رامبد جوان در پست اینستاگرامش نوشت:
فکر نمیکنم حرف گفتهنشدهای وجود داشته باشه. بعضی حرفها رو هزاران بار و شاید میلیونها بار بیشتر از قدری که نیاز بود، گفتیم و نوشتیم اما انگار نه انگار. ما دچار چالش بزرگ عملگرایی هستیم. مسئولان ما در همین یکسال و نیم گذشته به اندازه کل تاریخ یک کشور حرف زدن! نتیجه این حرفا چی بوده، جز خشم روزافزون جامعه؟ جز درآوردن لج بسیاری از ما؟ جز بیاعتمادی بیشتر مردم به وعدههای اونا؟ متاسفم که بگم ما اسیر یه لجاجت تاریخی شدیم.
کرونا مزید بر علت شده تا واقعیتها رو واضحتر ببینیم. الان دیگه با اطمینان کامل میتونم بگم ایران جزو معدود کشوراییه که هیچ برگ برندهای روی میز نذاشته. بسیاری از مقامات مسئول، تماشاگرای حراف یه نبرد بزرگ بودن و روی اعصاب آدمهای معمولی رژه رفتن و بس. روحمون خستهست. کسی حال ما رو نمیفهمه. به معنای واقعی کلمه برامون از در و دیوار میباره. کارمون شده سوگواری و از دست دادن. بدبیاریهای ما فقط به کرونا محدود نیست. خسته شدیم از بس حادثه دیدیم، از بس تسلیت گفتیم، از بس غم روی غم گذاشتیم، از بس منتظر موندیم که یه اتفاق خوبی بیفته. ما در کشورمون تا دلتون بخواد مسئول داریم! ماشاالله همهشون هم دلسوزن اما...
یادم نمیاد آخرین کار مهمی که برای ما انجام دادن کِی بود ولی از هر کدومشون کلی وعده و وعید یادمه!
و حواسمون به افغانستانیها هم هست. دنیا که در گیر و دار معادلههای سیاسی ساکت نشسته، کاش خدا برای مردم بافرهنگ و نجیب افغانستان کاری بکنه. چقدر درد داریم. چقدر صبوریم. چقدر از امید دوریم.