طی سالهای اخیر هر از چندگاهی در اخبار رسانههای زرد و حاشیهای و یا در فضای مجازی خبر کشف حجاب یک بازیگر منتشر میشود، اما وقتی نام او را میشنوید، چیزی از نقشهایی که ایفا کرده به خاطر نمیآورید!
**قصه از کجا شروع شد؟
داستان این مهاجرتها از مرداد سال ۱۳۸۷ آغاز شد که گلشیفته فراهانی به دنبال ایفای نقش در یک فیلم هالیوودی و برای حضور بر فرش قرمز آن به آمریکا رفت. اما او در این مراسم بدون حجاب و با لباس شب ظاهر شد. این درحالی بود که او به تازگی در فیلم درخشان میم مثل مادر ایفای نقش کرده بود و بسیاری از مردم او را به واسطه حضور در این اثر به کارگردانی زنده یاد رسول ملاقلی پور میشناختند.
اما این بازیگر بعد از اکران خصوصی فیلم، در مصاحبهای با روزنامه آمریکایی دیلی نیوز اعلام کرد که دیگر قصد بازگشت به ایران را ندارد.
ابتذالهای گلشیفته فراهانی به کشف حجاب ختم نشد و بعد از مدتی مدل شدن برای عکاس یک مجله برهنه شد و تصاویرش در شبکههای اجتماعی و مجازی دست به دست چرخید، او که با سودای حضور در فیلمهای هالیوودی قید وطن خود را زده بود، در ادامه تنها توانست در چند فیلم متوسط نقشهای دست چندم و کوتاهی به دست بیاورد که هیچکدام نه تنها در عرصه بین الملل حرفی برای گفتن نداشت، بلکه حتی به چشم مخاطبان او در کشورش هم نیامد.
اما این بازیگر که همه شهرت خود را مدیون فضای فرهنگی داخل ایران بود، مدتی هم پس از خروج از کشور ژستهای مبارزه با اختناقی گرفت که اساسا به او نمیآمد. حالا هم که در مدار فراموشی قرار گرفته، همچنان خود را از تک و تا نمیاندازد و برای نجات خود از نسیان، گاهی تلاش میکند با انتشار عکسهای زنندهاش افکار عمومی را به خود جلب کند تا به یاد بیاورند او هنوز هست!
سقوط گلشیفته فراهانی در گرداب فراموشی و دست و پا زدنهای او درحالی است که این بازیگر در ایران شناخته شده بود و از جمله هنرپیشههای مشهور به حساب میآمد، اما بد نیست بدانیم که بازیگران دست چندم دیگری هم بودند که با همین رویا و سودا از کشور مهاجرت کردند تا بیشتر دیده شوند، در حالی که امروز هیچکس آنها را به یاد نمیآورد.
**محفلهایی برای ترویج و عادی سازی برهنگی
بعد از حضور گلشیفته فراهانی در خارج از کشور، این مسیر توسط عدهای دیگر از بازیگران زن نیز ادامه یافت و همواره عدهای سودجو در کنار چنین افرادی حضور داشته و دارند که آنها را با سودای شهرت و ثروت بیشتر به خارج از کشور فرا میخوانند. در حالی که شهرت این افراد از قِبل حضور در کشور خودشان و آثاری متعلق به سرزمینشان به دست آمده و میتوان گفت برای خارجیها و خارج نشینان خیلی جذابیتی ندارد.
اما همان طور که گفته شد، دام گستران، پیش از این از مواردی، چون تئاترهای زیرزمینی و یا موسسات آموزش رقص به سبک غربی ها، طعمههای خود را جذب میکردند، ولی این روزها داستان دیگری در جریان است، برخی بازیگران زن سینمای ایران با اغوای دشمنان این سرزمین، طعمههایی میشوند در راستای تغییر فرهنگ زنان و دختران این سرزمین تا بی حجابی و برهنگی را فریاد بزنند و تصور کنند با این کار بیشتر دیده شده اند.
**جم و سودای زندگی در هالیوود
شبکه تلویزیونی جم با هدف تغییر سبک زندگی ایرانیان راه اندازی شد و در همان ابتدای راه نیز با پخش سریالهای ترکیهای که بیشتر مضامین آنها عشقهای چند ضلعی و خیانت بود، مسیر خود را به وضوح برای مخاطبانش روشن کرد. این شبکه در ادامه تلاش کرد با اغوای زنان بازیگر ایران، آنها را جذب کند و از آنها در آثار خود بهره ببرد.
آثاری که به بهانه عدم آزادی در ایران ساخته شدند و همگی آنها از سطح کیفی بسیار نازلی برخوردار بودند که از جمله آنها میتوان به مهدی مظلومی اشاره کرد. او کارگردانی بود که طنزهای پرطرفدای نظیر کمربندها را ببندیم در ایران ساخت، اما همین بازیگر با پولهای بادآورده جم و حضور بازیگران ایرانی و البته آزادی در نگارش قصه و به تصویرکشیدن بی بندوباری ها، نتوانست اثر قابل توجهی در سراب جم بسازد.
**سرخوردگان بی بازگشت!
در میانه دهه ۹۰ بود که اخبار خروج بازیگران زن از ایران بیشتر شد. هر از چندگاهی خبر پیوستن یکی از بازیگران به این شبکه منتشر میشد. البته افرادی که حاضر شدند وطنشان را رها کرده و به جم پیوندند، بیشتر از جمله بازیگرانی بود که یا طی سالهای فعالیتشان تنها نقشهای دست چندم بازی کرده بودند و حالا در آستانه فراموشی بودند و یا زنان و دخترانی بودند که تازه در ابتدای راه قرار داشتند و با وعده و وعید و میل به دیده شدن، راهی دیار غربت شدند.
** چکامه چمن ماه و شهرتی که ناکام ماند
در سال ۹۴، این بازیگر که بیشتر نقشهای فرعی در چند فیلم سینمایی را برعهده داشت، با انتشار عکس بدون حجاب و نامتعارف در شبکههای مجازی روشن کرد صحبتهایی که درباره خروج او از ایران شنیده میشد، چندان دور از واقعیت نیست تا اینکه به فاصله کوتاهی عکسهایی از حضور او مقابل دوبین در ترکیه منتشر شد و سپس تیزرهای فیلم تلویزیونی «آبی عشق» انتشار پیدا کرد. «اوتوپیا» و «ماگنولیا» از دیگر کارهایی هستند که چمن ماه در آنها بازی کرده است که هر دو از لحاظ سطح کیفی حتی از تله فیلمهای درجه ج هم پایینتر هستند.
او این روزها و درحالی که دیگر رمقی برای جم نمانده و همه بازیگرانی که به این شبکه پیوسته بودند، آن را ترک کرده اند همچنان در ترکیه به سر میبرد.
**رابعه اسکویی و مهاجرتی که نیمه تمام ماند
رابعه اسکویی از جمله بازیگران محبوب سینما و تلویزیون بود که علی رغم کم کاری هایش، مخاطبان او را دوست داشتند و خبر مهاجرت و پیوستن او به شبکه جم هوادارانش را شوکه کرد.
او بعد از مهاجرت، در فیلم تلویزیونی «پیاده روهای خالی» به کارگردانی مهدی مظلومی ایفای نقش کرد و پس از مدتی از مهاجرت پشیمان شد و به ایران بازگشت.
او پس از بازگشت به ایران در مصاحبهای گفت: من زمانی تصمیم به رفتن گرفتم که حدودا دوسال بود که هیچ فیلمنامهای در ایران به من پیشنهاد نمیشد، هم برایم جای تعجب داشت و هم شرایط زندگی به خاطر این مورد برایم سخت شده بود. زمانی که تصمیم به رفتن گرفتم فکر کردم با رفتنم میتوانم یک کار فرهنگی جدید با معیارهایی که در ذهنم بود در خارج از ایران داشته باشم.
وقتی رفتم دو کار هم تولید شد، ولی بعد از مدتی متوجه شدم این شرایطی که در خارج از ایران است به هیچ وجه با معیارهای من سازگار نیست و من ربطی به اینجا و شرایطش ندارم، چون من درایران رابعه اسکویی هستم نه دراینجا و از رفتنم پشیمان شدم، قطع همکاری خود را اعلام کردم و تصمیم گرفتم با هر شرایطی شده به کشورم برگردم.
**صدف طاهریان و از چاله به چاه افتادن
صدف طاهریان را هم میتوان جزو نخستین گروه بازیگران مهاجر ایرانی به جم دانست. او تقریبا همزمان با اسکویی از ایران خارج شد و پس از خروج از ایران در مصاحبهای اعلام کرد که برخی موسسات و شرکتهای سینمایی و حتی برخی کارگردانان و تهیه کنندگان برای بازی دادن او در فیلمهای خود از وی درخواستهای شرم آور میکردند.
او که به خیال بیشتر دیده شدن و رهایی از فساد، ایران را ترک کرد مدتی پس از حضور در خارج از کشور، گفت فکر میکردم ترکیه فرق دارد، ولی اشتباه میکردم.
هرجا برای کار مراجعه کردم پیشنهادی غیر اخلاقی داده میشود اینجا نمیتوانم به شغل بازیگری ادامه بدهم. از شنیدن پیشنهادهای غیر اخلاقی خسته شده ام. اینجا کسی را نمیشناسم. اعتماد به نفسم را از دست داده ام. سه بار در کلاسهای زبان ترکی شرکت کردم، ولی موفق نشدم زبانشان را یاد بگیرم. دیگر اعتماد به نفس ندارم. اینجا خانوادم خرجی ام را میدهند و اسپانسر مبلغ کمی میدهد.
او حالا مدتی است که به عنوان مدل یکی از شرکتهای آرایشی و بهداشتی فعالیت میکند و برای بیشتر دیده شدن دست به هر کاری میزند!
**خروج بازیگری که هیچ کس او را نمیشناخت!
در ادامه جریان خروج بازیگران از ایران، در خبرها آمد که یکی از بازیگران « یتیم خانه ایران » تازهترین ساخته ابوالقاسم طالبی هم راهی ترکیه شد! نام این بازیگر بهارک صالح نیا بود که بسیاری او را نمیشناختند. او در سودای توجه و دیده شدن، پس از خروج از ایران و رسیدن به ترکیه، خود را استعداد کشف نشدهای در ایران نامید و دلیل سفرش را رسیدن به رویاهایش عنوان کرد!
صالح نیا درباره کشف حجاب خود گفت: یک کشف دیر هنگام استعدادیست که تا امروز آنطور که باید دیده نشده!
**مهاجرت پردیس افکاری از ترس فراموشی
پردیس افکاری از تئاتر وارد سینما و تلویزیون شده بود و در سالهای اخیر در فیلمهایی «شیرین قناری بود» و «گیرنده» ایفای نقش کرده بود. مسیر بازیگری افکاری در سینما با افت و خیزهایی همراه بود، از جمله اینکه او به مدت ۱۴ سال از سال ۱۳۷۴ تا ۱۳۸۸ در هیچ فیلمی حاضر نشد.
هنوز مدتی از رفتن او به ترکیه نگذشته بود که نسبت به رفتنش ابراز پشیمانی کرد و در حالی که شبکه جم نیز دست به تعدیل نیروی گسترده زده بود، بعد از ناامیدی از جم از کمیساریای عالی سازمان ملل در ترکیه تقاضای پناهندگی کردند.
**فراموشی نقطه اشتراک
اسامی که در بالا به آنها اشاره شد، تنها تعداد انگشت شماری بودند که شاید نام آنها برای مخاطب آشنا بود، در کنار آنها زنان بازیگر دیگری هم بودند که زمان حضورشان در ایران کسی آنها را نمیشناخت، با رویای شهرت جلای وطن کردند و در حالی به برهنگی تن داده اند که حتی امروز دیگر کسی نام آنها را به خاطر نمیآورد.
از جمله آنها میتوان به بهناز سلیمانی، مینا لاکانی، ساناز زرین مهر، ملیسا مهربان، سهیلا عزیزی، حنانه شهشهانی، ساناز طاری، شقایق نوروزی، فائزه علوی، سمیرا سیاح، سارا باهنر، شبنم طلوعی، سپیده ذاکری و ... اشاره کرد.
**مهاجرت زنان بازیگر و تکمیل پروژه نفوذ
امروزه دیگر بر همه عیان است که هر شبکه تلویزیونی که تاسیس میشود، قطعا در لابه لای اهدافی که برای راه اندازی آن ذکر میشود به موضوع فرهنگ و تاثیر بر آن نیز میپردازد. همان طور که مجموعه شبکه جم با حدود ۱۹ کانال، تمام تلاش خود را به کار بست تا دست به تغییرات فرهنگی عمیق در جامعه ایرانی بزند و در این مسیر بر ارزشها و اهداف خود نیز اصرار و پافشاری داشته و دارد.
این اقدامات و برنامه ریزیهای ضد فرهنگی که صورت میگیرد، با جذب بازیگران داخل ایران تلاش میکند تا پروژه نفوذ را از طریق بازیگران تکمیل کند. در این میان زنان هنرپیشهای که در ایران توفیق چندانی به دست نیاورده اند، با رویای آینده طلایی وطن خود را ترک میکنند. آنها پس از مدتی دیگر به کار هیچکس نمیآیند و در حالی که نه راه پس دارند و نه راه پیش علی رغم تمام تلاشی که برای بیشتر دیده شدن خود کرده اند و در این مسیر تن به ذلتهای بسیاری داده اند، به فراموشی سپرده میشوند.