به گزارش افکارنیوز به نقل از باشگاه خبرنگاران، "خط قرمز" حرف نسل سوم بود؛ نسلی كه آن دوره فراز و نشیبهای بسیاری را پشت سر گذاشته و قاسم جعفری درست دست روی نقطهای گذاشته بود كه سالها كسی سراغش نرفته بود. گفتوگو با این كارگردان و تهیهكننده كه در دورهای پرطرفدارترینها را میساخت بسیار خواندنی و جالب از آب درآمد.



قاسم جعفری در معرفی خود به مجله ایده آل گفت: خیلی‌ها فکر می‌کنند من کارم را از تلویزیون شروع کردم اما من فیلمسازی را از سینما شروع کردم. طرح خط قرمز را به ۱۵،۱۰ تهیه‌کننده سینما پیشنهاد دادم اما هیچ کس آن را نپذیرفت. بعد از چند سال که در تلویزیون سریال ساختم و کمی اعتمادها به من جلب شد، طرح خط قرمز را قبول کردند. قهرمان‌های سریال ما جوان‌ها بودند و فضای جاده‌ای. طرح اولیه سریال را من پیشنهاد دادم، خانم شعله شریعتی و آقای علیرضا بذرافشان هم نویسنده‌های داستان بودند، حاصل کار هم حاصل خوبی بود.

شما به عنوان یک کارگردان فکر می‌کنید علت موفقیت خط قرمز چه بود؟

شاید علت اصلی آن عبور از خطوط قرمز تلویزیون بود. دومین دلیل آن هم این بود که حرف دل جوان‌ها و بچه‌هایمان زده شد. جوان‌ها همیشه دنبال یک هوای تازه‌تر و فضای متفاوت‌تر هستند. کاراکترهای سریال جوان‌هایی بودند که می‌خواستند از آن چارچوبی که جامعه برایشان ساخته بیرون بروند و زندگی جدیدی را تجربه کنند.

دستمزد بازیگران چقدر بود؟


دستمزد بچه‌های خط قرمز یک اندازه بود. هر کدام ۵۰۰ هزار تومان برای ۳ ماه تمرین و فیلمبرداری دریافت کردند. به خاطر دارم کل آن سریال را ما با رقمی کمتر از ۸۰ میلیون تومان ساختیم، یعنی در فقر کامل اما با انرژی کامل بچه‌ها. کل بچه‌های گروه و بازیگران کمتر از ۲۰ نفر بودند، اما همه بچه‌ها انگیزه زیادی داشتند برای اینکه کار جدیدی ارائه دهند.

کدام شخصیت بیشتر مورد علاقه شما بود؟

شخصیتی که در داستان خیلی گل کرد شخصیت ناصر بود با بازی شهرام حقیقت‌دوست. واقعیت این است که از ابتدا در متن اولیه داستان کاراکتر ناصر وجود نداشت. من یک فیلمنامه مشترک با آقای سعید مطلبی داشتم. ایشان مثال خوبی زد، به من گفت اگر داستان بینوایان ژاور نداشت ژان والژان معنی پیدا نمی‌کرد. تو باید شخصیتی در قصه‌ات وجود داشته باشد که دوستش داشته باشی و شخصی هم باشد که بتواند موتور قصه را به حرکت بیندازد. این شد که در ذهن خودم کاراکتر ناصر را خلق کردم که می‌توانست به من واقعی نزدیک باشد و من ارتباط عاطفی و احساسی نزدیکی با او داشته باشم.



من قبل از خط قرمز سریالی ساخته بودم به اسم «همسفر» که تعداد زیادی چهره جدید در آن کار حضور داشتند یا برای اولین‌بار آنجا دیده شدند از جمله شهرام حقیقت‌دوست، شهاب حسینی، کامبیز دیرباز، حامد بهداد، ایمان اشراقی، اشکان خطیبی، پرستو صالحی، بهنوش بختیاری، سولماز غنی، شبنم طلوعی و خیلی‌های دیگر که حضور ذهن ندارم. آن موقع بازیگرهای سریال‌های تلویزیونی تکراری شده بودند. حس کردم بیننده نیاز به دیدن آدم‌های جدید دارد، این شد که چند ماه می‌رفتم تئاتر شهر و کلاس‌های مختلف بازیگری و شاید بالای ۸۰-۷۰ استعداد خوب پیدا کردم. یادم می‌آید چند سال بعد که با امیر جعفری در سریالی که به تهیه‌کنندگی من ساخته می‌شد برای آخرین بار حرف می‌زدم در خاطراتش گفت من هم جزو آن کسانی بودم که تو از من عکس گرفتی و فقط به دلیل قد بلندم مرا برای بازی در خط قرمز انتخاب نکردی.

شما دستتان در انتخاب خیلی باز بود با چه ملاک و معیاری بازیگران را نتخاب کردید؟

کسانی را که من برای بازیگری انتخاب می‌کردم خیلی خوش‌تصویر نبودند ولی ترکیب‌شان در کنار هم ترکیب خوبی بود. آن زمان بیشتر دنبال این بودم که یکسری نیروی تازه‌نفس معرفی کنم. هر‌کدام از بچه‌هایی که مسیرشان را درست انتخاب کردند، توانستند تبدیل به ستاره‌های تلویزیون و سینما شوند. بد نیست بدانید نقشی که شهرام حقیقت‌دوست بازی کرد از ابتدا نقش حامد بهداد بود چون هر دویشان در سریال قبلی من «همسفر» بازی کرده بودند اما به خاطر نوع چهره و ترکیب با بقیه بازیگران در دقیقه ۹۰ حامد را کنار گذاشتیم و شهرام را جایگزین کردیم، به این دلیل که احساس کردیم حقیقت‌دوست به کاراکتر ناصر نزدیک‌تر است.



آن موقع انگیزه زیادی داشتم برای اینکه چهره‌های جدیدی که درس بازیگری خوانده‌ یا دارای تحصیلات بودند را به کار بگیرم. هیچ وقت مثل بعضی از همکاران که بازیگرها را به دلیل بر و رویشان یا سرمایه و پولی که دارند در فیلم می‌گذارند به کسی نقش ندادم.

اما انگار حامد بهداد امروز حرف های زیادی برای گفتن دارد این طور نیست؟

بله! از آن بچه‌ها کسی ستاره نشد، در عوض حامد بهداد یکی از مشهورترین‌ها و بهترین‌هاست. به نظر من هر کدام از بازیگرهای خط قرمز می‌توانستند بعد از آن سریال تبدیل به یک ستاره سینمایی شوند؛ ستاره‌هایی که ماندگار باشند، اینکه این اتفاق برایشان پیش نیامد شاید به دلیل درگیری خود‌شان با مسائل حاشیه‌ای بود. خب، آن زمان یکدفعه عکس‌شان روی جلد مجلات و روزنامه‌ها رفت، طوری که دیگر حتی جواب تلفن خود من را هم نمی‌دادند. این معروفیت در سطح جامعه باعثشد بچه‌ها از یک گمنامی به شهرتی برسند و آن شهرت باعثشد آنها از مسیر واقعی‌شان دور شوند و این گم کردن مسیر به آنها لطمه زد.



در واقع اگر این بچه‌ها قدم‌های بعدی‌شان را با دقت و تامل بیشتر برمی‌داشتند، می‌توانستند در این فقدان بی‌بازیگری جزو بهترین‌ها باشند، اما متاسفانه فضای تلویزیون و سینمای ما این است که اگر فردی اشتباهی مرتکب شود خیلی زود حذف یا فراموش می‌شود.

از میان بازیگران فیلم چند نفر به راهشان در این حرفه ادامه دادند؟


شهرام حقیقت‌دوست بلافاصله بعد از «خط‌قرمز» در سریال «شب آفتابی» من بازی کرد و در فیلم سینمایی «عطش» یک کار نیمه‌تمام من نیز در کنار رادان و عرب‌نیا بازی کرد. یادم می‌آید آن زمان آنقدر برای مشهور شدن عجله داشت که یکدفعه همزمان با کار عطش برای «غوغا» هم قرارداد بست. این شهرت باعثشد که یکدفعه عنان کار از دستش خارج شود. در حالی که شهرام به نظرم جزو استعدادهای بی‌نظیر بازیگری است که هنوز از توانایی‌هایش استفاده نشده و نسبت به خیلی از هم‌دوره‌‌ای‌هایش سواد و شعور بالایی در بازیگری دارد و امیدوارم هر دوره بتواند به جایگاه واقعی‌اش برسد. احساسم این است اگر بچه‌های خط قرمز می‌توانستند درست انتخاب کنند حتما پیشرفت‌ بیشتری می‌کردند.

در بین این بچه‌ها کسانی مثل شهرام عبدلی هم بودند که در اولین بازی‌‌اش خیلی خوب پیشرفت کرد و در حال حاضر هم در تئاتر کار می‌کند، در سینما و تلویزیون هم اندازه خودش را رعایت کرده و نسبتا موفق هم شده است.

بعضی از این بچه‌ها مثل سروش گودرزی و علی منصوری که در حال حاضر در بیمارستان بستری شده در هیچ کار جدی سینما و تلویزیون حضور نداشتند و رفته رفته از ذهن مخاطب پاک شدند.



ایمان اشراقی هم که پزشکی را دنبال کرد. شاید کوتاهی من هم باعثشد آنها به خوبی پیشرفت نکنند. باید کمی بیشتر با آنها کلنجار می‌رفتم و کمی سختگیرانه‌تر با آنها برخورد می‌کردم تا سرنوشت‌ها و جایگاه‌های بهتری به دست می‌آوردند.


مهسا كرامتی هم که در حال خاضر مشغول بازی و انتخاب بازیگران است در خط قرمز خوب دیده شد.