اظهارات جالب بهادری جهرمی درباره شهید رئیسی

گرامی می‌دارم یاد و خاطره همه شهدای انقلاب به خصوص شهدای پرواز اردیبهشت را که حقیقتاً هنوز کسانی که با ایشان کار می‌کردند و مأنوس و محشور بودند، در یک شک و بهتی از فقدان و از دست دادن این ظرفیت و این سرمایه غنی ایران اسلامی و کشورمان هستند. امیدواریم که یکی از برکات خون این شهدای عزیز این باشد که چشم ما هم بازتر شود و عقل ما بهتر متوجه شود و قلب ما بهتر درس بگیرد.

شهید رئیسی در شرایطی امور اجرایی کشور را به دست گرفتند که به گزارش نهادهای بین‌المللی و به باور عموم مردم کشورمان، ما دهه خوبی را پشت سر نگذاشته بودیم. تاکید می‌کنم که عرض من در این جلسه اصلاً سیاسی نیست. این یه دهه خوبی را پشت سر نگذاشته بودیم، نمی‌خواهم قضاوت سیاسی بکنم که چه عاملی درونی یا بیرونی یا مدیریتی باعث آن بود. شاخص‌ها اینگونه می‌گویند که یک دوره رکود و تورم طولانی و سرمایه اجتماعی به شدت کاهش یافته طی کرده‌ایم و فاصله بین مردم و حکمرانان زیاد شده است. حالا به جهت وجود هر عاملی ممکن است این اتفاق افتاده باشد؛ سه سال درگیری با کرونا یا هر عاملی که بوده است، از عوامل صرف نظر می‌کنیم.

دوره شروع فعالیت‌های آقای رئیسی دوره سنگینی بود. قطعی برق و گاز، کشته‌های ۷۰۹ نفره کرونایی، مشارکت پایین در انتخابات، تورم بسیار بالا و حتی در بعضی شاخص‌ها خلق یک رکود در صد سال اخیر! در چنین موقعیتی، حتماً یکی از ویژگی‌ها و رسالت‌هایی که مدیر بر عهده دارد، ایجاد تحول هم در مجموعه سازمان‌های تحت مدیریت و هم در تعامل عموم جامعه با مجموعه مدیریتی خودش است.

اولین و محوری‌ترین رویکرد مدیریتی ایشان -که همه این ویژگی‌ها که عرض می‌کنم از ویژگی‌های شخصی، ذاتی و خداباوری ایشان نشئت می‌گرفت- حرکت بسیار جدی از نگاه یأس محور در حکمرانی، به نگاه امید محور، باورمندی به رشد، پیشرفت، ارتقا و حل شدنی بودن مسائل بود. من حضور ذهن دارم در خیلی از جلسات، وقتی گزارش‌های ارائه شده در جلسه نشان از مسئله‌ای خسته بود و حل آن یا دور از ذهن بود و یا سنگین و پرهزینه، در اوج آن جلسات سخت و سنگین، امیدوارترین شخص آقای رئیسی بودند. یعنی ایشان کسی بود که به کل جلسه و مجموعه، با مبنا داده و روش صحیح، امید تزریق می‌کرد و راهکاری را ارائه می‌کرد یا استقبال می‌کرد از ایده‌های تحولی و جدید که بتواند مسیر را از آن احساس یاس رها کند و مسیر روشنی را پیش رو قرار دهد. اگر مواضع آقای رئیسی را در دوره پیش از ریاست جمهوری مرور کنید، خواهید دید که ایشان همین رویکرد را در دوره قوه قضائیه و دوره آستان قدس هم داشت؛ من بیشتر روی دوره ریاست جمهوری و مقداری هم در دوره قوه قضائیه تمرکز می‌کنم. تحولی که در قوه قضائیه اتفاق افتاد، مبتنی بر همین شاخص‌ها و رویکردهای تحولی آقای دکتر رئیسی بود و محور اولش همین حرکت از سمت حکمرانی یزد محور به حکمرانی امیدوار، مسئولیت پذیری فعال و حاضر در میدان بود.

نوع نگاه آقای رئیسی است که مدیریتی مسئولیت پذیر بود. مدیریتی که به واسطه اینکه رئیس جمهور، عالی‌ترین مقام اجرایی پس از رهبری است، «نمی‌گذارند» و «نمی‌شود» و «مسئولیت متوجه شما نیست»، اصلاً در باور ایشان نمی‌گنجید. نه فقط مسائل داخلی؛ حتی برخی از مسائل جهانی که متأثر از کشورهای دیگر با مظلومین جهان می‌شود، حتماً مسئولیتی بر گردن ما ایجاد می‌کند.

یک نگاه این است که ما محدود در تفسیر مضیق از اختیارات، صلاحیت‌ها، توانمندی‌های قانونی و اجرایی بشویم و نتیجه آن طبیعتاً این می‌شود که احساس می‌کنیم نمی‌شود و نمی‌توانیم و دیگری باید کاری انجام دهد. نگاه دیگر، نوع نگاه آقای رئیسی است که مدیریتی مسئولیت پذیر بود. مدیریتی که به واسطه اینکه رئیس جمهور، عالی‌ترین مقام اجرایی پس از رهبری است، «نمی‌گذارند» و «نمی‌شود» و «مسئولیت متوجه شما نیست»، اصلاً در باور ایشان نمی‌گنجید. نه فقط مسائل داخلی؛ حتی برخی از مسائل جهانی که متأثر از کشورهای دیگر با مظلومین جهان می‌شود، حتماً مسئولیتی بر گردن ما ایجاد می‌کند. ما روش حل مسئله یا روش ورود به مسئله را باید بیابیم و در آن مسیر حرکت کنیم. ما ندیدیم که شهید رئیسی در این دوره قوه مجریه، عبارتی را بفرمایند با این مضمون که «این را یکی دیگر نمی‌گذارد» یا «این تکه‌اش دست من نیست».

در جلسات اداری هم همین نگاه ایشان حاکم بود. نظرشان این بود که اگر چیزی حکم قضائی می‌خواهد، شما باید بخش‌های حقوقی تان را تقویت کنید و بروید در دادگاه دفاع کنید تا حکم قضائی بگیرید. اگر نهادهای محلی باید ورود کنند، شما باید از ظرفیت‌های عمومی استفاده کنید و به نهادهای مردمی امکانات بدهید. اگر لازم است، باید زیرساخت سازی کنید تا بخش مردمی فعال شود و… اینکه «چیزی در اختیار ما نیست.» اصلاً در باور ایشان نمی‌گنجید و به شدت معتقد بودند که باید در میدان بود. فعال پویا و در میدان.

در مسائل متعددی در حوزه سیاست داخلی و خارجی، آقای رئیسی وقتی مسئله‌ای را احساس می‌کردند، اولویت اول و دستور اولشان به مدیرانِ همکار، حضور پرتحرک و فعال در وسط میدان بود. در حوزه سیاست خارجی، تحرک فعال آقای امیرعبداللهیان معروف شد. آقای رئیسی دستور می‌دادند که وقتی غزه مسئله اساسی ماست، باید حضور در اجلاس‌های بین‌المللی مضاعف باشد. اظهار نظر و رفت و آمد مضاعف باشد. پرتحرک باید در میدان‌های مهم حاضر شد.

از حکمرانی برون نگر و وابسته به ویژه در سیاست خارجی، نگاه را به حکمرانی درون نگر و مستقل، منتقل کردند. به جای نگاه به بیرون برای حل مسائل و وابسته که دیگران باید دست مرا بگیرند تا من حرکت کنم، نگاه به درون به ظرفیت‌های بزرگ و استقلال آور درونی را سرلوحه کار قرار دادند. معتقد بودند که باید تعیین سرنوشت را از درون رقم بزنیم و طراحی کنیم. یکی از رویکردهای تحولی ایشان این بود که از نگاه برونزا و برون نگر، سعی شد به نگاه درون ظاهر حرکت کند. دستاورد و نتیجه آن هم در حوزه‌های مختلفی قابل مشاهده است. در نگاه برون نگر به حل مسائل، می‌شود صدها مورد مثال زد. شما برای تأمین مواد غذایی مردم، سریع نگاه می‌کنی به بیرون و واردات. آقای رئیسی برای تأمین امنیت غذایی مردم، سریع نگاه می‌کرد به قیمت گذاری صحیح گندم که نتیجه‌اش می‌شود دو و نیم برابر شدن تولید داخلی گندم و کشاورزی. آثار مشارکتی عمومی کشاورزان و رشد اقتصادی که بار می‌آورند و تأمین صیانت از منابع ارزی و آثار دیگری که دارد که من به آن وارد نمی‌شوم.

از حکمرانی برون نگر و وابسته به ویژه در سیاست خارجی، نگاه را به حکمرانی درون نگر و مستقل، منتقل کردند. به جای نگاه به بیرون برای حل مسائل و وابسته که دیگران باید دست مرا بگیرند تا من حرکت کنم، نگاه به درون به ظرفیت‌های بزرگ و استقلال آور درونی را سرلوحه کار قرار دادند. معتقد بودند که باید تعیین سرنوشت را از درون رقم بزنیم و طراحی کنیم. یکی از رویکردهای تحولی ایشان این بود که از نگاه برونزا و برون نگر، سعی شد به نگاه درون ظاهر حرکت کند. دستاورد و نتیجه آن هم در حوزه‌های مختلفی قابل مشاهده است.

از سوی دیگر، ایشان از پرداختن صرف و محصور شدن در موضوعات جاری و سیاسی روز گذر کردند و مجموعه حاکمیت را به موضوعات بلند مدت‌تر، آینده نگری در مدیریت و توجه به علوم آینده ساز تحول دادند. شورای فضایی ما، احتمالاً سومین جلسه‌اش را در هفته آینده بگیرد. دو جلسه در طی این سه سال داشتند؛ در حالی که در ۱۰ سال گذشته هیچ جلسه‌ای برگزار نشده بود! نتیجه‌اش می‌شود اینکه در حوزه هوا و فضا که یکی از علوم آینده ساز کشور ماست، تا امروزی که صحبت می‌کنیم ۱۲ پرتاب فضایی داشته است. تقریباً به اندازه پرتاب‌های فضایی سه دولت قبل از خودش! یعنی در دوره کمتر از سه سال، به اندازه سه دولت قبل از خودش پرتاب فضایی داشته است. در حوزه کوانتوم همچنین. در حوزه هوش مصنوعی همچنین. در حوزه‌ها ساختارسازی کردند. هم تأمین منابع، هم توجه ویژه شخص رئیس جمهور و تیم‌های پشتیبانی که در این حوزه باید صورت می‌گرفت. به حوزه‌های آینده ساز و حوزه‌های زیرساختی در اقتصاد، توجه کردند. مثلاً در حوزه راه و ریل، ترانزیت خارجی ما چند برابر شد. با توجه ویژه به حوزه‌های زیرساختی، نظیر برق و گاز و… داشتند. این باعث شد که توجه ما از صِرف مسائل سیاسی و روز فراتر رود و در کنار مسائل سیاسی و روز، به مسائل آینده ساز هم توجه ویژه‌ای شود.

از مدیریت شخص محور که در آن شخص مبنای تصمیم گیری‌هاست، عبور کرد. حتماً باید معاون حقوقی ریاست جمهوری، در انتهای مباحث یا در ادامه آنها مشورت و نظر می‌داد که قانون آیا اجازه تصویب این‌ها را به دولت می‌دهد یا خیر. اگر معاون حقوقی ریاست جمهوری مجوز قانونی برای این تصویب را نمی‌داد، حتماً آن تصمیم اتخاذ پیدا نمی‌کرد یا مسیر تغییر می‌کرد برای اخذ مجوز قانونی. قانون باوری و اعتقاد به اینکه قانون باید ملاک حرکت باشد و شخص معیار نیست؛ بلکه رهبر انقلاب، هدف‌ها، جهت‌ها و مبناهای اساسی را مشخص می‌کند. من متکلم وحدت یا تعیین کننده واحد یا مجری واحد نیستم؛ بلکه مردم جریان امور را در دست دارند و باید پیش ببرند.

محور بعدی تحولی، این بود که از حکمرانی نزاع پایه و اختلاف پایه، به مدیریت و حکمرانی گفتگو محور حرکت کردیم. ما نزاع‌های زیادی را در سطح حکمرانی به یاد داریم. نزاع‌های سیاسی، نزاع‌های بین نهادی، نزاع‌های بین بخشی که آقای رئیسی از همه این‌ها گذر کردند و به گفتگو رو آوردند. تصاویر متعددی که ایشان به یادگار گذاشتند. از همنشینی با جناح‌های مختلف. چه در حوزه‌های سیاسی و چه در حوزه‌های اجتماعی یا سیاست داخلی و خارجی. همه بنشینیم و با گفتگو و تعامل مسیر را پیش ببریم.

حرکت تحولی دیگر ایشان، حرکت از مدیریت نظارت گریز به مدیریتی است که نظارت پذیر است. تا جایی که برای پیشگیری از فساد، نظارت را به درون دستگاه اجرایی سوق دادند و ساختارهای قوی نظارتی در قوه مجریه را تقویت کردند.

حرکت تحولی دیگر، حرکت از مدیریت سیاست محور به مدیریت اخلاق محور بود که ظرفیت‌های عمومی را گسترده می‌کند. حرکت از مدیریت صرفاً متکی به چهره‌های سنتی و سیاسی که همیشه در صدر مدیران کشور بودند، به مدیریتی که متکی به نیروهای جوان بود. اتفاقاً تحول هم معمولاً با نیروهای جوان، بیشتر محقق می‌گردد. این تحول در جاهای مختلفی قابل رؤیت بود. از جمله در مرکز تحقیقات راهبردی ریاست جمهوری، در معاونت اداری ریاست جمهوری، در حوزه ارتباطات و زیرساخت‌های آن در وزارت ارتباطات، در حوزه اقتصاد و وزارت اقتصاد، در حوزه اجرایی و معاونت اجرایی، در حوزه آموزش و پرورش، در شورای عالی فضای مجازی و… یعنی شما در سطوح مختلف حکمرانی می‌بینید که جوانان، پایشان تازه باز شده است.

برای صیانت از این مسیرهای مدیریتی و اصلاحی که به واسطه تحول‌سازی ایشان محقق شد، مدیریت آقای رئیسی به شدت مبتنی بر ارزیابی عملکرد و سنجش میزان پیشرفت مبتنی بر برنامه‌ها و هدفگذاری‌ها تاکید داشتند.

سابقه نداشته است، قوه مجریه علی رغم اینکه در قانون اساسی ذکر شده بود، برنامه کلان خودش را ابتدا مبتنی بر نگاه دانشگاهی و علمی و با اخذ نظر کارشناسان حوزه‌های مختلف دانشگاهی، اندیشگاهی و پژوهشکده‌های مختلف طراحی کند. مهم‌تر از آن، برنامه‌های کلان را برای عموم انتشار دهد و در معرض همه نهادهای دانشگاهی قرار دهد و در معرض نقد قرار دهد و بگوید برنامه من برای تحول کشور در حوزه‌های مختلف همین است و از عموم مردم دانشگاهی و مردم بخواهد که آن سند را محل نقد و ارزیابی قرار دهند و اصلاح کنند! این یعنی اینکه نقد را می‌پذیرفتند و اصلاح می‌کردند و مبتنی بر برنامه جلو می‌رفتند.

حرکت تحولی دیگر، حرکت از مدیریت سیاست محور به مدیریت اخلاق محور بود که ظرفیت‌های عمومی را گسترده می‌کند. حرکت از مدیریت صرفاً متکی به چهره‌های سنتی و سیاسی که همیشه در صدر مدیران کشور بودند، به مدیریتی که متکی به نیروهای جوان بود. اتفاقاً تحول هم معمولاً با نیروهای جوان، بیشتر محقق می‌گردد. این تحول در جاهای مختلفی قابل رؤیت بود.

این مسیر طی شدن برنامه و مسیر اجرای تدابیری که مبتنی بر اصول و روش‌های پیش گفته در مجموعه قوه مجریه پیگیری می‌شد، آقای رئیسی دستور دادند علاوه بر گزارش‌های روزانه و هفتگی، مجموعه‌ها و ارکان دولت به صورت فصلی مورد ارزیابی عملکرد قرار می‌گرفتند؛ یعنی صد درصد دولت چه در حوزه محلی، یعنی استان‌ها و مقامات محلی، چه در حوزه ملی، یعنی وزرا و معاونین رئیس جمهور و سازمان‌های مستقل، عملکردهایشان مورد ارزیابی قرار می‌گرفت و میزان پیشرفت ارتقای امور نسبت به فصل گذشته مورد ارزیابی قرار می‌گرفت. خود ایشان شخصاً وقت می‌گذاشتند در مورد بررسی قرار می‌دادند. خیلی از مواردی که می‌بینیم، در دوره ایشان جابجایی‌هایی در دولت صورت می‌گرفت، یا برنامه‌هایی که صورت می‌گرفت یا تاکیداتی صورت می‌گرفت مبتنی بر همین‌ها بود. البته تنها محدود بر همین محورها نبود و این علاوه بر ارزیابی‌های سنتی و روتینی که در قالب جشنواره شهید رجایی یا ارزیابی‌های عملکردی سازمان برنامه و بودجه صورت می‌گرفت، انجام می‌شد و به صورت تجمیعی مورد بهره قرار می‌گرفت.

برخی از محورها را مثل تفویض‌هایی که به مقامات محلی داشتند و مدیریت غیرمتمرکزی که ایشان سعی داشتند با سفرهای استانی و تخصیص‌ها در سطح کشور فعال کنند و مواردی از این دست را، به خاطر اینکه می‌دانم زمان را باید رعایت کنم، از آنها گذر کردم، عذرخواهی می‌کنم از عزیزان و مجدداً تشکر می‌کنم.

خداوند روح شهدای خدمت را غریق رحمت نماید و ما را با آن عزیزان محشور کند.

علی بهادری جهرمی

سخنگوی دولت سیزدهم