ادعای پرداخت دستمزد بازیکنان استقلال از طرف هواداران

یک هوادار مدعی شده که بخشی از دستمزد شیخ دیاباته و میلیچ را پرداخت کرده و بعد کاشف به عمل می‌آید سندی که این هوادار رو کرده جعلی است و از همه بدتر غلط املایی هم دارد! بابت همین کار هم از او در رسانه رسمی تشکر کرده‌اند!

اخبار ورزشی- موضوع جداً ناراحت‌کننده است؛ باشگاه استقلال یکی از دو سه باشگاه بزرگ فوتبال ایران است. باشگاهی که قدمت آن به دهه‌ها قبل از انقلاب برمی‌گردد و از سویی پرافتخارترین تیم ایرانی در فوتبال باشگاهی آسیا به شمار می‌رود. آیا هزینه دستمزد بازیکن این باشگاه باید از سوی هوادار پرداخت شود؟ بله هوادار می‌تواند به باشگاه کمک مالی کند، اما در نهایت پرداخت پول به بازیکن باید از سوی باشگاه باشد و سند آن توسط حسابداری باشگاه تأیید شود! نه اینکه هواداری در آن سوی مرز‌ها به دروغ مدعی شود به حساب بازیکنان پول ریخته و بعد دو بازیکن خارجی مدعی شوند سندی که باشگاه رو کرده دروغ است! اینجا تقصیر کیست؟

هر کس می‌تواند از هر فرصتی «سوءاستفاده» کند و قانون هم تکلیف چنین انسان‌های ابن‌الوقتی را مشخص کرده و حرجی بر آن آدم زرنگ نیست و باید یقه کسی را گرفت که فرصت این اتفاق را مهیا کرده. ایراد از مدیریت باشگاه استقلال است؛ اینکه به هر کسی اعتماد می‌کند و هر سندی را می‌پذیرد و آن را منتشر می‌کند. از همه مهمتر اینکه برای پرداخت دستمزد بازیکن به هوادار رو می‌اندازد! تصور می‌کردیم استقلال به عنوان یک باشگاه بزرگ و پرتماشاگر در ایران اینقدر ظرفیت درآمدزایی دارد که برای پرداخت دستمزد بازیکن به هر کسی رو نیندازد. به عقب‌تر برگردیم؛ باید به وزارت ورزش و جوانان خرده بگیریم که چرا این همه برای استقلال و پرسپولیس مدیر می‌گذارد؟ سالی سه، چهار مدیر برای پرسپولیس و استقلال انتخاب می‌شود در حالی که در باشگاه‌های حرفه‌ای کمترین عمر مدیریت سه، چهار سال است. در ایران هم می‌تواند عمر مدیریت باشگاهی ۳ تا ۴ سال باشد، چون هر دولتی که به سر کار می‌آید دست‌کم ۴ سال سر کار می‌ماند و وزارت ورزش و جوانان هم می‌تواند مدیر مورد اعتماد خود را برای ۴ سال برای استقلال و پرسپولیس برگزیند. اگر به توان مدیر انتخابی خود ایمان دارید که او را گذاشته‌اید، پس حمایتش کنید و اگر طرف این کاره نیست چرا از اول انتخاب می‌شود؟

این رفتار باشگاه استقلال ما را به یاد فوتبال محلی می‌اندازد؛ در روز‌هایی که پول در فوتبال خیلی برو بیا نداشت. دهه‌ها پیش مربی بازیکن را به خدمت می‌گرفت و از فلان هوادار پولدار تیم می‌خواست مقداری پول به بازیکن بدهد. یا یک ماشین برای او بخرد و یا... تازه آن موقع‌ها اصلاً این‌طور نبود که هوادار به دروغ به مربی یا مدیر باشگاه بگوید به بازیکن پول داده و بازیکن منکر شود و در این بین آبروی باشگاه به تاراج برود.

وقتی شیخ دیاباته و میلیچ در این باره با رسانه‌های خارجی صحبت کنند، دیگر بازیکنان و مربیان خارجی چه فکری در مورد باشگاه استقلال و فوتبال ایران خواهند کرد؟

سند جعلی پرداخت به بازیکنان خارجی استقلال تنها یک سند جعلی نبود، سوء‌استفاده از نام باشگاه استقلال بود. بازی یک به اصطلاح هوادار با اسم بزرگ استقلال بود و جالب اینکه بخش حقوقی باشگاه هیچ بیانیه‌ای در این باره منتشر نکرده و تنها تشکرات را حذف کرده‌اند! در حالی که اگر یک باشگاه حرفه‌ای بود اعاده حیثیت می‌کرد. آن فرد با طرح چنین ادعایی از اسم استقلال استفاده و خود را مطرح کرد و جای تأسف است که چرا چنین فرصتی از سوی باشگاه استقلال به آدم‌ها داده می‌شود؟ و اصلاً چرا یقه مدیری که چنین گاف عظیمی داده را نمی‌گیرند؟ کاش لااقل ادعای «حرفه‌ای» بودن نداشتیم و این پسوند را از فوتبال‌مان برمی‌داشتیم.

مامه تیام؛ دلار‌هایی که به دست او نرسید
مامه تیام در روز‌هایی که در استقلال بازی می‌کرد این تیم تبدیل به یک تیم رؤیایی شده بود، چون هر توپی را تبدیل به گل می‌کرد. تا جایی که تماشاگران تیم گفتند تمدید قرارداد تیام باید مهمتر از تمدید قرارداد شفر باشد. باشگاه قرارداد شفر را تمدید کرد، اما قرارداد مامه تیام را نه! قرار بود در ترکیه به او پول بدهند، اما هیچ وقت این دلار‌ها به دست او نرسید و مامه تیام از استقلال رفت. حالا چنین سرنوشتی در انتظار شیخ دیاباته است.
حسین هدایتی؛ هواداری که مدیر شد
حسین هدایتی به عنوان هوادار به فوتبال نزدیک شد و بعد خود در لیگ برتر باشگاهی به نام استیل‌آذین تأسیس کرد. او خیلی در فوتبال هزینه کرد، اما مشکل از جایی بود؛ پول‌هایی که او هزینه کرد از وام‌هایی بود که از دولت می‌گرفت! جالب اینکه در باشگاه او یکی از واسطه‌های مدعی پرداخت پول به مربیان خارجی شد در حالی که در این زمینه سندسازی صورت گرفت و فیفا هم به همین بهانه از استیل‌آذین امتیاز کسر کرد.
آنتونی استوکس؛ او هم قرار است از هوادار پول بگیرد
به نظر می‌آمد آنتونی استوکس هم یکی از خرید‌های خوب پرسپولیس باشد، اما او خیلی زود از حضور در پرسپولیس سر باز زد به این بهانه که جان او به بهانه کرونا در ایران در خطر است. حالا، اما گفته می‌شود دستمزد او قرار است از سوی یکی از هواداران پرداخت شود. توصیه ما طبیعتاً به باشگاه این است که پول را از هوادار بگیرد و خود به حساب بازیکن بزند. سند باشگاه است که برای فیفا اعتبار دارد نه سند هوادار.
استراماچونی؛ هیچ‌کس نفهمید چرا نیامد
باشگاه استقلال مدعی شد هر آنچه لازم بود برای بازگرداندن استراماچونی انجام داد، اما مربی ایتالیایی منکر می‌شد. گفتند او با یک تیم جدید مذاکره کرده و بهانه می‌آورد در حالی که این‌چنین نبود. طبیعتاً انتظار از باشگاه استقلال این بود که اصلاً اجازه نمی‌داد استراماچونی تهران را ترک کند. مدیریت در باشگاه استقلال به خصوص مدیریت مالی، تبدیل به یک معادله چندمجهولی شده است و هیچ‌کس راه حل را نمی‌داند.
سوپر جام؛ استقلال فقط هزینه کرد
پرونده سوپرجام هم یکی از پرونده‌های بحران‌ساز استقلال در سال‌های اخیر بود. پرونده‌ای که با بازی استقلال شکل نمی‌گرفت، اما بعد به جای قبول اشتباهات مسیر اعتراض به پرونده را در پیش گرفت و برای سفر و وکیل خارجی هزینه کرد و در نهایت هم رأی به سود پرسپولیس صادر شد. آنجا هم به باشگاه استقلال گفتند هزینه کند و برنده می‌شود! هزینه کرد، اما برنده نشد! بحران مدیریت در استقلال به نظر می‌رسد چیز تازه‌ای نیست.