ایمان مبعلی ستاره سالهای نه چندان دور فوتبال ایران که چند ماهی است از دوران بازی فاصله گرفته، درباره شرایط فعلی خود گفت: یک کلاس مربیگری B آسیا را در پیش داریم که قرار است در اهواز برگزار شود. فعلا در حال دانش افزایی هستم و باید خودم را آماده کنم. فوتبالها را میبینم و دنبال میکنم. اخیرا هم به قطر رفته بودم تا بازی فینال باشگاههای جهان را بین لیورپول و فلامینگو ببینم.
اخبار ورزشی- امیدوارم یک روز برسد که در ایران تماشاگرانی که بازیها را نگاه میکنند، چنین حس خوبی داشته باشند. مثل کسانی که برای بازی لیورپول و فلامینگو آمده بودند. کاش ورزشگاههای ما آنقدر خوب شود که تماشاگران ما بتوانند به راحتترین شکل خودشان را برسانند، سر جای خود بنشینند، امکانات برایشان فراهم باشد و خلاصه هیچ دغدغهای به غیر از فوتبال نداشته باشند. صندلی کنده نشود، شعارهای بد ندهند، حالا نتیجه ممکن است مطلوب نباشد، اما همه چیز منظم باشد. من پارسال هم بازی العین و رئال را دیده بودم. این دو بازی برای من واقعا لذتبخش بود. مردم راحت هستند و در کنار فوتبال به تفریحشان میپردازند. امیدوارم در کشور ما هم اینقدر ورزشگاهها خوب بشوند که مردم درگیر حاشیهها نباشند و فقط لذت ببرند.
جدیدا از لیورپول خوشم آمده
لیورپول یکی از آمادهترین تیمهای دنیا است. من زیاد طرفدار لیورپول نبودم، اما جدیدا از این تیم خوشم میآید. فیرمینو، صلاح و مانه را در این تیم دوست دارم.
به خاطر مورینیو مجبورم تیم عوض کنم
من به خاطر مورینیو مجبورم تیمهای مورد علاقه ام را عوض کنم. زمانی طرفدار چلسی بودم، بعد منچستر یونایتد و حالا تاتنهام را باید دوست داشته باشم. چند سالی هست که دوستش دارم. شاید مدل بازی اش بعضی مواقع تماشاگر پسند نباشد، ولی من کاراکتر، هوش و روانشناسی اش را دوست دارم. البته بعضی بازیها هم خیلی تیمش خوب بازی میکند. الان نسبت به قبل هم بهتر شده است.
تجربه تماشای فینال باشگاههای جهان
گرم کردن بازیکنان تا حدودی در این بازی نسبت به تیمهای ایرانی متفاوت بود. بازیکنهایی که پشت زمین تمرین میکردند. خیلی چیزها در این بازی دستگیرم شد. شاید خیلی خوب نشود توضیح داد، ولی قطعا تجربه خوبی بود.
حاضر نیستم به هر قیمتی مربیگری را شروع کنم
من مربیگری را اندازه فوتبال بازی کردن دوست دارم، اما به هر قیمتی و در هر تیمی نه. امسال در فولاد کمک آقا جواد بودم، اما بنا به دلایلی خودم نخواستم بمانم. هیچ بحث ناراحتی و اینها نبود و خودم به خاطر کارهایی که داشتم، از تیم جدا شدم تا به کلاسها برسم و با تمرکز و دانش بیشتری مربیگری کنم. حقیقتا بدم هم نمیآید که آکادمیک از تیمهای پایه شروع کنم. فکر میکنم با کار در تیمهای پایه خیلی چیزها گیر آدم میآید. وقتی به تیم بزرگسالان میآیی قدرش را بیشتر میدانی. روانشناسی بهتری هم نیاز دارد، چون کار کردن با بچهها راحت نیست.
شاید در تیمهای پایه فولاد مربیگری کنم
فکر کنم اکثر مربیان تیمهای پایه خیلی دوست دارند که در تیمهای بزرگسال کمک مربی شوند. اما من این شرایط را داشتم و کمک مربی تیم بزرگ فولاد بودم، ولی تصمیمم را به خاطر چند دلیل گرفتم. احتمال دارد در تیمهای پایه فولاد کار کنم. صحبتهایی هم شده است، اما مشخص نیست و تیمها همه مربی دارند. من دوست دارم اگر قرار است کار کنم، از ابتدا خودم باشم و تیم را از پایه ببندم.
چرا خوزستان در تیم ملی نماینده ندارد؟
معمولا تیمهای پایه فولاد در لیگهای کشوری مقام میآورند و بازیکنهایی هم معرفی میکنند، اما به اندازه قبل اسامی بزرگ نیستند. الان خوزستان چند سال است که نماینده در تیم ملی ندارد یا اگر کسی هم دعوت شده، بازی نکرده. ما الان سه تیم داریم که تقریبا همه نتیجه گرفته اند و بالای جدول هستند. چرا نماینده در تیم ملی نداشته باشیم؟ حالا پژمان منتظری و مسعود شجاعی خوزستانی هستند، اما سالیان سال است که از خوزستان دور بوده اند. باید همه تلاش کنیم که نماینده داشته باشیم. بالاخره پوشیدن لباس تیم ملی افتخار است.
فولادیها صبر کنند؛ نتیجه کار نکونام در آینده مشخص میشود
من مدتی با آقا جواد کار میکردم. میدیدم که خیلی دارد زحمت میکشد. فکر و ذکرش فوتبال است و عاشق کارش است. فولاد یک تیم بزرگ و پرحاشیه است. شاید بعضی اوقات بیشتر از پرسپولیس و استقلال حاشیه داشته باشد. آقا جواد تا حدودی با این مسئله آشنایی دارد، اما یک مقدار هم اذیت شده است. اول فصل هم با هم صحبت میکردیم و متوجه شد که فولاد حاشیه دارد. یک موقع شما نتیجه میگیری و اصلا متوجه این حاشیهها نمیشوی. جواد امسال به زعم من تا الان با توجه به شرایطی که داشته خوب نتیجه گرفته است. بالاخره تجربه اولش در خوزستان بوده و کلی بازیکن در تیم عوض شده بود. حداقل یک سال باید جواد را ببینیم بعد قضاوت کنیم. باید تماشاگران واقع بینانه نگاه کنند و اگر بعضی بازیها هم راضی نیستند، تحمل کنند. تیمهای دیگر بیشتر هزینه کرده اند و یک نیم فصل هم مانده است که ممکن است با سه چهار بازی سرنوشت تیمها عوض شود. البته میدانیم که هزینه همه چیز نیست. مثلا استقلال خوزستان با یک هزینه بسیار کم قهرمان لیگ شد یا همین امسال نفت مسجد سلیمان فکر نمیکنم از نظر هزینه جزو ده، دوازده تیم اول لیگ باشد. مربی اگر با هزینه کم بتواند نتیجه بگیرد، قیمت سال بعد خودش ۲ برابر میشود. فولاد باید حداقل یک سال به نکونام فرصت بدهد و پایان فصل درباره عملکرد او میشود نظر داد. تا الان که به نظر من فولاد با در نظر گرفتن همه جوانب خوب کار کرده است. این را هم باید بگوییم که شاید قراردادها در فولاد پایینتر از بقیه مدعیان باشد، اما این باشگاه پول را به موقع پرداخت میکند ضمن اینکه مشکل امکانات اولیه و سخت افزاری را اصلا ندارد.
همه از اسکوچیچ تعریف میکنند
من با اسکوچیچ کار نکرده ام، ولی همه کسانی که با او در فولاد یا تیمهای دیگر کار کرده اند، به خوبی از این مربی یاد میکنند. میگویند انسان خوب و باهوشی است. شما اگر انسان خوبی نباشید، نمیتوانید سالها نتیجه بگیرید و همه درباره تان خوب بگویند. مربیگری یک پکیج است. اگر همه چیز را کنار هم داشته باشید، از شما تعریف میکنند. چیزی که من از اسکوچیچ شنیده ام، همیشه خوب بوده است. بعضی از بازیهای صنعت را دیده ام و نوع فوتبالی را که بازی میکند، دوست دارم.
دوست داشتم یک سال در آبادان بازی کنم
این را اولین بار است که میگویم. حقیقتش من خودم زمان بازیگری دوست داشتم یک سال در آبادان بازی کنم، اما قسمت نشد. به خاطر مردم و شهر آبادان دوست داشتم یک فصل آنجا باشم، اما نشد.
این ۴ تیم مدعیان اصلی قهرمانی لیگ هستند
فکر میکنم چهار تیم پرسپولیس، استقلال، سپاهان و تراکتور مدعیان نهایی قهرمانی لیگ هستند. صنعت نفت را خیلی سخت میشود جزو مدعیان آورد، چون کارش خیلی سخت است. ممکن است بعضی بازیکنان جدا شوند. اگر نیم فصل بتوانند بازیکن اضافه کنند، شاید بشود. تا به الان صنعت نفت را مدعی نمیدانستند، اما حالا دیگر انگیزهای که مقابل این تیم میگذارند خیلی بیشتر است. مثل اتفاقی که پارسال برای پدیده افتاد. از وقتی پدیده مدعی شد، تیمها مقابلش چند درصد بیشتر انگیزه دارند. به نظرم هر چقدر بازیکنان و مربیان صنعت نفت در صحبتها کمتر توقعات را بالاتر ببرند، بهتر است. اگر بازیکن بگیرند و باهوش باشند، میشود آنها را جزء مدعیان دانست، ولی کارشان خیلی سخت است.
امیدوارم استراماچونی برگردد و قهرمان شود
ماجرای استقلال فراتر از رنگها است. سیاسیها و ورزشیها به آن پرداخته اند و در کشورهای مختلف درباره اش صحبت کرده اند. به من به عنوان یک ایرانی برخورد که چرا این اتفاقات افتاده است. من خودم استقلالی ام، ولی اگر این اتفاق برای پرسپولیس هم میافتاد، ناراحت میشدم. نمیدانم کار به کجا رسیده و امیدوارم این قضیه به جایی ختم شود که به نفع استقلال شود. امیدوارم که استراماچونی برگردد، چون خیلی استقلالیها دوستش دارند و به او اعتقاد دارند. اما قطعا اگر بیاید، کارش در نیم فصل دوم خیلی سختتر خواهد بود. کسانی هستند که اگر خدای نکرده استقلال آخر فصل قهرمان نشود، انتقادات خود را رو به استراماچونی مطرح کنند. بگویند اگر تیم را رها نکرده بود، این امتیازات از دست نمیرفت. من خودم به عنوان یک استقلالی دوست دارم که قهرمان شود. امیدوارم بیاید و قهرمان شود و خوب کار کند. از اول نباید میگذاشتند این اتفاق بیفتد. الان هم اگر تیمی غیر از استقلال بود که هوادار نداشت، دنبالش نمیرفتند.
برانکو و یحیی گزینههای خوبی برای تیم ملی هستند
با شرایط فعلی، تیم ملی نیاز به یک روانشناس دارد. مربی بیشتر از کار مربیگری باید روانشناس باشد. ما بازیکنان باکیفیتی داریم و فقط انگیزه روحی روانی ما پایین است. نیاز به نظم تیمی داریم. باید کسی را بیاوریم که بازیکنان را بفهمد. اگر گزینه خارجی نشد، یک مربی ایرانی داشته باشیم. به نظرم گل محمدی و برانکو گزینههای خوبی هستند. آقای قلعه نویی هم میتواند. اگر قرار است یک خارجی بیاوریم که هم سطح ایرانیها باشد، خب ایرانی بهتر است. برانکو از نظر من یک تلفیق از ایرانی و خارجی است. کاملا اشراف دارد و خیلی از ایرانیها دوستش دارند.