به گزارش افکارنیوزبه نقل از مهر، سیدجواد هاشمی از جمله فعالان عرصه فرهنگ است که مخاطب بیش از هر عنوانی او را به‌عنوان بازیگر تلویزیون و سینما، کارگردان تئاتر و مجری برنامه‌های تلویزیونی می‌شناسد. این چهره شناخته شده دست به تجربه جدیدی در عرصه فعالیت‌های خود زده و نخستین تجربه کارگردانی خود در سینما را با فیلم " اختاپوس " به سرانجام رسانده‌است.

این کارگردان، در نشستی که با حضور برخی از بازیگران فیلم چون هومن حاج عبداللهی، امیر غفارمنش و امین زندگانی برگزار شد، از دلایل ساخت فیلم " اختاپوس "، مسائل و مشکلات ساخت این فیلم، ناعدالتی در اکران، هزینه سنگین تولید فیلم‌های سینمایی و کم اهمیت شمردن سینمای کودک به لحاظ تخصیص بودجه و… سخن گفت.

با توجه به شناختی که مخاطب از سیدجواد هاشمی داشته‌است ساخت این فیلم توسط شما، ورودتان به عرصه داستان‌های تخیلی و از همه مهمتر تولید فیلم با این پروداکشن سنگین تا اندازه‌ای غیرمنتظره بود. برای آغاز درباره این ورود سخن بگویید.

سیدجواد هاشمی: برای پاسخگویی به این سئوال در ابتدا باید متذکر شوم که من معلم و ۲۹ سال در عرصه آموزش و تربیت کودکان مشغول به کار هستم. موسیقی و ادبیات را هم از زمانی که نسبت به کودکان شناخت پیدا کردم آغاز و تا اکنون هم به طور جدی پیگیری آن هستم. بیش از ۵۰ نمایشنامه کودک و نوجوان نوشته‌ام. با این اوصاف فکر می‌کنم اگر کار دیگری غیر از سینمای کودک انجام می‌دادم از من بعید بود.

ضمن اینکه چون سال‌ها کار آموزش و تربیت انجام داده‌ام فکر می‌کنم باید به‌طور هم‌زمان هم کودکان و هم پدران و مادران را در نظر می‌گرفتم. در واقع دوست داشتم فیلمی بسازم که هم روی خانواده‌ها و هم روی کودکان تاثیر بگذارد. از همین‌رو اگر قرار بود تنها برای کودکان فیلم بسازم باید قصه و شرایط دیگری ایجاد می‌کردم و به هیچ عنوان دنبال تولید سنگین نمی‌رفتم. کاری ساده‌تر انجام می‌دادم و درعین حال اگر می‌خواستم یک کار برای بزرگترها بسازم در نهایت فیلمی درباره کودکان می‌ساختم اما فیلمی ساخته‌ام که هم بزرگترها و هم کودکان از دیدن آن لذت ببرند. می‌خواستم به کودکان خوب و بد را بیاموزم.

* در این آموزه‌ها حق انتخاب هم به کودک دادید؟

هاشمی: قطعا حق انتخاب داده شده است خوب و بد را کنار هم گذاشتم و تلویحا هم می‌گویم که انتخاب کنید، آیا می‌خواهید در گروه بدها باشید یا گروه خوب‌ها؟ البته این نکته را هم متذکر شده‌ام که اگر می‌خواهید میانه باشید خیلی مواظب این نکته باشید که به سوی بدی و پلشتی سر نخورید. اگر هم می‌خواهید خوب باشید که باید از خودتان دفاع کنید و مراقب باشید در شرایطی قرار نگیرید که زشتی‌ها شما را به سمت خودشان بکشانند.

* برای بزرگترها چطور؟

هاشمی: به خانواده‌ها هم گفتم که حواس خود را جمع کنند، چون کودکان قرار است جای بزرگترها را پر کنند و می‌خواهند در جای جای این جامعه نفس بکشند؛ چراکه آینده این سرزمین در دستان آنها است. درست به همین دلیل است که در فیلم به بزرگترها متذکر می‌شویم که به فرزندان خود از کودکی مهر بورزید و دوست داشتن آنها را به زبان بیاورید و حس خوب حمایت را در کودکان تثبیت کنید. بنابراین این فضا را می‌خواستم به شکل استعاری از زبان بازیگرانی که هر یک دغدغه این موضوعات را داشتند در پوشش حیوان برای جذابیت بصری منتقل کنم.

* آنچه گفتید مجموع دغدغه‌های شما بود آیا در نهایت به آنچه می‌خواستید با این جزئیاتی که بیان کردید رسیدید؟

هاشمی: به نکته درستی اشاره کردید مجموع آنچه گفتم دغدغه من بود. از همین‌رو باید برای رسیدن به آنچه در ذهنم می‌گذشت یک دورخیز خوب هم می‌داشتم، علیرغم اینکه برخی از دوستان می‌گفتند که ساخت این فیلم از آغاز جدی نبود و بعد جدی شد. نه باید بگویم ساخت این فیلم از آغاز برای من جدی بود و از همان اول تولید سنگین را در متن فلیمنامه هم نوشته بودم. یعنی بازار، قلعه، ضیافت قصر از اول همانگونه که دیده شد، نوشته شده بود یعنی از اول هم قرار بود فیلمی خوش آب و رنگ ساخته شود و به همین دلیل هم خیلی از دوستان می‌گفتند که این کار را نکنم اما من تصمیم گرفته بودم این فیلم را با تولید سنگین و آبرومند بسازم.

* فیلم خوش رنگ و لعابی است وقت و زمان را در صرفه جویی برای تولید چگونه در نظر گرفتید؟

هاشمی: تا آنجا که می‌توانستم تولیدی فکر کردم و آنقدر سریع پیش رفتم تا بتوانم هزینه‌‌ها را پایین بیاورم و نکته جالب اینکه از اول هم، حضور بازیگران بزرگ در نظرم بود. به جز امین حیایی که قرار بود داریوش فرضیایی(عموپورنگ) در نقش او و آقای اوسیوند که قرار بود به جای شریفی‌نیا ‌در نقش سالار بازی کنند، بقیه همان عواملی هستند که از آغاز درنظر گرفته بودم.

من در انتخاب عوامل این هدف را دنبال می‌کردم که برخی از چهره‌های جذاب و محبوب برای کودکان چون هومن حاج عبداللهی و داریوش فرضیایی را بیاورم و از سوی دیگر از چهره‌های بازیگری چون امین زندگانی، امیر غفارمنش، نادر امیرسلیمانی، گوهر خیراندیش و دیگر دوستان استفاده کنم.

* همه بازیگران در جای خود خوش درخشیدند اما انصافا انتخاب امین زندگانی برای نقش عجوزه و گوهر خیراندیش برای بازی در نفش عمه عفریته خیلی خوب بود.

هاشمی: نکته جالب این است که وقتی داریوش فرضیایی نیامد، امین زندگانی را برای نقش آقا موشه انتخاب کرده بودم اما خود زندگانی گفت که دوست دارد نقش عجوزه را بازی کند و بعد من گفتم خیلی هم خوب. همه می‌گفتند بازیگر نقش سلیمان نبی عجوزه را بازی کند مگر امکان دارد!؟ اما وقتی خود من دیدم زندگانی این انرژی را دارد استقبال کردم. بنابراین نگاه درست به عوامل از ابتدای نگارش سناریو هم مد نظرم بود و در پیش تولید هم مدام متذکر شده بودم که بهترین طراح صحنه بهترین طراح گریم را می‌خواهم و خوشبختانه خیلی هم خوب کنار هم چیده شده بودند.

* در ساخت فیلم‌هایی از این دست معمولا کهن الگوهایی از ادبیات داستانی مدنظر فیلمسازان قرار میگیرد که به دلیل تولید‌های کم‌هزینه اغلب خوب دیده نمی‌شوند و عنصر جذابیت را ندارند، بنابراین مخاطب را از دست می‌دهند اما شما در " اختاپوس " فضای بینابین را انتخاب کردید. فضایی که علاوه‌بر اینکه کاملا متعلق به شما است، وفادار به کهن الگوها و داستان‌های قدیمی هم هست. این تناسب را چگونه ایجاد کردید؟

هاشمی: در آغاز خیلی از کسانی که از ساخت این فیلم آگاه بودند به من گفتند که خاله سوسکه را آورده‌ای که فیلم فروش کند در صورتی که هنگام نگارش من اصلا به این فاکتورهایی که دیگران در نظر می‌گیرند فکر نکرده بودم. جالب این است که من در سال۶۵ یک سناریو براساس داستان آقا موشه و خاله سوسکه نوشته بودم و دوست داشتم که خودم آن را کار کنم اما متاسفانه هیچگاه مجوز تولید نگرفت و مشکل این بود که شخصیت ها به شدت وفادار به متن بودند اما قصه تغییر کرده بود. تمام فیلمنامه این فیلم چهار هزار بیت شعر بود که اگر ساخته می‌شد حتما اثر خوبی از آب درمی‌آمد. بعد از آن بود که داستان آهوی پیشونی سفید را برای ساخت در نظر گرفتم. عنوان و محتوای آن را هم براساس ضرب‌المثل " گاو پیشونی سفید " برداشتم تا نمونه‌ای مثبت از این ضرب‌المثل را هم داشته باشیم.

* پس چرا اسم فیلم را به " اختاپوس " تغییر دادید؟

هاشمی: متاسفانه من هم این نام را دوست ندارم. دوست داشتم فیلم آهوی پیشونی سفید نام بگیرد که این نام نقطه مقابل " گاو پیشونی سفید " که بار منفی دربر دارد باشد.

* واقعاً فیلم می‌تواند چنین کارکردی داشته باشد؟

هاشمی: اگر مطبوعات و رسانه‌ها کمک کنند که تا این لحظه هم کمک کرده‌اند این فیلم به حق خود خواهد رسید. در غیر این صورت حتی نمی‌توانم دفتر دوم و سوم از این مجموعه را بسازم. خدا می‌داند که عواید این کار از ابتدا برای من مهم نبوده است و اصلا قرار نبوده که من سرمایه‌گذار باشم؛ برای به انجام رسیدن این فیلم من ماشین شخصی‌ام را فروختم. در واقع نگاه فرارویایی که از کار کودک داشتم باعثشد چشم روی همه چیز ببندم و فقط به آهوی پیشونی سفید فکر کنم. برای اولین‌بار از پخش این فیلم گله می‌کنم اما با پخشی که این فیلم دارد و تا این لحظه فروش پایینی داشتیم و تبلیغات بسیاراندک بوده‌است.

* البته عنوان فیلم هم در جذب مخاطب خیلی تاثیر دارد. شما با انتخاب نام " اختاپوس " برای این فیلم به نوعی معادلات فروش فیلم علاوه‌بر تبلیغات را بر هم زدید. چرا؟

هاشمی: می‌دانم اما انتخاب این اسم به نوعی تحمیل موافقتی بود؛ ما در جلسه‌ای تصمیم به تغییر اسم این فیلم گرفتیم. مسئله این بود که اسم آهوی پیشونی سفید با عنوان " فیتیله‌ و ماه پیشونی " اشتباه گرفته می‌شد و از طرف دیگر این فیلم در اکران شکست خورد و مجموع فروش این فیلم یک هشتم هزینه تولیدش هم نبود. به همین دلیل در آن جلسه آقای شریفی‌نیا به‌عنوان مجری طرح به شدت پافشاری کرد که اسم فیلم تغییر کند. خود من بیشتر با " شهرآرزوها " موافق بودم اما مخالفت شد و گفتند که اسم دم دستی است و در نهایت خودم پیشنهاد " اختاپوس " را دادم.

* این فیلم از صحنه‌های ترسناک آشکاری برخوردار است فکر نمی‌کنید این جنس کار برای کودکان سخت‌پسند باشد؟

هاشمی: ترس در این فیلم کمتر از آن است که در نظر داشتم. مثلاً قرار بود صحنه گول خوردن آهو در یک شب بگذرد. در دفتر دوم ترس بیشتری دارم و برخلاف دفتر اول که فقط صدای " اختاپوس " را می‌شنیدیم او را با صورتی وحشتناک خواهیم دید صورتی که به هیچ عنوان مانند عجوزه تغییر نمی‌کند و انتهای فیلم هم با ترس و وحشت به پایان می‌رسد. در واقع دفتر دوم فرصتی برای دانه پاشیدن است و در دفتر سوم به نتایج مطلوب هم خواهیم رسید. از همین‌رو است که اصرار دارم دفتر سوم را هم بسازم و مطمئن هستم که ارشاد هم مخالفت نمی‌کند چون علی‌رغم داشتن صحنه‌های ترسناک بسیار شاد است.

اگر دو دفتر دیگر با آنچه من در نظر دارم ساخته شود مطمئن خواهم بود که مانند " هری پاتر " از جهت تولید سنگینی که دارد - البته به هیچ عنوان قصد قیاس ندارم - سینمای ایران و در نگاه بزرگتر دنیا را فتح خواهد کرد.

* این نکته را نباید فراموش کرد که تولید سنگین برای ساخت چنین آثاری در سینمای ایران اصلا معنا و مفهومی ندارد.

هاشمی: من هم قبول دارم که در ایران تولید سنگین وجود ندارد. مدام حرف هست که فیلم یک میلیاردتومانی تولید شده‌است غافل از اینکه یک میلیارد در ایران برای تولید واقعا پولی نیست. این رقم باید دستمزد هر یک از بازیگران باشد. چرا یک بازیگر با دستمزد ناچیز با ۱۴ ساعت گریم و گاهی هم ۲۲ ساعت گریم سنگین مقابل دوربین باشد و بعد دستمزد ناچیزی بابت کار خود بگیرد.

البته این مسئله معضل فعالیت‌های تولیدی در همه زمنیه‌هاست که متاسفانه در حوزه فرهنگ و هنر بیش از هر حوزه دیگری نمود دارد. در واقع عدالت مالی در جامعه سینمایی وجود ندارد. امروز یک آپارتمان ۱۰۰ متری در منطقه خوب در تهران ۶۰۰ میلیون قیمت دارد رقمی که با آن یک فیلم سینمایی می‌سازند! این عین بی‌عدالتی است و متاسفانه عدم داشتن تولید سنگین در سینمای ایران تعجب‌برانگیز است و این در حالی است که سینمای ایران می‌تواند فیلمی براساس استانداردهای سینمای جهان بسازد.

* با توجه به تولید سنگین فیلم‌هایی از این دست آیا بار دیگر دست به تجربه تولید فیلم‌هایی با چنین حجم تولیدی خواهید زد؟

هاشمی: قطعا می‌سازم و برای رسیدن به این هدف حاضرم تمام طول سال در شبکه‌های مختلف مجری گری کنم تا هزینه تولید را دربیاروم و این فیلم را بسازم.

* چقدر به بخش دولتی امیدوارید؟

هاشمی: همه امید من به خدا است و بخش‌های دولتی و روابطی که دارم ابزاری برای انجام خواسته‌ام هستند اما انتظار دارم وقتی بخش دولتی بودجه‌ای معادل ۶۰ میلیارد تومان برای تولید فیلم " محمدرسول الله " به کارگردانی مجید مجیدی اختصاص می‌دهد قطعا باید چنین فیلم‌هایی را در حوزه کودک و نوجوان با جان و دل حمایت کند.

* تحلیل شما از موقعیت اکران این فیلم چیست؟

هاشمی: تعارف ندارم؛ فیلم "اختاپوس" در اکران زمین خورد. اگر این فیلم دو میلیارد و هشتصد هزار تومان فروش داشته باشد، تازه پول خودش را درآورده و این با در نظر گرفتن این واقعیت است که با همین پول هم هیچ یک از عوامل به آنچه واقعا حقشان بود در این فیلم نرسیدهاند. هر کدام از آنها تنها براساس رفاقت و اینکه دوست داشتند در یک کار کودک حضور پیدا کنند در این فیلم حضور پیدا کردند.