حسن زارع بازیگر باسابقه سینما و تلویزیون درباره فعالیتهای اخیر خود توضیح داد: آخرین تجربهای که داشتم حضور در سریال « جشن سربرون » به کارگردانی مجتبی راعی بود که یکسال پیش کارم در این پروژه تمام شده است و شاید بعد از عید نوروز امسال، روی آنتن برود. در آن سریال نقش یک خان را ایفا میکردم. در این یک سال هم فعالیت دیگری نداشتم.
در شرایط فعلی کار چندانی نیست و دعوتی برای حضور در پروژهها نداشتهام. من تا به امروز در سه چهار پروژه تاریخی حضور داشتم که سالها از آنها میگذرد. من سالهاست مشغول بازیگری هستم اما امسال کم کار شدهام. چیزی بالغ بر ۲۰۰ فیلم سینمایی و سریال را در کارنامهام دارم که از حضور در یک سکانس شروع میشود و به ۵۰ سکانس میرسد! امروز دیگر کوچک یا بزرگ بودن نقشها برایم تفاوت چندانی ندارد و در این سن و سال بیشتر مباحث مالی و البته عشق به کار مهم است. زندگی کمی سخت شده و در این شرایط بالاخره مباحث مالی اهمیت بیشتری پیدا کرده است.
سینما در قیاس با تلویزیون مخاطب چندانی ندارد
زارع با اشاره به تعدد حضورش در سریالهای تلویزیونی گفت: حتی چند سال پیش که در فیلم «مسیر عشق» بهعنوان یک اثر سینمایی ایفای نقش کردم، همان هم تا به امروز بارها از تلویزیون پخش شده است. در تلویزیون حضور بیشتری در این سالها داشتم و دلیلش هم این بود که پیشنهاد سینمایی کمتری داشتم. مهم این است که تلویزیون مخاطب بیشتری دارد و اگر امروز کمی چهرهام برای مردم کوچه و خیابان آشناست، به دلیل حضور در همین سریالهای تلویزیونی است. فیلم سینمایی مخاطب چندانی ندارد اما در تلویزیون ناگهان میلیونها نفر یک سریال را تماشا میکنند. از این منظر لذت کار در تلویزیون بیشتر است، چرا که احساس میکنید با مردم بیشتر در ارتباط هستید.
چه نقش مثبت و چه نقش منفی، همین که از طرف مردم یک کار دیده میشود، این حائز اهمیت است. مردم که در کوچه و خیابان ابراز محبت میکنند، خستگی آدم در میرود و بسیار دوست دارم. مثلاً به یک شهرستان که میرویم، مردم با ما سلام و احوالپرسی میکنند و این شرایط به گونهای است که انگار همهجای ایران فامیل داریم!
این بازیگر باسابقه درباره تجربههای متفاوت خود از مواجهه با مردم، گفت: ۲۰ سال پیش در سریالی حضور داشتم به نام «زنبقهای وحشی» که در آن نقشی منفی داشتم. این سریال ظهرها از برنامه خانواده تلویزیون پخش میشد و خیلی چهرهام شناختهشده بود. یک روز که با همسرم به میوه و ترهبار رفته بودیم و سر اینکه کیسههای خرید را به من میداد، گفتم بس کن دیگر، برویم. یکی از فروشندهها برگشت گفت، «در خانه هم مثل سریال هستی! تو چرا اینقدر اخلاقت بد است!؟» (میخندد) گفتم همسرم هست، از خودش بپرس در خانه چگونهام!
بسیاری من را با نقشهای منفیام میشناسند
زارع درباره اینکه مردم کدام نقشآفرینیاش را بیشتر به خاطر سپردهاند گفت: یکی همین سریال «زنبقهای وحشی» بود که خیلی مخاطب داشت و دیگری سریال «سالهای برف و بنفشه» از کارهای سعید سلطانی بود که در آن هم نقش یک بزن بهادر را داشتم. جهانگیر الماسی در آن سریال نقش یک تیمسار را ایفا میکرد و هر که را میخواست ادب کند، به من میسپرد. آنجا هم نقش منفی داشتم.
برای دو سال سر یک سریال بودم، اما قبول نکردند با من قرارداد ماهیانه ببندند. حساب و کتابشان با من جلسهای ۵۰۰ هزار تومان بود! در ماه شاید سه یا چهار جلسه آفیش داشتیم. این مبالغ واقعاً درآمد بهحساب نمیآید!
خیلیها بهعنوان همین نقشهای منفی من را میشناسند. حتی برخی همکاران من را بهعنوان یک بازیگر نقش منفی میشناسند. البته که سن و سالم بالا رفته است اما همین امروز هم اگر نقش منفی پیشنهاد شود، بازی میکنم.
این بازیگر گفت: من در این سالها با کارگردانان بسیاری کار کردهام اما یکی از این فیلمسازان سپهر محمدی است که ۲۰ سال است، هر کاری میسازد، یک نقش برای من کنار میگذارد. آقای سعید سلطانی هم به بنده لطف دارند. شکر خدا اکثر کارگردانانی که با آنها کار کردهام، حرفهای و خوب بودهاند.
زارع با اشاره به ورودش به عرصه بازیگری گفت: سال دوم دبیرستان در شهر ری ساکن بودیم که با تماشای یک فیلم عاشق بازیگری شدم. همان زمان یک آگهی از سوی سازمان پیشاهنگی برای کلاس تئاتر منتشر شد که در این دوره ثبتنام کردم. آنقدر که این حوزه را دوست داشتم. ۵۰ سال پیش در این دوره حضور پیدا کردم.
وضعیت بازیگران همردیفم را میبینم، غصهام میگیرد!
وی با اشاره به تجربههای متنوع خود در حوزه تئاتر، موسیقی و سینما در پاسخ به اینکه آیا از ورود به عرصه بازیگری هیچگاه پشیمان شده است؟ گفت: قطعاً نه. حقیقت این است که من قبل از این کار، وارد کار اداری و استخدامی شدم. از ابتدا میدانستیم که این حرفه پولی ندارد. همین امروز هم تئاتر درآمدی ندارد. من امروز بازنشسته وزارت دفاع هستم و بابت همین شرایطم بهتر از سایر همردیفانم در صنف بازیگری است که شغل دیگری نداشتهاند. امروز که وضعیت آنها را میبینم، غصهام میگیرد. هنرمندان پیشکسوتی که انگشتر و تسبیح میفروشند، دستفروشی میکنند و یا مسافرکشی میکنند تا چرخ زندگیشان بچرخد! این شرایط اصلاً خوب نیست.
این بازیگر تأکید کرد: نباید به بازیگری به عنوان یک شغل نگاه کنید. جوانانی هم که میگویند میخواهند بازیگر شوند، به آنها توصیف میکنم درسشان را بخوانند و وارد عرصه کارگردانی شوند.
وی با اشاره به دستمزد پایینتر بازیگران پیشکسوت در پروژههای مختلف گفت: به دستمزدهای میلیاردی عدهای محدود نگاه نکنید، به ما پولهای میلیاردی نمیدهند. من برای دو سال سر یک سریال بودم، اما قبول نکردند با من قرارداد ماهیانه ببندند. حساب و کتابشان با من جلسهای ۵۰۰ هزار تومان بود! در ماه شاید سه یا چهار جلسه آفیش داشتیم. این مبالغ واقعاً درآمد بهحساب نمیآید! عید پارسال سریالی برای شبکه پنج بازی میکردیم که برای یک نقش کوتاه حدود ۶ میلیون تومان دستمزد به من دادند. زمانی که جوانتر بودیم، ارزش پول بالاتر بود و دستمزدها هم بهتر به حساب میآمد. برای «سالهای برف و بنفشه» مجموعاً یک میلیون تومان گرفتم اما زمان خودش، پول خوبی بود.
زارع با اشاره به اینکه علاقهای به ورود فرزندانش به عرصه بازیگری ندارد، تأکید کرد: فرزندانم خودشان هم دوست ندارند. پسر کوچکترم در حال کار در زمینه دوبله است و کمی هم گیتار مینوازد. این مسیر بازیگری، مسیر خوبی برای شغل حرفهای نیست. بهخصوص که امروز خیلی هم زیاد شدهاند علاقهمندان به بازیگری. باید برای این حرفه عاشق بود، همانطور که ما عاشق بودیم. امروز هم ته دلمان هنوز عاشقیم اما چه کنیم که پول هم مهم است!