شبنم مقدمی تصویر زیر را در صفحه رسمی اینستاگرام خود منتشر کرد. این تصویر از کودکی های شبنم مقدمی ثبت شده است. شبنم مقدمی در پستش نوشت:
مامانبزرگ
یه دونه از اون «غصه نخور مادر! همهچی درست میشه»هات میگی برام؟ بلند بگو که صدات از بهشت برسه به اینجا،به گوشِ من.هیچکی نمیتونه مث ِ تو بگه «عیب نداره مادر…غصه نخور ! خدا بزرگه …همه چی درست میشه!» که آدم باورش شه و غم از دلش بره.
مامانبزرگ میدونی، دیگه روزگار مث ِ قدیما نیس.دیگه این روزا هم بار ِ کج به منزل می رسه و هم سر ِ بیگناه بالای دار می ره …دیگه از این ستون به اون ستون فَرجی نیست .دیگه هرچی از دل برمیآد به دل نمیشینه …دروغگو دیگه دشمن خدا نیست …مهمون دیگه حبیب خدا نیس …هرچیام آسه بری آسه بیای باز گربه شاخت می زنه …چاه کَن دیگه تهِ ته ِ چاه نیس …کبک ِ هیچکی دیگه خروس نمی خونه مامان بزرگ…میدونی؟ همه اون ضربالمثلا که به هوای بازی و مسابقه تو کلّهی ما فرو میکردی از معنی افتادن!یا جور ِ دیگه شدن…یا اصلاً از یادم رفتن…
میخوام برام دعا کنی از تو دل ِ آسمونا…دعام کنی دلم از ناامیدی سیاه نشه…من هنوز دلم میخواد به دوستی و مهربونی و دلْسپیدی ایمان و امید داشته باشم…ناامیدی پیش از مردن میکُشَدَم .
مامان بزرگ یه دونه بگو…یه بار بگو «درست میشه…خدابزرگه…غصهی هیچی رو نخور مادر !»
مواظبم باش مامان بزرگ…مث ِ همیشه، دستمو ولنکنی یه وقت…گم میشم.منو بگیر زیر ِ چادر امنِت…بغلمکن و نگهمدار …قایمم کن از اینهمه شَر و بدی و ریا ودروغ و بیانصافی و نارفیقی …
مامان بزرگ،دلم برات تنگ شده.خیلی.
عکس را پدرم از من و مادربزرگم برداشته. در ۱۳۵۶.اینجا خانهی کودکیهایم است.در عظیمیهی کرج.