اگر نگاهی به نقشه زبان فارسی در طول تاریخ بیندازیم، با کاهش تدریجی میزان قلمرو این زبان و بهتبع، افراد مسلط به آن طی دو سده اخیر مواجه میشویم؛ امری که سبب شده تا گستره عظیم زبان فارسی از محدوده عراق تا چین، تنها به ایران، مناطقی از تاجیکستان و افغانستان محدود شود.
با توجه به اهمیت گسترش و تقویت زبان فارسی، برخی از مراکز و نهادها از جمله بنیاد سعدی تلاش کردهاند تا در سالهای اخیر با ایجاد زیرساختهای لازم و برنامهریزی زمینههای این امر را فراهم و تسهیل کنند. زبان فارسی دارای پیشینه تاریخی قوی، جذابیت و شیرینی خاصی است . این ویژگی ها سبب شده تا هر ساله علاقهمندانی به یادگیری این زبان بپردازند.
آنا برزینا از جمله دانشآموختگان زبان فارسی است. او که اهل اوکراین و فارغالتحصیل رشته شرقشناسی در دانشگاه کیاف است، پس از 6 سال حضور در ایران، حالا به عنوان یکی از اساتید در روسیه به آموزش این زبان میپردازد. ایرانیها برزینا را با حضورش در سریال «شوق پرواز» و پس از آن، شعرخوانیاش در دیدار با رهبر معظم انقلاب در نیمه رمضان به یاد دارند.
برزینا از خاطرات حضورش در ایران گفت. او که با رباعیات خیام با دنیای پر از جاذبه و جادوی زبان فارسی آشنا شد، معتقد است که این زبان دری جدید پیش چشمانش گشوده است. بخش دیگر صحبتهای برزینا به علت افزایش علاقه روسها به یادگیری زبان فارسی و خاطره حضورش در دیدار نیمه رمضان با رهبر انقلاب اختصاص دارد. مشروح این گفتوگو را می خوانید:
*خانم برزینا! ایرانیها شما را بیشتر با سریال «شوق پرواز» و نقشی که به عنوان همسر شهید خجستهفر در این سریال داشتید، میشناسند. برای شروع، از این تجربه بگویید. چطور وارد دنیای بازیگری شدید؟ تجربه حضور در سریال «شوق پرواز» برای شما چگونه بود؟
پیشنهاد ایفای نقش «آنی» در سریال «شوق پرواز» ناگهانی و حتی اتفاقی بود. کارگردان این سریال، مرحوم یدالله صمدی، دنبال دختر خارجی با ظاهری مشخص میگشتند و همکارانشان من را از طریق دانشگاه تهران پیدا کردند. من تجربه بازیگری نداشتم؛ ولی میدانستم که این تجربه چالش جدیدی در زندگی من میشود. (و امیدوارم بر آن غلبه کرده باشم.)
با ارزشترین ارمغان از ایران
من چندینبار تست بازیگری داشتم، و وقتی که بالاخره انتخاب شدم، باورم نمیشد! روند فیلمبرداری بسیار هیجانانگیز بود، باید دیالوگها را یاد میگرفتم و روی لهجه امریکاییم کار میکردم. یادم هست که صبحها مرحوم یدالله صمدی با من دیالوگها را مرور میکرد، شهاب حسینی و شهرام حقیقتدوست بسیار کمکم میکردند و جزئیات صحنهها و فن بازی را به من توضیح میدادند.
واقعاً یک کار گروهی بود و من بسیار خوشحالم که این سریال با واکنش مثبت مردم ایران مواجه شده است. بعد از اکران شدن « شوق پرواز » محبوبیت نزد ایرانیان را تجربه کردم و این خود با ارزشترین ارمغانی است که از کشور ایران دارم.
* شما دانشآموخته رشته زبان و ادبیات فارسی هستید. معمولاً در دنیای امروز زبان دوم، براساس آیندهای که از طریق آن برای زبانآموزان فراهم میشود، (عمدتاً از نظر اقتصادی و تأثیر بر آینده شغلی) توسط افراد انتخاب میشود. در این میان، زبان فارسی در مقایسه با دیگر زبانها مانند انگلیسی، چینی و اسپانیولی کمتر از این دست از ظرفیتها بهرهمند است. با وجود این، شما زبان فارسی را انتخاب و در این رشته تحصیل کردید. برای شما زبان فارسی چه جاذبهای داشت؟ چرا در میان زبانهای مختلف، این زبان را انتخاب کردید؟
من دانش آموخته دانشگاه ملی کییف (اوکراین) هستم. آنجا پنج سال در رشته شرقشناسی، زبان فارسی خواندم. میخواستم یکی از زبانهای نادر شرقی را فرا بگیرم و از میان زبانهایی که به من پیشنهاد شده بود، فارسی را انتخاب کردم؛ در حالی که در ابتدای امر درباره ایران و فرهنگ دیرینهاش اطلاعات بسیار کمی داشتم. از این منظر، این زبان فارسی بود که من را انتخاب کرد! بعد از شروع یادگیری فارسی نیز سخت عاشقش شدم.
ایران وطن دوم من است
*پیش از ورود به دانشگاه با زبان فارسی آشنا بودید؟ چطور با این زبان آشنا شدید؟
اصلاً. در مدرسه در چهارچوب درس ادبیات جهان، رباعیات عمر خیام را میخواندیم. آشنایی من با ایران در حد چند رباعی بود!
*آشنایی با هر زبانی، دریچهای جدید به روی ذهن و زندگی انسان میگشاید. از این منظر، آشنایی با زبان فارسی بر شما چه تأثیری گذاشت؟
زبان فارسی کلیدی بود که در بسته به روی یک دنیای جدید را پیش چشم من گشود. دنیایی از فرهنگ غنی، شعرهای بینهایت زیبا، کشوری با جاذبههای دلپذیر و مردمان دست و دلباز، مهماننواز، کوشا و مهربان. در دانشگاه کییف از همان اول اشعار را در به زبان فارسی میخواندیم و دلم میخواست به زبان اوکراینی ترجمهاش کنم تا عمق و زیبایی آن را به مردم اوکراین نشان بدهم.
6 سال از عمرم در ایران گذشت، زمان کمی نیست و حالا من این کشور را وطن دوم خود میدانم. متأثر از فرهنگ ایرانی شدهام، مانند ایرانیان حرف دلم را میگویم و کلاً به زندگی از زاویه دیگری، به قول دوستان تاجیکیام، با چشمان شرقی، مینگرم.
* چند سالی است که به عنوان استاد در دانشگاههای روسیه به پژوهش و تدریس مشغول هستید. وضعیت زبان فارسی در روسیه به چه صورت است؟ در حال حاضر چند دانشگاه در روسیه به آموزش این زبان میپردازند و میزان علاقه به این زبان چقدر است؟
در حال حاضر زبان فارسی در دانشگاههای مسکو، سنپترزبورگ، قازان، آستراخان، ماخاچقلعه، ساراتوف، اوفا، یِکاترینبورگ، نووسیبیرسک، ولادی قفقاز، کراسنودار و شهرهای دیگر تدریس میشود. فقط در شهر مسکو زبان فارسی در 9 دانشگاه تدریس میشود. عواملی مانند تقویت روابط بین روسیه و ایران، پروژههای مشترک، افزایش استقلال اقتصادی استانهای روسیه، که توانستند بهطور مستقیم با ایران در ارتباط باشند و نیاز به مترجم داشتند، و البته سیاست گسترش زبان فارسی و فرهنگ ایران در جهان، باعث این روند شده است.
افزایش علاقه روسیها به یادگیری زبان فارسی
قبل از همهگیری ویروس کرونا شاهد برگزاری کنسرتهای موسیقی سنتی ایران، اجرای تعزیه، وزرش باستانی بودیم. چندی پیش نیز چند فیلم سینمایی ایران در برنامه جشنواره فیلم مسکو نمایش داده شدند و یکی از آنها جایزه گرفت. همچنین خبرگزاریهای دولتی روسیه اخبار بیشتری در مورد امکانات و پتانسیل جمهوری اسلامی ایران منتشر میکنند و این همه باعث شده که دانشجویان علاقه بیشتری به آموزش زبان فارسی نشان دهند. البته ما، ایرانشناسان، باید دانشجویان و مردم روسیه را بیشتر با فرهنگ ایران آشنا کنیم.
* روسیه از ادبیات غنی برخوردار است و نویسندگان تأثیرگذار و نامآشنایی دارد که بر ادبیات دیگر ملل تأثیر فراوانی گذاشتهاند. در ایران نیز نویسندگانی مانند تولستوی، چخوف، داستایوفسکی، پوشکین و دیگران مخاطبان بسیاری دارند. آنها آثار این نویسندگان را شاهکار ادبی میدانند که میتوانند از گذر آن، با فرهنگ روسیه و یکی از غنیترین ادبیات ملل دنیا آشنا شوند. از سوی دیگر، بخشی از این آثار بر جریانهای سیاسی ایران در دورههای گذشته نیز تأثیرگذار بوده است. اگر فرهنگ را یک جاده دو طرفه بدانیم، زبان و ادبیات فارسی چه تأثیری بر مردم روسیه گذاشته است؟ آثار ادبی که به این زبان نوشته شدهاند، از چه نظر برای دانشجویان شما جذابند؟
در قرن 18 میلادی مردم روسیه با اولین ترجمههای اشعار سعدی به روسی (البته از زبانهای اروپایی) آشنا شدند و شیفته سخنان پرمعنای وی گشتند. در مجلات ادبی، «قصههای سعدی نیکنام» به چاپ میرسید که مخاطبان بسیاری داشت. از گذر این ترجمهها، تصویر شرق پر رمز و راز در ادبیات روسی پدید آمد که منجر به تکرار و تقلید بسیاری شد.
دلدادگی روسها به «قصههای سعدی نیکنام»
از قرن 19 ترجمههای رباعیات عمر خیام به زبان انگلیسی که توسط ادوارد فیتزجرالد انجام گرفته بود، وارد حوزه ادبی روسیه شد و موج دوم علاقه روشنفکران به ادبیات ایران را به وجود آورد؛ به طوری که هر انسان تحصیلکرده چند رباعی خیام را در حافظه دارد.
همچنین دانشجویانم بیشتر به شعر عمر خیام علاقه دارند، چون معنایش برای آنها راحتتر است؛ ولی وقتی که با هم دیوان حافظ را میخوانیم، عاشق غزلیاتش میشوند.
*یکی از تجربیات شما در ایران، مربوط به حضور شما در دیدار شاعران با رهبر معظم انقلاب است. از این تجربه برایمان بگویید که چطور بود؟ به نظر شما این نوع جلسات چه تأثیری بر زبان فارسی و علاقهمندان به این زبان خواهد گذاشت؟
برای من دیدار با رهبر معظم انقلاب یکی از هیجانانگیزترین لحظات در زندگیام بود. از یک طرف اضطراب داشتم، و از طرف دیگر متعجب شدم از آن آرامش و ابهتی که ایشان داشتند.
دقت، حوصله و علاقه ایشان به شعر قابل تحسین است. برای شاعران این فرصت خوبی است تا آثارشان را ارائه کنند. در مجموع باید بگویم که این نوع جلسات به اهمیت زبان و شعر فارسی میافزایند و مردم را به فارسی و شعر فارسی علاقهمند میسازد.