دیماه 1400 بود با مهران غفوریان گفتوگویی داشتیم. او به کار در تلویزیون و علاقهاش اشاره کرد که اگر صدا و سیما شرایطِ کار را بهتر فراهم کند تلویزیون جای بهتری است برای کار کردن، چون مردم بیشتر رسانه ملّی را میبینند.
همان موقع بسیاری هجمه میکردند هنرمندان طراز اول نباید به تلویزیون بروند. در بازگویی یکسری از باندبازیها و رفتار مافیایی حلقههایی در سینما هم نمود خودش را نشان میدهد بازیگرانی که در تلویزیون باشند جایی در سینما ندارند! این روند در فتنه پاییز بیشتر خودش را نشان داد.
خیلی از این هنرمندان به کنایه و یا مستقیم پرده از این واقعیت برداشتند که توهینها و هجمههایی میشود تا آنها را به میدان رسانهای بیاورد تا به له یا علیه واکنشی از خودشان داشته باشند. در حالی که بسیاری دوست دارند صحنه به طورکامل ببینند و بعد قضاوت کنند.
این اتفاق برای بسیاری از هنرمندان دیگر هم پیش آمد. حتی گمانهزنیهایی در فضایمجازی بر خداحافظی برخی از هنرمندان دیگر در سینما و تلویزیون هم اعلام کردهاند که منابع آگاه اعتقاد دارند اینها جزو برنامه کاری یکسری از کانالهای ضدانقلاب و خبرسازیهایی آنهایی است که نمیخواهند تلویزیون این روزها برنامه خوب داشته باشد.
هرچه هست پروژه حمله به چهرهها را خیلی وقت است آغاز کردهاند. نمونه بارز آن مهران مدیری که بعد از ویدئوی عذرخواهیاش مورد آماج هجمههای رسانههای ضدانقلاب و برخی خبرسازیها قرار گرفت. یا سیدجواد رضویان که قرار بود با آیتمهای طنز 90 شبی به تلویزیون برگردد هم با خبرسازیهایی به او هم توهین روا داشتند.
حالا این هجمهها به میهمان شدن هنرمندان در برنامههای تلویزیونی هم رسیده است. غفوریان و بسیاری از هنرمندان دیگر خودشان را فرزند تلویزیون میدانند. چون او اعتقاد دارد "همه مردم تلویزیون میبینند تا پلتفرم و نمایشخانگی! این فضا را عدهای میبینند و در مناطق دوردست و محروم بیشتر قابِ تلویزیون را تماشا میکنند. واقعاً اگر کسی هم میخواهد برای مردم کار کند باید در تلویزیون کار کند."
اما چرا این روزها به او هجمه میکنند چرا به صداوسیما رفتهای؟ برخی او را نان به نرخ روزخور عنوان میکنند و برخی هم مزدور! اما خودش در واکنش به این هجمهها همان حرفهای همیشگیاش با مردم بودن و مردم را خوشحال کردن را بر زبان میآورد. او در ویدئویی که صفحه خودش منتشر کرده است میگوید: من اگر توانسته باشم چند پدرومادر زحمتکش را بخندانم، کار خودم را انجام دادهام...
فضای هجمه و حمله به هنرمندانی که در صداوسیما فعالیت میکنند و برنامه دارند برای امروز و دیروز نیست. همان روزهایی که در شبِ یلدا و اوج هجمه به هنرمندانی که کار میکردند وارد میشد مهران غفوریان به ویژه برنامه یلدایی شبکه نسیم آمد؛ همان موقع هم برخی همچون حجت اشرفزاده و هنرمندان دیگر مورد هجمه قرار گرفتند.
واقعاً سلبریتی و هنرمند مردمی کیست؟ کسی که مردم را بهانه قرار میدهد و در بوق و کرنایِ دشمنان و اغتشاشگران میدمد یا آن هنرمندی که در روزهای سخت اقتصادی و مشکلات و ... به پلتفرم عمومی «تلویزیون» میآید تا مردم را خوشحال کند.
گردانندگان این هجمهها و حملهها قطعاً به دنبال جاانداختن این تفکرند که هنرمند مردمی نباید با تلویزیون ایران کار کند؛ این هنرمندان به اصطلاح مردمی مصادیق زیادی دارند که یک کدام از آنها دستمزد نجومیاش را از آخرین کارش میگیرد و به کانادا فرار میکند؛ هنرمند دیگر عزادار است و در رقص و پایکوبی یکی از خوانندگان لسآنجلسی پیدایش میشود و خیلی از مثالهای دیگر!
اینجا به نظر میرسد میخواهند با حمله به مهران غفوریانها هم مرجعیت صداوسیما را هدف قرار دادهاند و هم میخواهند میانِ هنرمندان، مردم و عِرق و تعصب ملیشان فاصله بیندازند.