اولی هوینس بیش از هر فرد دیگری برای تبدیل شدن بایرنمونیخ به یکی از غولهای فوتبال اروپا تلاش کرد. حالا او تصمیم گرفته که دیگر در انتخابات ریاست باشگاه شرکت نکند و رسماً از این باشگاه خداحافظی کند. اتفاقی مهم در فوتبال آلمان که البته به نظر میرسید زودتر از اینها رخ دهد.
اخبار ورزشی- در ۱۸ سالگی به بایرن پیوست و دو سال بعد، اولین قهرمانی در بوندسلیگا و رقابتهای اروپایی را به دست آورد. در ۲۲ سالگی فاتح جام جهانی شد. یک پسر موبلند که در زمان خودش جزو باتکنیکها بود، خیلی سریع تبدیل شد به یک مهره تأثیرگذار در فوتبال آلمان.
هوینس، سوژه جذابی برای رسانهها بود و هواداران هم دوستش داشتند، او همچنین زندگی خانوادگی خوبی داشت. سرعت پیشرفتش به اندازه سرعت خودش بود. یک بار در تمرینات، ۱۰۰ متر را در ۱۱ ثانیه دوید. حتی مصدومیت زانو که او را مجبور به خداحافظی از فوتبال کرد هم نتوانست اولی را از مسیر پیشرفت دور کند. خیلی زود از این شرایط بد، استفاده کرد و به پست مدیرعاملی باشگاه بایرنمونیخ رسید که در آن زمان از نظر مالی در شرایطی بحرانی قرار داشت. نگاه هوینس همیشه به آینده روشن بود.
بعد از اینکه تصمیم به حضور در عرصه مدیریت گرفت، اوضاع خودش و باشگاه روندی کاملاً صعودی پیدا کرد. در حالی که این روزها دونالد ترامپ در آمریکا با ژست خاصی شعار «اول آمریکا» را سر میدهد، هوینس هم در تمام سالهای مدیریتش یک ایده مشخص داشت که شبیه همین شعار بود: «اول بایرن». او هر کسی را که به خودش جرأت میداد حتی یک کلمه از بایرن مورد علاقه او انتقاد کند، کنار میزد یا تهدید میکرد. هوینس این کار را یا با کلام، یا با اقدامات و یا با پول انجام میداد.
مخفی کردن واقعیت
وقتی یک تیم رقیب به بایرن در راه قهرمانی نزدیک میشد، هوینس بهسراغ بهترین بازیکن آن تیم میرفت و او را از چنگ آنها در میآورد. اگر یک خبرنگار سؤالی چالشی میپرسید او با تندی جواب میداد و سعی میکرد آنها را با حرفهایش تهدید کند و بترساند. در مواقعی که تیمش دچار بحران میشد، سعی میکرد با دور نگه داشتن رسانهها و منحرف کردن اذهان، واقعیت را مخفی نگه دارد. هدف، وسیله را توجیه میکرد و هدف برای او موفق نشان دادن باشگاه در هر شرایطی بود.
بیزینسمن!
او منتقدان زیادی داشت، اما کارهای مثبت زیادی نیز انجام داد بهویژه در زمینههای تجاری و اقتصادی. بدون هوینس، شاید بوندسلیگا به شکل فعلی نبود، از نظر حق پخش تلویزیونی، ساخت ورزشگاههای جدید، بازاریابی و اسپانسرشیپ. بهعنوان یک مدیر تجاری، هوینس همیشه استانداردهای جدیدی را تعریف میکرد و افکار بزرگ در سر داشت. سپس تبدیل شد به رئیس باشگاه و بایرنمونیخ را تبدیل کرد به یک برند بینالمللی.
زندان
سال ۲۰۱۳، اما هوینس با یک چالش بزرگ روبهرو شد که از پس آن برنیامد. او متهم به فرار مالیاتی میلیون دلاری شد و بابت همین اتهام در نهایت محکوم به تحمل سه سال و نیم حبس شد. در نهایت، نصف این دوران را در زندان گذراند و برای بقیه آن شامل عفو شد. هوینس جرمش را پذیرفت، اما هیچگاه بهطور واضح در رسانهها در مورد آن صحبت نکرد. در سالهای اخیر تبدیل شد به مردی غیرقابل دسترس. موفقیت، شهرت و ثروت همگی باعث شده بود او خودش را در جایگاهی ببیند که هیچگونه انتقادی به آن وارد نباشد.
در سالهای اخیر، اما هوینس معمولاً با رفتارهای عجیب و گاه زننده اش در کانون توجه قرار گرفت. او ابتدا بابت انتقاد رسانهها از مدیریت باشگاه بیانیهای توهینآمیز خطاب به رسانهها منتشر کرد و در کنفرانس مطبوعاتی هم به توهینهای خود ادامه داد. به یکی از اعضای باشگاه که از او انتقاد کرده بود هم جلوی رسانهها فحاشی کرد. مدتی بعد تیم ملی آلمان را تهدید کرد که اگر از مانوئل نویر (در قضیه اختلاف با تراشتگن) حمایت نکنند، اجازه حضور هیچیک از بازیکنان بایرن در تیم ملی را نمیدهد.
عقب افتادن از قافله
این اواخر هرچه زمان جلو میرفت، هوینس از چرخه پیشرفت عقب میماند. خودش میگوید هنوز با اینترنت کار نکرده و حتی یک ایمیل هم نزده است. دیدگاه قدیمی اش را با روشهای قدیمی حفظ کرده بود و همین برایش مشکلساز شده بود. برای او بهتر بود که از پشتسر گذاشتن دوران زندان، از مدیریت باشگاه خداحافظی میکرد، اما غرورش اجازه این کار را نداد و باز هم به مدیریت باشگاه برگشت، اما خب، چند نفر را میشناسید که زمان واقعاً درستی را برای کنار رفتن از پست خود انتخاب کرده باشند؟ هوینس هم یکی مثل دیگران.