احسان کرمی ، یکی از مجریان کشورمان با انتشار مطلبی، صفحه خود در فضای مجازی را بروزرسانی کرد. کرمی در این پست نوشت:
" عصر رفتم تو باغچه دیدم یاسمون گل داده. ناخودآگاه یاد این بیت خواجه افتادم
با لبى و صدهزاران خنده آمد گل به باغ
از کریمى گوییا در گوشه اى بویى شنید
امیدوارى معصومانه اى در این بیت و البته کل غزل موج میزنه که هر بار مرورش میکنم یه بغض کوچولویى تو گلوم گره میبنده که شاید میخواد بگه با همه غمها بازم داره بهار میشه... شاید بهار مثل مسیح امیدهاى مرده رو زنده کنه
ابر آذاری برآمد باد نوروزی وزید
وجه میمیخواهم و مطرب که میگوید رسید
شاهدان در جلوه و من شرمسار کیسهام
بار عشق و مفلسی صعب است میباید کشید
قحط جود است آبروی خود نمیباید فروخت
باده و گل از بهای خرقه میباید خرید
گوییا خواهد گشود از دولتم کاری که دوش
من همیکردم دعا و صبح صادق میدمید
با لبی و صد هزاران خنده آمد گل به باغ
از کریمی گوییا در گوشهای بویی شنید
دامنی گر چاک شد در عالم رندی چه باک
جامهای در نیک نامی نیز میباید درید
این لطایف کز لب لعل تو من گفتم که گفت
وین تطاول کز سر زلف تو من دیدم که دید
عدل سلطان گر نپرسد حال مظلومان عشق
گوشه گیران را ز آسایش طمع باید برید
تیر عاشق کش ندانم بر دل حافظ که زد
این قدر دانم که از شعر ترش خون میچکید."