گروه اجتماعی – در ایران ۱۲میلیون و ۳۰۰ دانشآموز در کشور داریم که ممکن است هر کدام قربانی خشونت فیزیکی و یا تجاوز جنسی از سوی برخی از معلمان خود شوند.
به گزارش افکارنیوز،متاسفانه در سال های اخیر اخبار و فیلم های مختلفی از اعمال خشونت علیه دانش آموزان و تجاوز و آزار جنسی به آنها در رسانه ها و به ویژه دنیای مجازی منتشر شده است؛ هرچند در سال های گذشته آموزش و پرورش سعی کرده این گونه موارد پنهان مانده و خبری به بیرون درز نکند.
اوج انتشار این اخبار را می توان مربوط به آخرین ماه تحصیلی سال 93 دانست که پدر و مادر ۲ دانش آموز یک دبستان پسرانه در شهرک دانشگاه تهران به دادگاه کیفری رفتند و از ناظم مدرسه پسرشان شکایت کردند؛ آنها در شکایتشان اعلام کردند؛ متوجه شدهاند ناظم مدرسه، پسرشان را آزار و اذیت جنسی داده این پرونده در جریان بود که پس از مدتی نیز معاون این مدرسه نیز بازداشت شد.
هرچند پس از آن فعالان حقوق کودک از مدرسه دیگری سخن گفتند که معاون آن هم، تعدادی از دانشآموزان را آزار و اذیت کرده بود.
البته این فاجعه هنوز از یادها فراموش نشده بود که در رسانه خبر تعرض یک معلم به دانش آموزش دختر 9 ساله ای منتشر شد.
ندا، دخترکی که این روزها حال خوشی ندارد و نمی تواند از خانه خارج شود ؛ هرچند تعلیق این معلم از کار هم نمی تواند مرهمی بر درد عمیق دخترک باشد.
در بسیاری از مدارس روستایی به دلیل کمبود امکانات و همچنین شرایط سخت کاری معلمان مرد، مسوولیت اموزش دختران و پسران در کلاس های مشترک برعهده دارند و اگر افراد صلاحت دار گزینش نشوند احتمال بروز چنین فاجعه هایی افزایش می یابد.
متاسفانه این حادثه نیز در مدرسه ابتدایی روستای دزینهرود اتفاق افتاده و معلم به عنوان کسی که مسوول اموزش بچه هاست و راه و مسیر آینده را باید به آنها نشان دهد، این بار آینده ای تاریک برای دخترکی9 ساله رقم زده و ندا قربانی هوسرانی وی شده است.
به گفته بستگانش «ندا»مدت ها مورد آزارهای معلمش بوده اما از این مساله با کسی حرف نمی زده و سکوت اختیار کرده بود اما متاسفانه معلم هوسران آنچنان عرصه را بر این دخترک تنگ کرده که در اسفندماه سرانجام ماجرای تعرض معلمش را برای مادر و دایی تعریف کرده و بدین گونه خانواده پیگیر ماجرا از طریق مراجع قضایی و پزشکی قانونی شده اند.
متاسفانه آموزش و پرورش به جای عذرخواهی رسمی از ندا و خانواده اش بازهم فرار رو به جلو کرده و همه چیز را منوط به رای دادگاه دانسته در حالی که آسیب جسمی و روحی این دختر ممکن است تا آخر عمر نیز درمان نشود.
ارائه نشدن آموزش های مناسب به خانواده ها در مواجهه با چنین شرایطی و آگاهی نداشتن کودکان در مواجهه با این وضعیت سبب شده تا بسیاری از کودکان راه پنهان کاری و سکوت را برگزینند و از ترس تهدیدهای فرد متجاوز حاضر نشوند موضوع را با کسی در میان بگذارند.
مساله تجاوز به افراد به ویژه کودکان در جامعه ما تابو محسوب می شود و افراد آسیب دیده به سبب انگ های اجتماعی و نگاه هایی حاکی از مقصر پنداشتن آنها، حاضر نیستند این موارد را مطرح کنند در حالی که سکوتشان منجر به ادامه سوء استفاده ها می شود.
این افراد متاسفانه هیچ گاه تحت درمان های مناسب قرار نمی گیرند و تا آخر عمر بارسنگین این مساله را تنهایی به دوش می کشند و در زندگی نیز با مشکلات بسیاری مانند ابتلا به افسردگی، پرخاشگری، میل به خودکشی، کاهش عزت نفس، احساس گناه و شرم، عوارض جسمی، فرار از خانه، رفتارهای نامناسب جنسی و ... دست و پنجه نرم م یکنند در حالی که هم دوره زیبای کودکی را از دست داده اند و هم زندگی آینده آنها دستخوش تغییرات فراوانی شده است.
با توجه به عیان شدن خشونت های فیزیکی مکرر در مدارس علیه دانش آموزان و مورد تعرض قرارگرفتن عده ای از این عزیزان وزیر آموزش و پرورش باید پاسخگو باشد که چرا چنین مواردی در این دستگاه عریض و طویل اتفاق می افتد؟
مگر دانش آموز، در مدرسه و نزد معلم امانت نیست؟ پس آسیب های جسمی، روح یو جنسی از سوی معلمان چه توجیهی دارد؟ چرا تاکنون هیچ کدام از مسوولان رده بالای این وزارتخانه سعی نکرده اند نسبت به تنویر افکارعمومی و همچنین بررسی ابعاد چنین فاجعه هایی در مقام پاسخگویی برآیند؟
نمایندگان مردم در مجلس دهم باید سووال ازوزیر اموزش و پرورش درباره چنین فجایعی را در صدر برنامه های خود قرار دهند و اگر از پاسخ های وی قانع نشدند، او را استیضاح کنند زیرا اکنون نه تنها دانش آموزان بلکه خانواده ها نیز برای فرستادن فرزندان خود به مدرسه احساس امنیت نمی کنند.