افسون (Encanto) شصتمین انیمیشن والت دیزنی است داستان دختری کلمبیایی با نام میرابل را روایت میکند، او تنها کسی است که در خانوادهاش قدرت جادویی ندارد. افسون توسط بایرون هاوارد و جرد بوش کارگردانی شده است که پیش از این فیلم برنده اسکار زوتوپیا را برای این استودیو در سال ۲۰۱۶ تولید کرده بودند. بوش با همکاری کاریز کاسترو اسمیت، فیلمنامه این انیمیشن را نوشت.
عناصر موسیقایی افسون از ذهن درخشان خالق همیلتون و در ارتفاعات، لین مانوئل میراندا که قبلا با دیزنی در نوشتن موسیقی موآنا همکاری کرده بود، برمیآید. لیست صداپیشگان افسون، طبق سنت همیشگی دیزنی، پر از نامهای آشنا است. این فیلم به ریشههای خود در آمریکای جنوبی وفادار است و از صداپیشگانی عمدتا کلمبیایی که در راس آنها استفانی بیتریز قرار دارد استفاده میکند. بیتریز که به خاطر بازی در نقش رزا در بروکلین ناینناین شناخته میشود، صداپیشه میرابل مادریگال، قهرمان زن عجیب و غریب، اما احساسی انیمیشن است.
پوریا راحت در سرگرمی نوشت: «افسون» با داستانی زیبا، آهنگهای جذاب و گیرا در ساختار خود، در همراهیِ انیمشنهایی شگفتانگیز شما را به دنیایی خیرهکننده، اما آشنا میبرد. اعضای خانواده مادریگل خلق عجیبی دارند، رفتارشان برای موجودات «معمولی» کمی ترسناک است و البته ذاتا جادویی هستند. «افسون» مخاطب را به دنیای رنگارنگ و سحرآمیزی از ترکیب جادو و واقعیت میبرد، جایی که هر رنگ آن نشان از یک احساس است. بعد از یک معرفی هوشمندانه و تاثیرگذار از خانواده مادریگل و بیان اینکه همه آنها موهبت خاص خود را دارند، در دستان قهرمان داستان، یعنی میرابل (استفانی بیاتریز) قرار میگیریم، تنها عضو خانواده که همچنان بهدنبال کشف قدرت خود میگردد.
در جایی که همه صاحب یک امتیاز فوقالعاده هستند و انسان معمولی در اصل فردی عجیب و غیرعادی بهحساب میآید، تضاد بین نداشتن یک قدرت جادویی و القای حس «این همان قهرمان داستان ماست»، جرقهای از کنجکاوی را در وجود مخاطب روشن کرده و بحث هویت و تعلق را به میان میآورد؛ یک نوع تردید لذتبخش و هیجانانگیز. دیدن انیمیشن افسون شاید با این فکر شروع شود: قرار است داستانی را شاهد باشیم که توسط یک کمپانی شناخته شده در خلق جادو تولید شده است؛ اگر بد باشد، از طرح داستان گرفته تا موسیقی و انیمیشنها، انتخاب رنگ و توطئههای تکراری همه و همه بی کیفیت جلوه میکنند، اما اگر خوب باشد، به معنای واقعی جادویی بهیادماندنی شمرده خواهد شد.
مهرزاد دانش درباره فیلم نوشت: انیمیشن افسون دو مشکل اساسی دارد: بیریشه بودن خاستگاه و منطق جادو در داستان (حتی با منطق فانتزی و درونمتنی اثر) و بیرون زدن «پیام» از بافت درام. هر چه پیش میرود، این دو مشکل نمایانتر میشوند.
امیر محمد بهامیر نوشت: اگر به این مفهوم نگاهی جدی بیاندازیم متوجه خواهیم شد که مادربزرگ نماد گذشته و سنت است و میرابل نمادی از مدرنیته و مفهوم جدید خانواده. مفهومی که بارها در دیگر آثار دیزنی از جمله «Soul»، «Onward» و «Frozen II» به نمایش گذاشته شده است. تقابلی میان دنیای قدیم با باورهای قدیمی در مقابل دنیایی جدید با باورهای جدید.
انیمیشن «افسون» با موسیقی جذاب خود، در کنار نمایشی رنگارنگ از دنیایی جذاب و جادویی همان راه و روش استودیو دیزنی را در ساخت آثار انیمیشنی پیش میگیرد. راهی که در سالهای گذشته با ساخت آثار کمدی جدی و تاریک دیزنی به بیراهه کشیده شده بود، اما افسون دوباره همان دنیای جذاب را برای ما زنده میکند.