درشهرستان رودبارجنوب از گذشته تا کنون یکی از مشکلات مهم که در نظم اقتصادی اجتماعی اخلال ایجاد کرده وجود شغلهای کاذب است، این مشاغل کاذب فایده ای برای جامعه و اقتصاد کشور ندارد، بلکه بیشتر ستون اقتصاد کشور را دچار مشکل میکند و به یک منبع درآمد عالی برای عده ای از افراد سودجو تبدیل شده که زمینه گسترش و توسعه قاچاق انسان و سوخت را در این شهرستان فراهم کرده است.
قاچاق سوخت و تردد زنجیر وار خودروهای حامل سوخت و افاغنه غیر مجاز در جادههای زهکلوت صحنه غریب و پنهانی نیست بلکه این خودروها در همان جادههای قانونی و دولتی میتازند و کمی مانده به پاسگاه انتظامی “گشت” به یکباره به بیراهه میزنند و در حالی که در ستونی از خاک محو میشوند ماموران و قانون را دور میزنند.
متاسفانه در حال حاضر بسیاری از روستاهای کوچک و خانههای روستائیان این منطقه به محل ذخیره سوخت تبدیل شده و اکثر رانندگان این خودروها را جوانان بیکار و فاقد گواهینامه تشکیل میدهد که فرار از دست پلیس را جزو افتخارات خود میدانند و البته تنها راه امرار معاش برای ادامه زندگی!
منظره آشنای جاده رودبار-زهکلوت گریز وانتهای تویوتا است که سوخت قاچاق بار زدهاند و در حالی که پلاک خودروها را با گل و پارچه پوشاندهاند با افساری لجام گسیخته در جادههای این شهرستان به طرف مرز سیستان میتازند تا سوختهای مازاد بر مصرف سایر ساکنان کشور را به مرز رسانده و به نان تبدیل کنند.
درآمدهای هنگفت یکشبه از قاچاق سوخت از سوی دیگر به تنهای کافی است تا جوانانی که هیچ آینده روشنی برای خود متصور نیستند را به سمت قاچاق و قاچاق فروشی هدایت کند.
درس بهتر است یا قاچاق؟
پیشتر در گزارش های رسانه ها خوانده بودم که “قاچاق سوخت در رودبار به دنبال افزایش بیکاری جوانان به وجود آمده و درصد قابل توجهی از آنان را به خود مشغول ساخته است.” اما نمی توانستم خودم را قانع کنم که منطقه ای با این همه ظرفیت اقتصادی و سابقه دیرینه در کشاورزی ودامداری چرا جوانانش به این حال و روز افتاده اند که حتی حاضرند به بهای از دست دادن جانشان، به قمار تجارت و سوداگری سوخت روی آورند؟
گرایش سودجویان به قاچاق انسان؛رودبار گذرگاه قاچاقچیان اتباع بیگانه
هم مرزبودن شهرستان رودبار جنوب با استان مرزی سیستان و بلوچستان سبب شده است که این شهرستان به یک منبع درآمد عالی برای عده ای از افراد سودجو تبدیل شود و زمینه گسترش و توسعه قاچاق انسان و سوخت را در این شهرستان فراهم کرده است.
افاغنه ای که با پرداخت مبالغی بالا به سرکردگان این باند ها، سختی ها و خطرات مسیر دشوار و غیرمجاز ورود به خاک ایران و انتقال به مقاصد مورد نظرشان را به جان می خرند و گاه در این راه سرنوشتی جز مرگ ندارند.
درآمد بالای ورود غیرمجاز اتباع بیگانه توسط برخی از افراد سودجو از عواملی است که سبب شده است تا این افراد جهت کسب درآمد بیشتر به این فعالیت کاذب و آسیب زا روی بیاورند.قاچاقچیان با عبور دادن افاغنه از کوه ها و دشت های صعب العبور مرزها، آنها را به داخل ایران منتقل کرده و به محل هایی که از قبل مشخص شده، می برند. در آنجا آنها را در صندوق عقب و داخل خودروهایشان به طرز اسفباری جای می دهند. آنها این افاغنه را به صورت زنجیره ای تا مقصد می برند که مقصد اکثر آنها شهرهای تهران، اصفهان، فارس ،کرمان و هرمزگان است.
با رسیدن به مقصد، ارباب پول های دریافت شده از اتباع خارجی را بین کل گروه تقسیم می کند و آنها هیچ مسئولیتی در برابر جان مهاجران غیرقانونی ندارند.به گفته رانندگان این خودروها برای این که در دام پلیس نیفتند در نیمه های شب یا صبح زود حرکت می کنند. و به همین دلیل سرعت خودروها خیلی زیاد است،و ممکن است خطراتی را برایشان به وجود آورد.
یقیناً مسئولین محترم خود بارها شاهد عبور این کاروانها از درون شهر بوده اند و لابد در جلسات تأمین، پیرامون آن بحث و گفتگو نموده اند ولی نمی دانیم چه کسی را مورد خطاب قرار دهیم که خود قضیه را بهتر از ما نداند. آنچه بر زشتی پدیده قاچاق در بدنه اقتصاد و امنیت کشور می افزاید تبعات اجتماعی آن است. رواج یک شغل ناسالم و پردرآمد، انگیزه کار و تلاش سالم و تحصیل را از جوانان سلب می کند و شوق یک شبه پولدار شدن با سوء استفاده از بی انضباطی اجتماعی را افزایش می دهد.
امید است دستگاههای امنیتی و قضایی در این مورد چاره ای بیندیشند تا بیش از این شاهد تکرار این صحنه های تکان دهنده و قانون شکنی علنی نباشیم.
شهرستان رودبار جنوب در ۳۳۰کیلومتری جنوب استان کرمان واقع شده است.