پردیس پورعابدینی: «دل بی‌تاب» انتخاب دلم بود!

  پردیس پورعابدینی که بعد از روزهای پر سروصدای سریال آقازاده، به دور از هیاهو و بی‌حاشیه مشغول کار بود و در این مدت تصویری از او منتشر نشده بود، حالا بعد از ماه‌ها در برنامه دل بی تاب ، ویژه ماه محرم پخش می‌شود، راوی وقایع عاشورا شده است. با او که در این مدت تجربه بازی در کار مسعود کیمیایی و حضور در فیلم سیاوش اسعدی را داشته، به بهانه برنامه دل بی‌تاب ، گفت‌وگو کرده‌ایم. پور عابدینی، این روزها در انتظار باز شدن دانشگاه‌هاست تا در رشته موردعلاقه‌اش، سینما، تحصیل کند.

این کار چطور به شما پیشنهاد شد و چه شد که قبولش کردید؟

راستش را بخواهید یک‌بار این کار به من پیشنهاد شد، تقریبا یک ماه پیش و من چون سر فیلم‌برداری پروژه دیگری بودم، نتوانستم همکاری کنم. ولی دو سه روز قبل از محرم بود که دوباره تماس گرفتند و خواستند ببینم برنامه‌هایم چطور است که در نهایت این کار انجام شد و خیلی اتفاقی و خیلی سریع، ما همان شب اول محرم ساعت از ۱۲ هم گذشته بود که رفتیم سر ضبط. من این کار را واقعا دلی انجام دادم. همان موقع هم انجام شد و بلافاصله رفت برای تدوین و صبح هم قسمت اول پخش شد.

راوی همه قسمت‌ها شما هستید؟

بله، ۱۰ روایت است که همه را هم همان شب که ساعت از ۱۲ گذشته بود و اول محرم می‌شد، تا ساعت نزدیک ۴ صبح ضبط کردیم.

پس متن‌ها را تمرین نکردید؛ پیش از این برنامه خودتان مقتل را خوانده بودید؟

بله، ولی در زمان‌های خیلی دور. اما بیشتر شنیده بودم و با متن کمابیش آشنایی داشتم. فرصتی زیادی هم برای تمرین نبود. خودم همان شب کمی تمرین کردم.

همه کسانی واقعه کربلا را شنیده‌اند، نسبت به یکی دوتا از شخصیت‌هایی که در کربلا حضور داشته‌اند احساس نزدیکی بیشتری می‌کنند یا آنچه بر آن شخصیت‌ها گذشته برایشان قابل‌تأمل‌تر است. در جریان این واقعه، کدام شخصیت‌ها برای شما پررنگ‌تر هستند؟

من خودم یک حس ویژه و ارادت خاصی به امام حسین(ع) دارم. ایشان را خیلی دوست دارم؛ یعنی برای من همه در این واقعه ویژه هستند، اما ایشان خیلی بیشتر.

در فاصله بین سریال آقازاده تا برنامه دل بی‌تاب هیچ کاری از شما پخش و دید نشده. مشغول چه کاری بودید؟

بعد از آقازاده، تماس‌های زیادی برای کار داشتم چه سینمایی و چه سریال‌های نمایش خانگی. اما سعی کردم در این مدت خیلی کم و گزیده کار کنم و نتیجه‌اش شد دوتا کار سینمایی یکی خائن‌کشی به کارگردانی آقای کیمیایی و دیگری غریزه کار آقای اسعدی و یک پروژه دیگری که به‌زودی خبرش بیرون می‌آید.

چرا سریال نمایش خانگی را انتخاب نکردید؟ دلیل خاصی داشت؟

نه. من فقط خواستم خیلی گزیده و با طمأنینه یک به یک کارهایم را انتخاب کنم و این‌طور نیستم که تمرکزم را بگذارم صرفا روی زیاد کار کردن. کیفیت برایم مهم است در این مسیر.

در کاری بودید که خیلی پرسروصدا شد. توجهات زیادی، هم از طرف رسانه‌ها و هم مخاطبان روی کارتان بود. نقدها و تمجیدات زیادی هم مطرح شد. آن موقع این اتفاقات چه تصوری نسبت به آینده زندگی حرفه‌ای‌تان برای شما به وجود آورد؟

برای منی که تجربه اولم بود، خیلی لذت‌بخش بود. این تکاپوها، خبرهایی که همه‌جا منتشر می‌شد و اتفاقاتی که می‌افتاد، خیلی جدید و جذاب بود، ولی من خودم سعی می‌کردم که سوار این موج نشوم و آگاهانه تک‌تک قدم‌‌هایم را بردارم. حتی در آن زمانی که خیلی پرسروصدا شده بود، من مشاورها و راهنماهایی را در کنار خودم داشتم که از تجربه‌هایشان بهره بردم؛ در این مسیر و الان هم همین‌طور است. آن موقع که همه‌چیز شلوغ شده بود سعی کردم خیلی آهسته و پیوسته باشم و الان هم همین است و امیدوارم همین‌طور هم باقی بماند.

این سکوتی که بعدش اتفاق افتاد و از توجه عمومی و توجه رسانه‌ای دور شدید، چطور بود؟

آن‌هم یک لذت جداگانه‌ای دارد؛ آن آرامش و استراحت، بعد از شلوغی‌هایی بود که به وجود آمد. من حدود ۶-۷ ماه بعد از اتمام فیلم‌برداری آقازاده کاری نکردم و مشغول بررسی پیشنهادات بودم و بعدش رفتم سر یک کار دیگری. هر چیزی لذت خاص خودش را دارد و آن‌هم به نظرم خیلی اتفاق درستی بود.

همان موقع فکر نکردید اگر بعدش هیچ پیشنهاد خوبی نداشته باشید چه کار می‌کنید؟

راستش را بخواهید، نه! به خاطر اینکه من سعی می‌کنم آدم صبوری باشم. هم در زندگی خودم و هم در زندگی کاری سعی می‌کنم صبر به خرج بدهم. چون بالاخره بعدش یک اتفاق درستی می‌افتد. برای همین خیلی عجله نکردم که بلافاصله بعد از پایان ۹ ماه فیلم‌برداری که خستگی هم دارد، کاری کنم. استراحت و آرامش و دیدن و بررسی کردن کارهای مختلف، آن هم یک حس متفاوتی داشت. از همان‌ها هم من تجربه کسب کردم و باعث شد با ذهن بازتر و آزادتری رفتم سر کار بعدی.

با توجه به موفقیت آقازاده برای انتخاب‌های بعدی دچار وسواس نشدید؟

طبیعتا آدم ناخودآگاه به این چیزها فکر می‌کند و باید دقت کند؛ چون در این راه باید قدم‌های بعدی‌ات را محکم‌تر و درست‌تر برداری. بدون خطا یا با کمترین خطا. بنابراین من هم وسواس داشتم اما خودم را زیاد درگیرش نکردم و از آقای عنقا و آقای توفیقی کمک گرفتم و مشاوران دیگری هم کنار خودم داشتم که می‌توانستم از تجربه آنها کمک بگیرم. هرچه بیشتر درگیر این وسواس بشوی خودت را اذیت می‌کنی.

اگر اسم مسیری که در آن هستید را مسیر موفقیت بگذاریم با توجه به زمان‌بندی که برای خودت موقع پا گذاشتن در این حرفه داشتید، با چیزی که برایتان اتفاق افتاد چقدر تفاوت دارد؟ آن زمان فکر می‌کردید که مثلا امسال یا سال آینده در این نقطه ایستاده باشید؟

راستش من خدا را شاکرم برای اتفاقی که برایم افتاد. من در سن ۱۹ سالگی سریال آقازاده را بازی کردم. همان موقع هم خیلی تلاش می‌کردم؛ همچنان هم تلاش می‌کنم و تلاش خواهم کرد ولی همان موقعی که من تئاتر را شروع کردم، همین صبر همراهم بود. این را اطرافیان خودم در جریان هستند که به همه‌شان گفته بودم؛ اصلا شاید ۱۰ سال دیگر ۱۵ سال دیگر آن اتفاقی که باید، برای من بیفتد ولی من آنقدر تلاش و تمرین می‌کنم که بالاخره بشود. یعنی خیلی دنبال زود انجام شدنش نبودم. بیشتر دوست داشتم درست و تمام و کمال انجام شود. که به لطف خدا و اتفاقاتی که پیش آمد، باعث شد که این مسیر برای من جلوتر پیش بیاید.

برای بهتر شدن و یادگیری بیشتر چه تصمیمی دارید؟

مدام در حال آپدیت کردن خودم هستم. چون هرقدر زمان بگذرد و تجربه‌ام بیشتر شود، بازهم نیاز است که اطلاعاتم را بالاتر ببرم و پیگیر این ماجرا هستم به شدت! چه در دانشگاه چه با کتاب خواندن و فیلم دیدن و شرکت در ورکشاپ‌هایی که در این مسیر کمک‌کننده هستند.

برنامه آینده‌تان چه خواهد بود؟

قطعا هیچ‌کسی نیست که از تشویق شدن خوشش نیاید. مثل جوایزی که وجود دارد و بازیگران می‌توانند دریافت کنند اما به نظر من و برای من مسیری که به آن جایزه می‌رسد هم به‌اندازه خود جایزه مهم است. یعنی قدم‌هایی که در آن مسیر، برمی‌داری اگر درست باشد باعث می‌شود که تو به آن جایزه برسی. برای همین عجله‌ای ندارم. سعی می‌کنم تک‌تک پلان‌ها درست بازی شود که وقتی کنار هم قرار می‌گیرد، کارم قابل‌قبول باشد.