شیوا ابراهیمی که در ابتدای فعالیت در این عرصه، با سریال«مسافر» سیروس مقدم بسیار دیده شد و بعدها هم با بازی در «زیر هشت» طرفداران خاص خود را پیدا کرد. ابراهیمی سال گذشته نیز با بازی در سریال«برادر جان» ثابت کرد که دوست دارد نقش یک زن مستقل را بازی کند و یکی از دلایل همکاریاش با سعید نعمتالله نیز همین موضوع است که این نویسنده در آثارش به زن و استقلال زنان اهمیت میدهد و یکی از دلایل پذیرش بازی در سریال « زمین گرم » که در حال حاضر از شبکه سه سیما پخش میشود هم همین موضوع بود.
شیوا ابراهیمی نقش آتنه را ایفا میکند، کاراکتری که با جدا شدن از همسر خلافکارش، سعی دارد به سمت مستقل شدن گام بردارد. در رابطه با کارکتر آتنه و سریال «زمین گرم»، با شیوا ابراهیمی گفت و گو کردیم که در ادامه میخوانید.
ضبط سریال «زمین گرم» همچنان ادامه دارد؟
بله، ضبط سریال ادامه دارد و هنوز به پایان نرسیده است.
وقتی پای سریال «زمین گرم» مینشینیم، به نحوی سریال« برادر جان» برای ما تداعی میشود و علاوه بر بازیگرها که تقریبا ۴۰ درصد مشابه هستند، موضوع هم به گونهای شباهت دارد.
نویسنده هر دو سریال یک نفر است، ضمن اینکه اینبار آقای نعمتالله مسئولیت کارگردانی را نیز برعهده دارد و اولین کار رسمی ایشان به عنوان کارگردان است. ممکن است این شباهت به این دلیل باشد اما دو کار کاملا متفاوت است و تمام شخصیتها باهم فرق میکنند.
در یک مصاحبهای آقای نعمتالله اعلام کرده بودند که قصد دارند یک سه گانه درباره موضوع برادر بسازند که تا اینجای کار، دو سری آن ساخته شده است، اگر سری سوم هم ساخته شود، شما باز هم حاضرید که در آن ایفای نقش کنید؟
آن چیزی که بسیار برای من اهمیت دارد خود نقش است، باید ببینم نقش چه گونه است، اما من اساسا با آقای نعمت الله کار میکنم به این دلیل که کاملا زبان هم را متوجه میشویم و این موضوع فرآیند کار را بسیار برای ما آسان میکند. به این دلیل که من میدانم شیوه کاری ایشان چگونه است، ایشان هم بازی مرا میشناسند.
انتقادی که معمولا به نوشتههای آقای نعمتالله وارد میشود این است که نثر متفاوت و سختی دارد، این تفاوت و سختی شما را اذیت نمیکند؟
من شناخت کاملی روی سبک فیلمنامه نویسی ایشان دارم و همکاریهای بسیاری هم که با یکدیگر داشتیم این موضوع را برای من راحت کرده است و من سختی در آن نمیبینم.
زمانی که من قرار داد بستم فیلمنامه هنوز به پایان نرسیده بود اما طی همکاریهای پیشین و اعتمادی که به آقای نعمتالله داشتم آتنه را پذیرفتم
ویژگی نقش برای شما اهمیت دارد. آتنه چه ویژگی داشت که آن را پذیرفتید؟
زمانی که من قرار داد بستم فیلمنامه هنوز به پایان نرسیده بود اما طی همکاریهای پیشین و اعتمادی که به آقای نعمتالله داشتم نقش آتنه را پذیرفتم. چون یکی از خصوصیات بارز کارهای آقای نعمت الله این است که زنها نقش منفعل ندارند و کنشهای آنها بسیار قوی است و زنها یا مستقل هستند و یا در طول سریال مستقل میشوند. علاوه بر این موضوع زمانی که کلیت قصه را فهمیدم جذابیت خود سریال باعث شد تا آن را بپذیرم.
آتنه هم نقش زنی بود که خود ساخته نبود اما سعی داشت تا به این سمت حرکت کند و همین موضوع مرا ترغیب میکرد تا نقش را دوست داشته باشم.
شما خودتان هم مادر هستید، این موضوع چه قدر در ایفای نقش این کارکتر و باور پذیر کردن آن تاثیر گذاشت؟
در تمام دنیا و درباره تمام بازیگرها این موضوع وجود دارد که زیست بازیگر روی بازیگریش تاثیر میگذارد و من هم از این قاعده مستثنی نیستم و قطعا این موضوع روی ایفای نقش من تاثیر گذاشته است.
آتنه یک کاراکتری است به دلیل خلافکار بودن همسرش سعی دارد او را ترک کند و به سمت مستقل شدن برود، شما تا چه میزان حق را به او میدهید؟
من به عنوان شیوا ابراهیمی صد درصد حق را به زنی میدهم که قصد دارد شوهر خلافکارش را که قرار است بیست سال در زندان بماند ترک کند. هرکس دیگری هم باشد این حق را میدهد. مگر امکان دارد یک نفر زندگیاش را بگذارد برای مردی که خلافکار است و معلوم نیست اصلاح میشود یا خیر و این موضوع چیزی نیست که یک نفر بخواهد از آن چشم پوشی کند. نهایت کار این است که فرد از صمیم قلبش آن انسان را ببخشد اما اینکه زندگیاش را پای آن فرد بگذارد یک امر دیگر است.
آدمها یکبار زندگی میکنند و اصلا درست نیست به خاطر اشتباههای بزرگ و وحشتناک یک آدم دیگر که قاچاقچی است و هزاران عیب دیگر دارد زندگی خود را تباه کنند و این موضوع خیلی عامیانه است و بهتر است که سطح اطلاع رسانی آگاهی پیدا کند
البته یک عده هم رفتار آتنه را صحیح نمیدانند و معتقدند که به خاطر فرزندش هم که شده باید از خودگذشتگی کند، شما با این موضوع موافقید؟
من فکر میکنم این موضوعها دیگر به پایان رسیده است و برای یک دورهای است که زن مستقل نبوده و پای مرد خلافکار خود میمانده. اما به نظر من این موضوع اصلا درست نیست و اگر زنی چنین شوهری دارد باید تاجای ممکن او را از فرزندش دور کند تا تاثیر بدی روی او نداشته باشد. چه کسی گفته که زن و مرد در هر شرایط و با هر شکلی حتما باید در یک زندگی غلط بمانند و فرزندشان را در یک شرایط ناهنجار پرورش دهند؟ حتی در علم روانشناسی هم نمیگویند که کودک در چنین منجلابی بزرگ شود و دست آخر هم بگویند پدر و مادر از هم جدا نشدند. من با اعتقاد کامل به این موضوع این کارکتر را ایفا کردم و به هیچ عنوان شعار گونه نیست. آدمها یکبار زندگی میکنند و اصلا درست نیست به خاطر اشتباههای بزرگ و وحشتناک یک آدم دیگر که قاچاقچی است و هزاران عیب دیگر دارد زندگی خود را تباه کنند. این موضوع خیلی عامیانه است و باید اطلاع رسانی شود و سطح آگاهی افزایش پیدا کند و یکی از کارهایی که این سریالها انجام میدهند فرهنگ سازی است.
اصولا سریالهای ماه رمضان بازخورد بیشتری دارند و دیدن این سریالها مانند یک سنت شده است
حدود دو هفته است که «زمین گرم» از شبکه سه سیما پخش میشود، به نظر شما آنطور که باید و شاید دیده شده و باز خورد «زمین گرم» بیشتر بوده یا «برادر جان»؟
من فکر میکنم این سریال هنوز هم احتیاج به زمان دارد تا بهتر دیده شود و نکته بعدی اینکه باید در نظر بگیریم که اصولا سریالهای ماه رمضان بازخورد بیشتری دارند و دیدن این سریالها مانند یک سنت شده است که همه هنگام باز کردن روزه خود، به تماشای سریالهای ماه رمضانی هم مینشینند و از لحاظ آماری هم سریالهای ماه رمضان آمار بیشتری دارد. به همین دلیل زمان پخش سریال در دیده شدن خیلی تاثیر دارد.
یک موضوع که بسیار مطرح است اُفت کیفیت سریالهای تلویزیونی است، اگر بخواهیم «زیر هشت» که ده سال پیش پخش شد را با همین سریال که تقریبا عوامل مشترکی دارد مقایسه کنیم. مشخص است که سریالهای حال حاضر مخاطب کمتری را میتواند جذب کند.
یک چیزی که باید در نظر گرفته شود این است که زمانه تغییر کرده و همه ما میدانیم که تلویزیون ریزش مخاطب داشته و این موضوع هم دلایل مختلفی از قبیل افزایش مدیاها دارد. که درگذشته این مدیاها بسیار محدودتر بودند. در مورد کیفیت سینمایی کارها هم اگر بخواهیم صحبت کنیم مشخص است که با افزایش فناوری این کیفیت افزایش پیدا میکند. اما آن چیزی که دیدم و میدانم این است که «برادر جان» سال گذشته مخاطبان بسیاری داشت.
البته به سریال «برادر جان» هم بسیار انتقاد وارد شد هم در زمینه فیلمنامه هم کارگردانی و البته موضوعی که وجود داشت این بود که «برادر جان» رقیبی نداشت و به همین دلیل دیده شد.
همیشه به کارهای آقای نعمت الله انتقاد وارد میشود. خیلیها کلام و دیالوگ ایشان را دوست ندارند، خیلیها هم این سبک را دوست دارند، نمیتوان همیشه تمام مخاطبها را راضی نگه داشت و نکته جالب هم این است که افرادی که با دیالوگها مشکل دارند و همیشه منتقد هستند تمام دیالوگها را حفظ هستند و تمام قسمتها را دیدهاند. درباره نبود رقیب هم خیلی با این موضوع موافق نیستم به این خاطر که آقای نعمتالله مخاطبان خاص خودش را دارد که تعدادشان هم کم نیست.
تلویزیون ریزش مخاطب داشته و این موضوع هم دلایل مختلفی از قبیل افزایش مدیاها دارد و نمی توان منکر این موضوع شد
اینگونه هم نیست که کار خوب نداشتته باشیم، خود من در چند ماه اخیر سر چند کار بودم که میتوان از همه لحاظ به طور تمام قد از آنها دفاع کنم «خانه امن» با کارگردانی احمد معظمی، «بیگانهای با من است» کار احمد امینی که بسار کارهای قوی هستند.
ضبط سریال «بیگانهای با من است» سال گذشته آغاز شد، چرا هنوز تمام نشده؟
آقای امینی خیلی با طمانینه کار میکنند و برای کارهایشان زمان میگذارند و گرنه مشکل دیگهای وجود نداشت.
ضبط همزمان سه سریال آن هم در شرایط فعلی برای شما دشوار نبود؟
قرار نبود همزمان شود ولی چون ضبط «بیگانهای با من است» طول کشید و به مشکل کرونا برخوردیم یک مقدار کارها باهم تداخل پیدا کرد که به لطف دوستان برنامه ریز از لحاظ زمانی برای من مشکلی پیش نیامد اما از لحاظ حسی برای من سخت بود چون نقشهایم ۱۸۰ درجه با یکدیگر تفاوت داشتند چون نقشم در «بیگانهای با من است» خاکستری است.
نقشهای شما همیشه اینگونه است که آن آدمی هستید که خوب است اما هرکاری دلش میخواهد انجام میدهد خودتان اینگونهاید؟
آدمیزاد اینگونه است، ممکن است خوب باشد اما یکجاهایی هم خطایی از او سر بزند.
من یکبار کرونا گرفتم اما به طور خیلی خفیف و علامتی نداشت
یکجایی به کرونا اشاره کردید، سر صحنه چگونه با این موضوع کنار میآیید؟
من یکبار کرونا گرفتم اما به طور خیلی خفیف و علامتی نداشت، موضوعی که درباره کرونا وجود دارد این است که ممکن است شما خودتان آسیبی نبینید اما به آن عزیزی که از اعضای خانوادتان است آسیب برسانید به همین دلیل بسیار خطرناک است.
کرونای شما در سکوت خبری بود.
به این دلیل که خیلی اهل حاشیه و فضای مجازی نیستم و دنبال این نیستم به هر طریقی سر زبانها باشم و دیده شوم و این موضوع را بسیار کنترل میکنم.
متاسفانه بعضا میبینیم و میشنویم که عدهای، مخصوصا جوانترها برای ورود به سینما و بازی در یک فیلم هزینه میکنند که این موضوع خودش یک مشکل عظیم است
کمتر هنرمندی اینگونه است.
بدون حاشیه زندگی آرامتری دارم و تمام وقتم را کنار خانواده میگذرانم که بسیار هم لذت بخش است.
بیشتر شما را در تلویزیون میبینیم و شیوا ابراهیمی را به عنوان بازیگر تلویزیون میشناسیم خودتان نمیخواهید در سینما باشید؟
من عاشق سینما هستم چون یک ویژگیهایی دارد که تلویزیون ندارد و بالعکس و اساسا در سینما دست بازتری برای ایفای نقش داریم. من خیلی زیاد فیلم کوتاه بازی میکنم اما در مورد فیلم بلند میتوانم بگویم خیلی کمتر پیشنهاد دارم و دلیلش هم مشخص است شما اگر فیلمهای سینمایی را نگاه کنید اسامی یک تعداد آدم دائم در آن تکرار میشود. سینما یک قسمت بیزنس دارد که آدمها باید بروند و خودشان و کارشان را معرفی کنند.
من اساسا معتقدم هرکاری که میخواهیم انجام دهیم باید یک تحصیلات آکادمیک و زمینه علمی درمورد موضوع داشته باشیم، من که چنین عقیدهای دارم و دانشگاه رفتهام و درس خواندهام فکر میکنم تمام هنرمندان باید بخش بیزنس قویای داشته باشند، هرچند که در نظام آموزشی ما این مورد آموزش داده نمیشود و من از اساس به نظام آموزشی انتقاد دارم، اما این مهارت باید کسب شود حالا یا توسط خود هنرمندان یا از راههای دیگر مانند استفاده از مدیر برنامه و اگر این بخش تقویت نشود کسی مانند من که در این بخش ضعیف است، حضورش کمرنگ میشود.
یک بحث هم درباره ارتباطات وجود دارد، چند سال پیش یک نقشی را به من پیشنهاد دادند، قرار داد بستم و پس از مدتی دیدم نقش من خیلی کمتر شده و یک کاراکتر به فیلم اضافه شده و بخش عظیمی از نقش من وارد نقش آن هنرمند شده تا او آن را بازی کند و برای جشنواره فجر سیمرغ بگیرد که یادم نیست سیمرغ گرفت یا کاندید شد. من هنوز هم آن قرار داد را دارم اما جایی رسانهای نکردم. نکتهای که وجود دارد این است خیلی راحت نقشها تغییر میکنند و متاسفانه بعضا میبینیم و میشنویم که عدهای، مخصوصا جوانترها برای ورود به سینما و بازی در یک فیلم هزینه میکنند که این موضوع خودش یک مشکل عظیم است.
اگر یک حق انتخاب داشته باشید که تا آخر در همان زمینه فعالیت کنید بین سینما، تئاتر و تلویزیون کدام عرصه را ترجیح میدهید؟
تئاتر را انتخاب میکنم. من همیشه دوست دارم بازیگر تئاتر باشم، در حال حاضر در این وضعیت کرونا که اصلا کار تئاتر انجام ندادهام، قلبم تیر میکشد که حتی یک تئاتر ببینم. بحث این است که من دوست دارم بازیگر تئاتر باشم اما در شرایطی که بتوانم با آن زندگی کنم، در حال حاضر هنرمندان ما مخصوصا کسانی که فقط در تئاتر فعالیت میکنند یک شغل دیگر هم دارند تا بتوانند خرج زندگی و خانواده را بگذرانند. من تئاتر را دوست دارم اما در شرایطی که همه چیز آن مهیا باشد.