یک آنونس کوتاه از گفتوگوی زهرا داوونژاد با الناز حبیبی در فضای مجازی به بهانه اکران فیلم سهیلا شماره 17 منتشر شده است که بازیگر آن در مقام یک نظریه پرداز اجتماعی میگوید:
«الان هیچ کس دلش نمیخواهد ازدواج کند، خواستگار و این حرفها هم که دیگر وجود ندارد، شاید من دلم نخواهد هیچ وقت ازدواج کنم. زهرا داوودنژاد در ادامه از او میپرسد:" تو جزء کسانی بودی که قبلا ازدواج کردی و این تجربه را داری، آدمی که نمیخواهد ازدواج کند دغدغههای دیگراش چه میشود؟»
النازحبیبی در پاسخ به این سئوال اشاره میکند: «مگر الان همه دارند ازدواج میکنند؟ اگر به جای خیلی از کتابهای درسیمان یکسری چیزهای دیگر برای ادامه زندگی به ما یاد میدادند، ما الان خیلی آدمهای موفقتری به لحاظ روانی بودیم. الان ما آقایانی را میبینیم که سن بالایی دارند، زن دارند، دوست دختر هم دارند، کمه؟»
زهرا داوودنژاد از او میپرسد بزرگترین دروغی که در یک رابطه میتوانیم به هم دیگر بگوییم چیست؟ حبیبی پاسخ میدهد:
«من تا آخر عمر با تو میمانم" . این دروغترین حرفی است که در یک رابطه زده میشود. تو از کجا میدانی تا آخر عمرت باقی میمانی؟!»
نکته جالب در مورد اظهارات این بازیگر زن این است که او فضای اطراف و افکار فردیاش را به کلیت فضای اجتماعی جامعه تعمیم میدهد و به صورت مستقیم ترویج خیانت کند.
این گفتوگو به بهانه فیلم سهیلا شماره 17 تهیه شده است، فیلمی که تسری تجرد زنانه بر اساس خواستهای سادهانگارانه را دمل چرکین پنهان جامعه معرفی میکند (تحلیل کلی فیلم در اینجا بخوانید) و نکته جالب ماجرا اینجاست که بخشی از تقصیر تجرد ناآگاهانه در این فیلم متوجه جامعه بانوان است.
الناز حبیبی در آن فیلم بازی نکرده است اما قضاوت خود را که نتیجه زیست و فعالیت در فضای نمایشی سینما و تلویزیون است چگونه میتواند به کلیت جامعه تسری میدهد؟ جامعهای که طبقه متوسط آن به دلیل معضلات اقتصادی، حتی امکان تامین هزینههای خانواده را ندارد و حبیبی تلویحا قبح داشتن روابط فرازناشویی را به شکلی سادهانگارانه میشکند. اما در تحلیل اظهارات نه چندان باورپذیر حبیبی میتوان به یک مثل زیبای فارسی مراجعه کرد، از کوزه همان برون تراود که در اوست. در واقع اظهارات حبیبی بازتاب دهنده تفکر رایج اجتماعی در میان اهال سینما و تلویزیون است که هیچ تناسبی با واقعیت طبقه متوسط (طبقه غالب) ندارد.