نام داریوش اسدزاده ما را به یاد آثار با شناسنامه تلویزیون و سینما میاندازد؛ کارهایی همچون «خانه سبز»، «سمندون»، «یتیمخانه ایران»، «قلادههای طلا» و «جعبه موسیقی»... او مدتی در بیمارستان ایرانمهر بستری بود و این روزها در منزل یکی از دوستانش استراحت میکند. با او تماس گرفتم حالی از او بپرسم یک پیامی برای مردم داشت؛ او گفت: به مردم بگویید همه این سالها افتخار میکردم برای هنر این مرز و بوم خدمت کردم و بارها و بارها مرا دیدند. همیشه فخر فروختم که بهترین شغل دنیا را دارم؛ چون با هنرم، لحظات نابی را با مردم سپری میکنم. اما مدتی است از این نعمت محروم شدهام و در بستر بیماریام.
اسدزاده، تصریح کرد: وضعیت جسمانی خوبی ندارم و نمیتوانم در صحنه فیلم و نمایش قرار بگیرم و این موضوع آزارم میدهد. دوست داشتم این واپسین لحظات عمرم را نیز با مردم سپری میکردم. ناتوانی جسمیام اجازه ادامه خدمت را نمیدهد و از مردم میخواهم اگر فراموشم نکردند برایم دعا کنند تا بتوانم به صحنه بازیگری برگردم و برایشان کماکان افتخار خدمتگزاری را داشته باشم.
داریوش اسدزاده سالها برای هنر این مرز و بوم تلاش کرده است. همان پیرمرد خوشسخن و بازیگر کاربلد تئاتر، سینما و تلویزیون که به علت تشدید بیماریاش و جراحی سختی که گذرانده این روزها دوران نقاهت را در منزل سپری میکند.