در روزهای ابتدایی ماه محرم و درست اولین روزهایی که هیات و تکایای مذهبی در حال برگزاری بود پویش هر هیئت یک خدمت آغاز به کار کرد. این پویش به جای برگزاری هیات و مراسم های مذهبی، کمک های مومنانه بسیاری از قبیل همراه سلامت بیماران کرونایی و روحیه دادن به پرسنل، آبمیوه گیری در بیمارستان و پخش بین بیماران و کارمندان، فعالیت در مهد کودک بیمارستان، کمک در هزینه درمان نیازمندان، گرفتن سانس خصوصی شهربازی برای فرزندان کادر درمان و ... را در فضاهای مختلفی در دست گرفته بود.
اخبار فرهنگ و هنر - یکی از فعالیت های مثمر ثمر این پویش خدمت به پرسنل کادر درمانی بیمارستان امام حسین (ع) است. آنها در یکی از همین روزها از گروه برنامه عروسکی مل مل به همراه گلی دعوت کردند تا برای شاد کردن بچه های کادر درمانی که در مهدکودکی در یکی از طبقه های بیمارستان بودند به آنجا بیایند.
« فاطمه امینی » یا همان گلی که از نوجوانی کار بازیگری را از تئاتر آغاز کرد، این روزها با اینکه در چند سریال تلویزیونی بازی کرده است اما همچنان با نقش گلی در میان مردم به شهرت رسید و محبوب شد. روزهای ابتدایی ماه محرم، گلی به همراه محمود سلامیان تهیه کننده برنامه و عروسک مل مل به بیمارستان امام حسین (ع) رفته و حال و هوا و روحیه جدیدی را در جان کادر درمانی این بیمارستان تازه کردند و تعدادی عروسک مل مل را نیز به این بچه های کادر درمان هدیه دادند.
بعد از این رویداد زیبا و انسان دوستانه گروه تولید برنامه عروسکی مل مل با بازخوردهای متفاوتی مواجه شدند.
گلی که بعد از این بازدید حال و هوای خاصی داشت، درباره این بازخوردها و حس و حالی که بعد از آن روز داشته با ما گفت و گو کرد.
** بعد از اینکه شما به دعوت پویش هر هیئت یک خدمت به بیمارستان امام حسین (ع) رفتید، قطعا با بازتاب های فراوانی چه در فضای مجازی و چه در برخی رسانه ها مواجه شدید. بازخوردها به چه صورت بود؟
- بازخوردها متفاوت بود اما بیشتر مردم می گفتند در این شرایط سخت کار زیبایی کردید که دل بچه ها و مادرانشان را شاد کردید.
** چقدر مادرها از حضور شما در بیمارستان و در کنار فرزندانشان خوشحال شدند؟ و چقدر از این خوشحالی، خودتان حس خوب داشتید؟
-مادرها بیشتر برای فرزندانشان و خوشحالی آنها خوشحال بودند و در آن فضای کوچکی که مخصوص بچه ها بود، خوشحالی شان واقعی بود و اغلب شان وقتی وارد اتاقی شدند که بچه ها آنجا بودند احساسی شده بودند. از طرفی من هم به عنوان فرد کوچکی که در آنجا حضور داشتم به شدت حالم در کنار این عزیزان خوب بود و از این حضور راضی بودم.
* فرصتی که پویش هر هیئت یک خدمت در اختیار ما قرار داد را به فال نیک می گیریم
** مادران این فرزندان از پرسنل کادر درمانی بیمارستان امام حسین (ع) بودند، افرادی که از ابتدای شیوع کرونا تا همین الان به صورت شبانه روزی مشغول خدمت رسانی به مردم هستند. کاری که این عزیزان انجام می دهند برابری می کند با کاری که مدافعین کشور و وطن انجام دادند. هر دوی این عزیزان مدافعین مردم و کشور هستند. شما نیز برای حمایت از این مدافعین آن روز به این بیمارستان آمدید و اجر و ثواب کاری که کردید کمتر از این افراد نیست.
-اصلا خودم را در این جایگاه نمی بینم که بگویم کاری برای این عزیزان کرده ام آنهم در مقابل زحمت های شبانه روزی این افراد. من کاری که از دستم برمی آمد را انجام دادم و انشاله که مورد قبول خداوند قرار گرفته و اتفاق خوبی باشد به این خاطر که لبخند یک بچه برای من به اندازه یک دنیا ارزش دارد. به هر حال این بچه ها از جمله بچه هایی بودند که شاید در طول شبانه روز نتوانند آنطور که باب میل شان است مادر را در آغوش بگیرند و فرصتی که پویش هر هیئت یک خدمت در اختیار ما قرار داد را به فال نیک می گیریم.
** آیا باز هم حاضر می شوید به دعوت این پویش ها بروید؟
-اگر بتوانم نام خود را هنرمند بگذارم که البته همیشه به خودم می گویم هنردوست، در دوران کرونایی در شرایط سخت مالی قرار گرفتم و واقعا ما غیر از یک روز درمیان در هفته برنامه دیگری نداریم آنهم برای صداوسیمایی که با بحران مالی مواجه است. از طرفی در شرایط عادی تدریس می کردم که با شروع کرونا دیگر تدریس هم نمی کنم و همه اینها دست به دست هم داده تا شرایط سخت مالی برای من رقم بخورد. البته این را می دانم که بسیاری از همکارانم نیز در این وضعیت هستند، اما نکته اینجا است همین مراکز درمانی و برای کارهای خیر که می روم واقعا حالم را خوب می کند و می گویم این هم یک تجربه و یک امتحان الهی است. تا به حال هر فردی دعوت کرده رفتیم و از این به بعد هم همینطور خواهد بود و وقتی درخواستی انسان دوستانه می شود قبول می کنم.
** اما خب خیلی از هنرمندان همین کاری که شما انجام دادید را انجام نمی دهند و در ازای آن درخواست مبلغی پول می کنند.
-همیشه یک جمله در ذهنم هست و ماندگار شده که: «ای که دستت می رسد کاری بکن» و هیچ وقت از کسی توقع ندارم اما همیشه می گویم اگر کسی کاری از دستش برمی آید و می تواند در جهت بهتر شدن حال دل آدم ها آن را انجام دهد، چرا باید این را دریغ کند؟ زمانیکه از من دعوت کردند تا در این بیمارستان حاضر شوم تنها حسی که نداشتم، ترس بود و همه چیز را از روز اول به خدا سپردم و اصلا نترسیدم که می خواهم به بیمارستانی بیایم که مخصوص نگهداری از بیماران کرونایی است.
* امام حسین (ع) و یارانش کار ما را دیدند
** این اتفاق در ماه محرم و همزمان با عزاداری سالار شهیدان روی داد. فکر می کنید انجام چنین عمل انسان دوستانه ای از برکت این ماه بود؟
- هر روزی که بتوانیم یک اتفاق زیبا را رقم بزنیم آن روز روز قشنگی است. حالا اینکه این اتفاق در ماه محرم رخ داده برای من به این معنی است که امام حسین (ع) و یارانش ما را می بینند و این برایم خیلی دوست داشتنی و با ارزش است.
** شما به دعوت پویش هر هیئت یک خدمت به بیمارستان امام حسین (ع) رفتید و کارهایی در راستای خدمت و کمک مومنانه آنها در این ایام و این شب و روزها انجام می دهند، آشنا شدید.
-بله این افراد کار بسیار زیبایی انجام دادند و همین دوستان هیئتی عکس کارهایشان را برایم می فرستادند. یک نکته برایتان تعریف کنم و اینکه همیشه روضه و عزاداری امام حسین (ع) را به صورت انفرادی و برای خودم و در خلوتم داشتم و شاید چند باری برایم پیش آمده باشد که به مراسمی در این روزها و شب ها رفته باشم، اما امسال آنقدر مهر این بچه های هیئتی و کارهای زیبایشان به دلم افتاده بود که به این مراسم رفتم. کار جالب دیگری که انجام داده بودند این بود که در حیاط و فضای باز برخی مدرسه ها روضه برگزار می کردند و این کارشان واقعا قابل تقدیر است.
** و الان دیدگاهتان نسبت به قبل تغییر کرده و دوست دارید به این مراسم ها بروید؟
-بله، این شب ها هر شب به هیئت هایی که به این شکل برگزار می شود می روم.
** عمدتا وقتی برای انجام کار خیری به جایی می روید، اگر بازخورد منفی داشته باشید، این منفی ها شما را از ادامه کار دلسرد نمی کند؟
-نه اصلا خدا شاهده اینطور نیستم و به انتقادهای منفی اهمیتی نمی دهم. شاید به این خاطر است که از ابتدای حضورم در کاراکتر گلی با انواع و اقسام انتقادها مواجه بودم. به هر حال اولین باری بود که یک خانم در قالب نقش دختری ۸ ساله قرار می گرفت و به همین خاطر مدام مورد نقد قرار می گرفتم تا بالاخره مردم توانستند باورش کنند. البته سو تفاهم نشود نمی خواهم بگویم نظر مردم برایم مهم نیست اما وقتی یک گروهی برای انجام کاری به نتیجه ای می رسند و به طور عقلانی و منطقی انجام دادنش کار درستی است، دیگر مردم خودشان می دانند که این را بپذیرند یا نه. حتی شده سه نفر با کار ما حالشان خوب شود، برایمان یک دنیا ارزش دارد.
* امیدوارم این جریان فرهنگ سازی شود
** مهم این است که حال دل و درونی بچه ها و مادرانشان در این شرایط بهتر شود.
-بله و خیلی خوب است که این جریان فرهنگ سازی شود برای افرادی که می توانند کاری کنند تا دل چند نفر خوشحال شود. از صمیم قلبم به همه کادر درمانی بیمارستان ها خسته نباشید می گویم، همواره این عزیزان در خط مقدم جبهه هستند و از خدا می خواهم که همچنان پر انرژی به تلاش هایشان ادامه دهند.
** در این سالها چقدر از شهرت در جهت انجام کار خیرخواهانه استفاده کردید؟
-خداراشکر این اتفاق بارها افتاده و از این بابت بسیار خوشحالم که می توانم از کاری که دارم در جهت خیر بهره ببرم. حتی اگر حال خوبی نداشته باشم و از این کارهای خیرخواهانه پیشنهاد شود حتما می روم و حالم را خیلی خوب می کند.
** چقدر بازتاب این کارها را در زندگی تان می بینید؟
-خیلی زیاد. همین چند روز پیش یک خطر بزرگ از کنار پسر برادرم دور شد و اغلب که از این قبیل اتفاق ها رخ می دهد به خودم می گویم شاید به حرمت یک لبخندی که بر لبان یک بچه یا یک مادر زحمت کش آوردیم، خداوند این خطر را از ما دور کرده است و من در این سالها واقعا به این مسئله رسیدم و آن را با تمام وجودم احساس کردم.
** خاطره ای دارید که مستقیم به زندگی شخصی خودتان برگردد؟
-بله خیلی زیاد. یادم هست مدت زیادی خواسته ای از خداوند داشتم و مدام هم اصرار می کردم اما خدا دعایم را اجابت نکرد و بعد از یکسال متوجه شدم که چقدر خوب شد که دعایم مستجاب نشد و اگر می شد به ضررم بود و این هم از برکت های کارهایی بود که بازخورد مثبتم نصیب حالم شد.
* علاقه به بچه ها انگیزه اصلی زندگیم است
** شما در این سالها علی رغم علاقه تان به بازیگری بیشتر در کنار عروسک مل مل و در این برنامه عروسکی در قالب شخصیت گلی حضور داشتید و کمتر در حیطه بازیگری صرف فعالیت داشتید.
- من گلی را واقعا دوست دارم و در کنار او علاقه ای که به بچه ها دارم انگیزه ای است برای ادامه زندگی. اما همیشه این را گفته ام که هر بازیگری می خواهد قالب های متنوع و متفاوتی را هم تجربه کند و من هم از این قاعده مستثنی نیستم.
** از چه سالی به گروه برنامه عروسکی مل مل اضافه شدید؟
-از سال ۸۹ به این برنامه آمدم و الان نزدیک به ۱۰ سالی از اولین حضورم در این برنامه می گذرد. اوایل برخی ها به گلی می گفتند خاله اما مدتی است که این را در برنامه جا انداختم که من خاله نیستم و گلی هم یک دختربچه ۸ ساله مثل شما است. در این سالها تمامی عوامل برنامه عاشقانه برای بچه ها کار می کنند و تک تک آنها بچه را طور دیگری دوست دارند و سعی می کنند حرف دل بچه ها را به خوبی متوجه شوند.
به هر حال کارکردن برای بچه ها مزیت هایی هم به همراه دارد. خوشحالی هایشان، ناراحتی هایشان، اینکه چه زمانی باید با آنها حرف زد چه زمانی باید نصیحت شان کرد، چه زمانی باید با آنها غیر مستقیم حرف زد و چه زمانی نباید اصلا با آنها حرف زد؟ نیز از مواردی است که در این سالها بدست آوردم.
** مل مل یکی از عروسک های موفق تلویزیون این است. بنا است تا چه زمانی برنامه داشته باشد؟
-تا آنجا که مطلع هستم تا پایان امسال.
** این روزها وضعیت پیشنهادهای کاری تان به چه صورت است؟
-همیشه به دنبال این هستم که نقش های ماندگاری را بازی کنم و زیاد یا کم بودن نقش برایم مهم نیست. در این روزهای کرونایی همانطور که گفتم تنها جایی که می توانیم کار کنیم تلویزیون است و برنامه های دیگر همگی لغو شدند یا برگزار نمی شوند و به همین خاطر تنها منبع درآمدمان همین برنامه تلویزیونی است.