رابعه مدنی بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون درباره فعالیتهای اخیر خود گفت: در حال حاضر مشغول هیچ کاری نیستم و مدتی است که به دلیل کرونا هیچ پیشنهادی را قبول نکردهام. خودم هم قبول کنم، امیرشهاب (رضویان) پسرم اجازه نمیدهد. میگوید تو ضعیف هستی و در محیط بسته خطر وجود دارد. برای «از سرنوشت» که لوکیشن آن یک فضای باز بود، قبول کرد بروم اما برای کارهای دیگر موافقت نمیکند و میگوید حتی یک نفر اگر در پروژه سرفه کند، تو مبتلا میشوی!
این بازیگر ادامه داد: بالاخره سن من بالاست و مبتلا به دیابت هم هستم و ابتلای من به بیماری کرونا ممکن است افراد دیگر را هم مبتلا کند. همین اندازه که در کوچه و خیابان با افراد مختلف مراوده دارم کفایت میکند، بیشتر از این را قبول نمیکنم.
وی با اشاره به اینکه میداند او را «مادر سینما» خطاب میکنند، درباره واکنشهای مردم در کوچه و خیابان و تقاضاهایی مانند گرفتن عکس از سوی آنها هم گفت: تقاضای گرفتن عکس را فقط از طرف خانمها قبول میکنم و واقعاً هم دوست دارم که مردم چنین واکنشهایی نشان میدهند. شما نمیدانید مردم چقدر نسبت به ما محبت دارند و واقعاً من را شرمنده محبت خود میکنند. در غم و شادی در هر جایی که حاضر میشوم، مردم گرد من جمع میشوند.
بازیگر فیلم سینمایی «بوسیدن روی ماه» ادامه داد: همین چند وقت پیش برای درگذشت یکی از بستگان به بهشت زهرا رفته بودم و آنجا هم مردم ابراز لطف داشتند. ای کاش همیشه مردم دلشان خوش باشد و غم برای هیچکس نباشد. ای کاش همین دلخوشیهای کوچک را همیشه داشته باشیم. از خدا هم میخواهم که روزی سینمای ایران در دنیا نامدار شود. دوست دارم سینمای ایران به موفقیتهایی دست پیدا کند که برای همه مردم و برای کشورم باشد. علاقه هم دارم موفقیت جوانان را در این حوزه ببینم.
بازیگر مجموعه تلویزیونی «وضعیت سفید» درباره نزدیک بودن نقشهایی که تا به امروز ایفا کرده است به شخصیت واقعی خود هم گفت: من واقعاً همین هستم و دروغ نمیتوانم بگویم. همه دوست و فامیل هم به من میگویند در فیلمها انگار خودت هستی و انگار در خانه خودت داری با ما حرف میزنی. من هیچ مشکلی هم با دوربین ندارم. برخی شاید از حضور در مقابل دوربین وحشت داشته باشند اما من از زمانی که شهاب در دانشگاه پذیرفته شد، برای پروژه خودش و فیلمهای مربوط به پایاننامه دوستانش مقابل دوربین میرفتم. شده بودم بازیگر مفت و مجانی جوانترها (میخندد)!
وی با تأکید براینکه از طریق کارگردانی پسرش بعدها به سینما و تلویزیون هم ورود کرده است ادامه داد: واقعاً این نانی است که من از دولت شهاب میخورم. من زمانی که ازدواج کردم تا کلاس نهم سواد داشتم، از دولتی پدرم، ادبیات بسیار خوبی داشتم و انشاهایی که مینوشتم همواره بهترین بود. من هیچ گاه ناسپاس نیستم و هر کس را که به من محبتی کرده باشد، فراموش نمیکنم. بعدها دیپلم گرفتم و برای یک سال هم بهصورت پیمانی معلمی کردم. بعد از آن در کنکور مربیگری کودکان شرکت کردم و رتبه چهارم را کسب کردم. تا به امروز هم هر کاری که کردهام، خدا بهتر از هر کسی میداند، هیچ گاه کم نگذاشتهام. الان هم در بازیگری سینما و تلویزیون محال است درباره پول و دستمزد صحبت کنم و معمولاً شهاب در این زمینهها توافق میکند.
این بازیگر در پایان گفت: به هر کسی هم که میرسم از او میخواهم ایرادهای کارم را به من بگوید تا بتوانم ایرادهایم را رفع کنم و کار آدمهایی که سراغم میآیند را خراب نکنم.