حسین کلانی یکی از اساطیر قدیمی باشگاه پرسپولیس به شمار میرود که پس از سالها زندگی در خارج از کشور، به ایران برگشته است.
اخبار ورزشی- او یکی از برترین گلزنان تاریخ باشگاه پرسپولیس محسوب میشود، اما فارغ از عملکرد بسیار خوب او با پیراهن سرخ ها، کلانی از تحصیلکردههای فوتبال ایران است و همین چند سال پیش بود که از کتابخانهاش با ۲۰ هزار جلد، رونمایی کرد.
مهندس حسین کلانی ۷۵ ساله در گفتگو با ما به اظهار نظر روز گذشته محمدرضا زنوزی درباره نام باشگاه پرسپولیس پرداخته است. او همچنین با حوصله فراوان، به دیگر پرسشها پاسخ داد و درمورد ادبیات مرسوم این روزهای فوتبال ایران در بین هواداران، بازیکنان، مدیران و مالکان نیز اظهارنظر کرده است. این گفتگوی نسبتا طولانی را در ادامه میخوانید:
* اگر مسئولیتی داشتید، اسم را عوض کنید
هرکسی بر اساس اطلاعات و دانشی که دارد اظهار نظر میکند و ایرادی هم ندارد. پرسپولیس واژه مصطلحی است که به معنای قصر تخت جمشید در شهر پارس است. پرسپولیس همیشه بوده و یکی از افتخارات ما است. اما هرکسی عقیدهای دارد و اظهار نظری میکند، اما فعلا پرسپولیس باقی است و اگر ایشان مسئولیتی پیدا کردند که اسم را عوض کنند این مسئله جدایی است!
* فشار مردم نگذاشت اسم پرسپولیس عوض شود
احتمالا چند سال از فوتبال دور بودهاند و نمیدانند که این اسم تغییر یافته است. سی و خردهای سال خواستند که اسم این تیم را پیروزی کنند، اما بعد از چند سال به خاطر مردم و فشار مردم، اسم واقعی را برگردانند. این تیم نامش پرسپولیس بوده، پرسپولیس هست و پرسپولیس خواهد ماند و باعث افتخار کشور عزیزمان ایران است.
* اگر مدرسه رفته باشند، پرسپولیس را میشناسند
هرکسی میتواند هر اظهار نظری داشته باشد، اما اگر کسی مدرسه رفته باشد و درس تاریخ بخواند کاملا میداند که پرسپولیس چه معنایی دارد و متعلق به چه دوره تاریخی است. پرسپولیس از زمان هخامنشیان وجود دارد و از آن زمان جا افتاده و همیشه از تخت جمشید به نام پرسپولیس نام برده اند. خیلی سعی شد که بعد از حمله به ایران اسمها را عوض بکنند و مشکلاتی را ایجاد کنند، اما خب پرسپولیس و تخت جمشید چیزی نیست که از بین برود.
* عبده ایران را دوست داشت و اسم پرسپولیس را انتخاب کرد
از زمان شاه عباس لغت پرسپولیس روی تخت جمشید کاملا مصطلح شد و در واقع تغییر کرد. کسی نمیگفت کاخهای تخت جمشید و میگفتند پرسپولیس. آقای عبده هم به خاطر علاقه خاصی که به میهنشان ایران داشتند، بعد از این که از آمریکا به ایران آمدند، هدفشان خدمت به ایران بود و بهترین نامی که برای یک تشکیلات ورزشی، اقتصادی و جهانی پیدا کردند، چیزی جز پرسپولیس نبود. اسم پرسپولیس را انتخاب کردند که در دنیا معروفتر است، چون هدفشان این بود که پرسپولیس جهانی شود و دیدیم که شد.
* فرهنگ فوتبالی ما بر پایه آماتوریسم بود
واقعیت این است که فرهنگی که ما در آن فوتبال بازی میکردیم فرهنگ آماتوری بود و مانیفست خاصی داشت. اما در دنیا تغییراتی به وجود آمد و حتی دیدیم که در المپیک هم تغییراتی به وجود آمد و از حالت آماتوری خارج شد. در نهایت مسئله آماتوریسم به فراموشی رفت و دیدند که حرفهای شدن چه اثراتی دارد.
* مدیران باید فرهنگ فوتبال را تغییر دهند
ما باید سابقه حرفهای را ببینیم که از کجا آمده. این از ۵۰-۶۰ سال پیش آمده و از فوتبال هم آغاز شد. قبل از انقلاب آقای عبده تلاش کردند تا پرسپولیس حرفهای شود و حتی به خاطر همین موضوع ما یک سال و نیم در لیگ برتر نبودیم و فقط با تیمهای خارجی بازی کردیم. متاسفانه این موضوع ادامه پیدا نکرد و میبینید که الان ۱۹ سال است فوتبال ما حرفهای شده.، اما میبینید که، چون قانون واقعی وجود ندارد، حرفهای گری هم آنطور که باید و شاید انجام نمیشود. مدیران و مالکان وظیفه دارند که فرهنگ فوتبال را تغییر دهند، اما من میگویم که حتی اگر قانون سفت و سخت بود، اعتراض بازیکنان به داوری یا تمسخر و این حرفها هرگز به وجود نمیآمد. متاسفانه ما همیشه بالا رفتن خودمان را در تحقیر طرف دیگر میبینیم و فکر میکنیم اگر کسی را مسخره کنیم، خودمان بزرگ میشویم. دلیل این است که ما قوانین درست نداریم.
* زمان ما هیچ وقت همدیگر را تحقیر نمیکردیم
زمان ما خارج از زمین که یک رقابتی بود، بازیکنان به هم توهین نمیکردند و از آن بالاتر مالکان هرگز همدیگر را مسخره نمیکردند. بله از امتیازات مختلف و قدرتشان استفاده میکردند، اما تیمسار خسروانی دوست مرحوم عبده و دکتر اکرامی بود. حتی وقتی که باشگاه دوچرخه سواران تبدیل به تاج شد، مالکان این باشگاه با مشورت با آقای اکرامی رنگ آبی را انتخاب کردند. همه باهم رفیق بودند و فارغ از رقابت، هیچ وقت همدیگر را تحقیر نمیکردند. من یادم میآید با بازیکنان تیمهای تاج و دارایی و عقاب نمره مشترک در حمام میگرفتیم و خیلی دوست بودیم.
* شاید آقای زنوزی دلیل موجهی دارند
باید موارد را دقیقا بررسی کنیم و من نمیخواهم درباره آقای زنوزی قضاوت کنم. ایشان شاید دلیل موجهی برای خودشان داشتند یا این که تحت احساسات خاصی بوده اند و نتوانستند خودشان را کنترل کنند. اصلا لزومی ندارد کسی درباره اسم تیم دیگر صحبت کند. ما الان تمام اسم هایمان عربی است، من اسمم حسینعلی است و اسم پسرم حسنعلی؛ آیا باید اسممان را عوض کنیم، چون ایرانی نیست؟ این بحثها واقعا عجیباند. علت اینها گذران تاریخ است و چیزی است که در جامعه رشد کرده. از اول اسم تخت جمشید را گذاشتند پرسپولیس و این واژه مصطلح شد. آن موقع یونانیها خیلی در ساخت تخت جمشید به ایرانیها کمک کردند و اصلا بخشی از یونان ضمیمه امپراطوری ایران بود، بنابراین طبیعی است که واژهها هم انتقال پیدا کنند. ما باید از فرهنگ، پهلوانی، گذشت قهرمانان ایرانی خود یاد بگیریم. اینها وظیفه مدیران، مربیان و مالکان است که به بچهها یاد بدهند.
* آذربایجان، تبریز و تراکتور افتخار ایران است
باشگاه تراکتور یکی از باشگاههای صاحب نام و سابقه دار فوتبال ایران است، تراکتور باعث افتخار تمام ما ایرانیان است و برای آذربایجان ماست. تراکتور برای سر ایران است و ما همیشه به حضور آذربایجان و آذربایجانیها افتخار کردیم. مردم آذربایجان برای ایران افتخار آفرینی زیادی کردند، زمانی که عثمانیها به ایران حمله کردند، این افراد بودند که خیلی به ایران کمک کردند. از پدرتان بپرسید یادش میآید که بعد از جنگ جهانی دوم، این تبریزیها بودند که مقابل روسها ایستادند و نگذاشتند آذربایجان از ایران جدا شود. فداکاری این افراد فراموش شدنی نیست و من برایشان از صمیم قلب آرزوی موفقیت دارم.