیب سرهنگ عظیمی مأموریت ویژه را بر عهده گرفته و اقدامات تجسسی و ماهوارهای برای بهدست آوردن ردی از دزدان ناشناس آغاز شد.
کارآگاهان در نخستین اقدام همه اتفاقات رخ داده در دو هفته گذشته برای مرد پولدار را بهصورت دقیق تحت بررسی قرار داده و حضور زن جوان ساعتی پیش از ورود دزدان نقابدار بهعنوان یک سرنخ مورد بررسی قرار گرفت. اما همه اطلاعات برجای مانده از این زن قلابی بوده و امکان ردیابیاش را ناممکن میکرد. در حالیکه تجسسهای پلیسی با بن بست تحقیقاتی روبهرو شده بود رد تازهای از زن مرموز در اختیار مأموران قرار گرفت. مرد ویلادار ادعا کرد زن ناشناسی روز قبل از حمله مردان نقابدار با او تماس گرفته و درخواست رزرو ویلا کرده بود، بهنظر میرسد که تن صدایش با صدای زن مرموز شباهت
داشت.
با در اختیار قرار گرفتن این رد، ردیابی ماهوارهای تلفن همراه زن ناشناس از سوی پلیس آغاز شد تا اینکه رد وی در نمکآبرود بهدست آمد. مأموران با به محاصره در آوردن این منطقه زن جوان را در خانه یکی از بستگانش بازداشت کردند.
وی که در نخستین مراحل تحقیقات پلیس ادعا میکرد از ماجرای حمله و سرقت به مجموعه ویلایی بیاطلاع است وقتی با دلایل مأموران روبهرو شد، است اعتراف کرد که با پیشنهاد نامزد و عموی نامزدش به این کار دست زده است.
با توجه به اطلاعاتی که از مخفیگاه نامزد این زن جوان در شهر تنکابن بهدست آمد کارآگاهان مخفیگاه وی را به محاصره خود درآوردند اما جوان ۲۵ ساله با دیدن مأموران پا به فرار گذاشت تا اینکه در جریان تعقیب و گریز کوچه به کوچه پلیس با شلیک چند تیر هوایی وی را زمینگیر کرده و به دام انداخت.
این مردجوان نیز در مرحله نخست بازجوییها اعتراف کرد طراح و سرکرده باند عموی ۴۵ سالهاش به نام حسین میباشد که در لنگرود پنهان شده است.
با شناسایی مخفیگاه عموی توطهگر، وی نیز از سوی پلیس بازداشت شد. در جریان تحقیقات مأموران مشخص شد این مرد تبهکار ۱۱ سابقه در زمینه خفتگیری، زورگیری، اخاذی، سرقت و اعتیاد به مواد مخدر دارد و از سوی قضات و بازپرسهای چند شهر استانهای گیلان و مازندران تحت تعقیب است.
بر اساس اطلاعات بهدست آمده از سوی پلیس، حسین در یکی از اقدامات خلافکارانه اش توانسته بود با جعل نامه آزادی یک زندانی، وی را از زندان عباس آباد فراری دهد.
با دستور بازپرس شعبه دوم دادسراي عمومي و انقلاب رامسر متهمان تا انجام تحقيقات تكميلي در اختيار آگاهي اين شهر قرار گرفتند.
شناسه خبر:
۲۷۵۷۷۹
حمله نقابداران به ویلای مرد ثروتمند
سه عضو باند نقابداران مسلح که با حمله به خانههای ویلایی اعیاننشینها در غرب مازندران و شرق گیلان وحشتآفرینی کرده بودند در جریان عملیات ماهوارهای پلیس آگاهی مازندران ردیابی و بازداشت شدند.
۰