مهراوه شریفینیا با انتشار این عکس در صفحه شخصی خود نوشت:
تاریخ: بهار چند سال قبل
__________________
نامهی اول
سلام دکتر جان!
دیروز تمام عطاری های شهر را برای پیدا کردن پودر جوانهی گندم زیر پا گذاشتم. اما نبود که نبود. بالاخره یک نفر به من گفت باید از سوپرمارکت تهیهاش کنم. البته من کماکان معتقدم که جای پودر جوانهی گندم در عطاریست. حالا فردا باز هم میگردم.
میخواستم بابت پیدا نکردنِ پودر جوانهی گندم، قرار را از فردا شروع کنم ولی دیگر از همهی فرداها خسته شدهام و تصمیم گرفتهام همین امروز، بدون پودر جوانهی گندم آغازش کنم.
آخر میدانید اگر بخواهیم دائم در انتظار شرایط بینقص بمانیم، باید تا آخر عمر قید بسیاری از اتفاقهای خوب را بزنیم، چون همیشه چیزی هست که باید باشد ولی نیست!
دکتر جان شما به من برنامهی چهل روزه دادهاید. من میترسم وسط راه جا بزنم. درست است که قرار گذاشتهایم دستوراتتان را مو به مو اجرا کنم، اما شما در زندگی من نیستید، از مشکلات و وسوسهها خبر ندارید و نمیدانید گاهی مقاومت چقدر سخت میشود!
به هر حال، من، از بعدازظهر همین جمعه، در حالیکه ناهار دلخواهم را به وفور میل کردهام و چشم و دلم از آن سیر است، با عزمی راسخ برنامهی غذایی جدید خود را آغاز میکنم و همه چیز را برای شما صادقانه مینویسم تا در این چهل روز قدم به قدم همراه من و کنترل شهوترانی و تخطیهایم باشید؛ که سختترین قسمتِ پرهیز، ایستادگی در برابر هوس است و نه گرسنگی.
با احترام