زمزمههای تغییر و تحول روی نیمکت چند تیم دیگر هم به گوش میرسد که اگر چنین شود فصلی بسیار پرتغییر را تجربه خواهیم کرد. همچنین تغییراتی نیز انجام شده و برخی تیمها صاحب مربی جدید شدهاند، اما حکایت یکی از این تیمها بسیار جالب است. یکی از تیمهای شهرستانی حاضر در لیگ که برای انتخاب مربی جدید تلاش میکرد، درگیر ورود یکی از نامزدهای نمایندگی مجلس شد که تیم مزبور در حوزه انتخابیاش فعالیت میکند.
اخبار ورزشی-این نماینده مجلس تلاش کرد که پای یک مربی خارجی را به این تیم باز کند و به نام خودش سند بزند، اما تیرش به سنگ خورد! چرا؟ در تیم مورد اشاره یک بازیکن یا به عبارت بهتر کاپیتان این تیم نفوذ بیشتری داشت! این بازیکن با نفوذ که با یکی از واسطههای سرشناس در تهران در ارتباط دائمی بوده و هست با تلاشی وافر کاری کرد تا یک مربی شکست خورده سرمربی تیمش شود! لطفاً تعجب نکنید! از این دست اتفاقات در فوتبال ما فراوان است.
اینکه کاپیتان ناراضی (!) تیم با کمک یک واسطه و از میان گزینههای مختلف یک مربی ناکام را به عنوان سرمربی تیمش انتخاب کند بیشتر از آن که محصول نفوذ این بازیکن باشد ناشی از حضور مدیران بیکفایت و غیر فوتبالی است. مدیرانی که هنوز شرح وظایف بازیکن و مدیریت را نمیدانند یا اینکه ترجیح میدهند با اطاعت محض از کاپیتان خود در فوتبال جا بیفتند! هر چه هست آشفتهبازار فوتبال ایران شاهد اتفاقات عجیبی است که خروجی آن چنین نقل و انتقالاتی است. در حالی که دهها فوتبالیست معروف، ملیپوش و بازنشسته و تحصیلکرده با مدارک معتبر مربیگری باید خانهنشین باشند تا فردی به لطف رفاقت با واسطهای معروف و کاپیتان یک باشگاه، تیم بگیرد اتفاق دردناکی است. اتفاقی که باید روی آن درنگ و مکث کرد. هر چند تکراری و مشمئزکننده باشد.