سه دهه وفاداری آقای مجری به «سیمای خانواده»

مخاطبان رادیو با برنامه «خانه و خانواده» او خاطره دارند و جمع زیادی از بینندگان تلویزیون، ساعت‌ها پای اجرایش در « سیمای خانواده » نشسته‌اند. بسیاری از مادرانی که از دهه ۷۰ «سیمای خانواده» را می‌دیدند، حالا مادربزرگ شده‌اند و فرزندانشان تشکیل خانواده داده‌اند. پسربچه‌ها، پدر شده‌اند اما بسیاری از ما هنوز هم مخاطب «سیمای خانواده» هستیم و هرمز شجاعی‌مهر را عضوی از خانواده خودمان می‌دانیم. مجری باسابقه‌ای که در ۶۴ سالگی، همچنان به برنامه نوستالژیک شبکه یک وفادار مانده است. او هنوز حضوری پُررنگ در عرصه رسانه دارد و جدای از اجرا در «سیمای خانواده»، مجله «خانواده سبز» را هم مدیریت می‌کند. با او به گفت وگو نشستیم و از شیرینی‌ها و تلخی‌های زندگی این روزها و سال‌ها ماندگاری‌اش در تلویزیون پرسیدیم.

سه دهه وفاداری آقای مجری به «سیمای خانواده»

کرونا، اجرا در تلویزیون، مجله خانواده سبز و بازنشستگی. این روزها را چطور می‌گذرانید؟

بچه شمال هستم اما در هیچ‌کدام از تعطیلات هیچ وقت به خودم اجازه ندادم که با خانواده به شمال بروم. از آغاز کرونا بزرگ ترین تفریح من، گردش با نوه کوچکم است. نوه‌ای به نام «آرسام» دارم. شب‌ها او را سوار ماشین می‌کنم و دنبال یک پارک خلوت می‌گردم. اگر پارک خلوتی پیدا کنم با او توپ بازی می‌کنم و سرگرم می‌شوم. بقیه زمانم را در تلویزیون یا در مجله «خانواده سبز» هستم. هم اکنون بیشتر وقتم را در مجله می‌گذرانم. دو روز در هفته به برنامه «سیمای خانواده» می‌روم و بقیه هفته را در مجله هستم. 2-3 نفر از بچه‌ها و نویسندگان عاشق مجله، پای «خانواده سبز» ایستاده‌اند و آن را به دست مردم می‌رسانند. ما با یک تیم چهار نفره، مجله بزرگی به نام «خانواده سبز» را اداره می‌کنیم. همکاران مجله هم خیلی با عشق این کار را انجام می دهند. ما هم با همان مشکلاتی که مطبوعات دارند، درگیریم و به دلیل مشکلات اقتصادی و کاغذ مجبور شدیم خیلی از مخاطبان‌مان را از دست بدهیم.  تعدادی مخاطب داریم که پای ما ایستاده‌اند و همچنان «خانواده سبز» را می‌خرند و با آن‌ها ارتباط داریم. من و همکارانم به عشق آن‌ها مجله را تولید می کنیم.

 

از کودکی «سیمای خانواده» را می‌دیدیم و شما مانند بازیکنان وفادار تیم‌های فوتبال، همچنان محبوب و پرطرفدار هستید. راز این ماندگاری چیست؟

من از ابتدا می‌دانستم که برنامه «سیمای خانواده» محمل خوبی است که خیلی از اطلاعات و دانش خانوادگی را به تمامی اعضای خانواده مانند پسر، دختر، مادر و پدر می‌دهد. بحث‌های پزشکی،‌ تربیتی، روان‌شناسی و حتی آشپزی ما بسیار قابل استفاده است. برای همین من سعی کردم برنامه‌ای را اجرا کنم که برای مردم مفید باشد. از طرفی دلم می‌خواست صدا و تصویرم هویت داشته باشد و وقتی مردم، من را می‌بینند، یاد برنامه خوش نامی بیفتند. خدا را شکر الان همین اتفاق افتاده است. مردم، وقتی من را می‌بینند یاد سیمای خانواده می‌افتند. با همین تفکر است که همچنان ایستاده‌ام و با «سیمای خانواده» هستم.

 

در این سال‌ها هیچ‌وقت مایل نبودید برنامه دیگری را اجرا کنید؟ آیا پیشنهادی نداشتید؟

در طول این سال‌ها چندین پیشنهاد اجرای مسابقات و برنامه‌های گفت‌وگومحور داشتم. اما با دلایلی که گفتم، خودم را کنترل کردم. من از آن مجریانی هستم که «نه گفتن» را بلدم و این‌طوری وسوسه‌های مقطعی را کنترل کردم. شاید برنامه‌های پیشنهادی، شهرت و محبوبیت بیشتری برایم می‌آوردند و از نظر مالی کمکم می‌کردند اما این‌ها برایم مهم نبود.

 

قرار بوده کدام برنامه‌ها را اجرا کنید؟

من 35-40 سال است که در تلویزیون کار می‌کنم اما از پریروز خودم هم خبر ندارم که چه بر من گذشته است! این که بگویم چه کارهایی از طرف چه کسانی به من پیشنهاد شده، برایم سخت است اما تا جایی که یادم می‌آید مرحوم سمنانی، یکی از تهیه‌کنندگان نام‌آشنا در دوره‌ای اصرار می‌کرد من برنامه او را اجرا کنم. او تهیه‌کننده برنامه‌هایی مثل «ساعت خوش» و... بود که بیننده زیادی داشت. همین اواخر هم شبکه 2 برنامه‌ای داشت و تهیه‌کننده‌اش تاکید می‌کرد که من، آن را اجرا کنم اما دلبستگی‌ام به «سیمای خانواده»  آن قدر زیاد بود که پای آن ماندم. کاری که در «سیمای خانواده» و مجله «خانواده سبز» انجام می‌دهم، برایم خیلی باارزش‌تر است.

 

قدیم‌ها هرروز روی آنتن بودید و «سیمای خانواده» بدون حضور شما معنایی نداشت. این روزها اما به نسبت سال‌های گذشته کمتر حضور دارید. علت کم‌کاری‌تان چیست؟

الان هفته‌ای دو روز در «سیمای خانواده» حضور دارم و بقیه روزهای هفته را دوستان دیگر هستند. از چند ماه پیش، چند نفر از مجریان خوب مانند محمدرضا حسینیان و عباس طاهریان و خانم‌ها سلیمانی، ایزدی، رضاپور و... به برنامه اضافه شدند و شش روز برنامه بین ما تقسیم شده است. راستش من خودم هم راغب بودم این اتفاق بیفتد و هرروز در تلویزیون نباشم. باید جای ما را جوان‌ترها بگیرند و عشق من، مجله «خانواده سبز» است. وقتی به دفتر مجله می‌روم، محمد کردمحله، سردبیر مجله و از رفقای قدیمی‌ام آن‌جا نشسته و همراه با بچه‌های دیگر گپ می‌زنیم و مطلب می‌نویسیم. این برایم خیلی لذت‌بخش است.

 

مجری‌های جوان و امروزی را چطور می‌بینید؟

این‌که به تازگی مجریان جوان به برنامه‌ها اضافه شده‌اند، خیلی عالی است و من حتما استقبال می‌کنم. مجری‌های برنامه خودمان که بسیار کاربلد هستند اما مجریان جوان در برنامه‌های دیگر به نظرم لازم است یک دوره و کلاسی هم بروند و آموزش ببینند و بعد، برنامه‌های زنده را اجرا کنند. برنامه زنده حساسیت بیشتری دارد و نیاز به آموزش بیشتری دارد.

 

بعد از چندین سال حضور در «سیمای خانواده» آیا اجرای برنامه برایتان تکراری نشده است؟

هیچ‌وقت دلزده نشده‌ام و به سیمای خانواده به عنوان یک کار روتین نگاه نکرده‌ام. مدام برای اجرا مطالعه می‌کنم و معمولا کتاب‌های روان‌شناسی و شعر را می‌خوانم. همین الان هم که با شما صحبت می‌کنم، مطالب مجله «خانواده سبز» جلویم است و آن‌ها را می‌خوانم که بسیار غنی است. فکر می‌کنم تمام دانش من از «خانواده سبز» بوده است. «سیمای خانواده» نسبت به قبل، تغییرات زیادی داشته است. شاید در گذشته مجبور بودیم خیلی از حرف‌ها درباره مسائل خانوادگی را در پرده بگوییم اما الان ارتباط‌مان صمیمی‌تر شده و خیلی راحت‌تر با مخاطبان‌مان ارتباط داریم و مشکلات‌شان را بررسی می‌کنیم. پیشنهاد می‌کنم جوان‌ترها کتاب‌های دکتر شفیعی‌مقدم را بخوانند. او خیلی مطالب ارزشمندی در زمینه‌های خانواده و روابط بین دختر و پسرها و زن‌وشوهرها دارد.

مصطفی میرجانیان