موضوع انیمیشن و اهمیت آن در سینمای ایران و جهان، یکی از مباحث جذاب سینمای روز دنیا است. انیمیشن امروز در کشور ما جایگاه بسیار مهمی را نسبت به سالهای گذشته پیدا کرده است و دیگر نمیتوان به آن به عنوان بخش فرعی و تزیینی سینمای ایران نگاه کرد.
چیزی که در سال جاری بیشتر در مقام پدیده سال سینمای ایران بود و توانست به واسطه دو فیلم " پسر دلفینی " و " لوپتو "، بیشتر از 40 میلیارد تومان فروش کند.
اما با این همه آنچه که هنوز اهمیت جدی دارد و باید به صورت تخصصی مورد بررسی و نقد قرار بگیرد، توجه به مؤلفههای بومی و ملی ایرانی در این هنر-صنعت و رسانه جذاب و دوستداشتنی است. آیا میتوان گفت که پویانمایی ما ایرانی شده است و یا در مسیر ایرانیسازی قرار دارد؟
شاید پویانمایی بچه زرنگ که به تازگی ساخته شده و در جشنواره فیلم فجر مورد تقدیر واقع شد، یک کار تازه و رو به ایرانیسازی به صورت جدی باشد. چیزی که قبلتر از آن میتوان روزنههایی از آن را در لوپتو دید. اما در میان منتقدین و صاحبان دیدگاه در این خصوص هنوز اختلافات نظر وجود دارد و باید در این خصوص فعالیت نظری و پژوهشی مفصل صورت بگیرد.
در این باره علیرضا گلپایگانی استاد دانشگاه و امیر مافی مدیر مرکز انیمیشنسازی حوزه هنری نکاتی را مطرح کردند.
امیررضا مافی به تازگی در برنامه نقد سینما گفته که: به نظر میرسد مهمترین مساله برای انیمیشن ایرانی این است که ایرانی نیست. از طراحی شخصیتها تا فیلمنامه. اگر بخواهیم سینمای انیمیشن بالندهای داشته باشیم باید شاخصها و مولفههای ایرانی بودن را در انیمیشنهایمان داشته باشیم. این صرفا به معنای معماری یا قصههای ایرانی نیست؛ انیمیشن ایرانی، انیمیشنی است که اگر یک خارجی آن را ببیند، در برخورد اول بفهمد که این انیمیشن برای ایران است.
علیرضا گلپایگانی به ریشههای فرهنگی انیمیشن اشاره و اظهار کرد: چه بخواهیم چه نه، انیمیشن یک تکنیک و صنعت وارداتی است. با وجود اینکه انیمیشن در ایران بیش از 6 دهه سابقه حضور دارد، به دلیل وارداتی بودنش از منبع که خارج از ایران بوده، الگو و گرتهبرداری کرده است. تلاش این بوده که از نظر شکل و محتوا آن چیزی را محور بدانند که شبیه به آنهاست.
وی افزود: اگر ما در سینمای ایران موفقیتی را در سطح بینالمللی تجربه کردهایم، به دلیل شباهتها با سینمای قدرتمند غربی نبوده بلکه به دلیل تمایز و متفاوت بودن است و فراموش نکنیم که تفاوت در عرصه هنر یک ارزش است. بنا به تجربه اگر میخواهیم موفقیتی در حوزه انیمیشن به دست آوریم، انیمیشنی که هویت، معنا و شکل برخورد آن ایرانی باشد، میتواند بینالمللی بشود.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه انیمیشن ایران سینما کم دارد، خاطرنشان کرد: ما وقتی که درباره انیمیشن حرف میزنیم، یک پیشوند مهم را جا میاندازیم. آن هم فیلم است؛ «فیلم انیمیشن». انیمیشن گرافیک، طراحی و نرم افزار نیست.
نتیجه آنکه شاید بتوان زمانی از یک انیمیشن ایرانی صحبت کرد که فرم و سبک هنر ایرانی را در این هنر دید. همانگونه که سینماگرانی چون علی حاتمی تلاش کرد تا سبک هنری ایرانی را بر اساس نمونههای هنری چون خطاطی و نقاشی در سینمایش بیان تصویری کند، میتوان به بنیانهای سبکی و شکلی ایرانی در پویانمایی نیز چنگ زد و نمودهای ایرانی تازهای را در این سینما به دست آورد.