پژمان منتظری که از این مسئله به شدت دلخور شده بود، در جمع استقلالیها به گلایه پرداخت و گفت او را نمیخواهند و به همین خاطر راهی باشگاه دیگری میشود. این حرف خیلی زود به گوش فتحی و خطیر معاونش رسید.
اخبار ورزشی- احتمالاً به همین خاطر بود که مدیرعامل باشگاه بعد از جلسه با فرهاد مجیدی از او خواست تا پژمان تماس بگیرد. فرهاد هم ناخواسته وارد این بازی شد و به منتظری زنگ زد ولی این بازیکن تماسش را پاسخ نداد. علت هم داشت. منتظری معتقد است وقتی خودش میگوید و تازه باشگاه یادش میافتد به او زنگ بزند، یعنی از سر ناچاری دارند پیشنهاد میدهند. او معتقد است اگر استقلال واقعاً به حضورش نیاز داشت، همان گونه که به دیگر بازیکنان پیشنهاد داد، به او هم پیشنهاد تمدید قرارداد میدادند. برای اینکه ماجرا را سادهتر توضیح بدهیم یک مثال میزنیم. مثلاً وقتی شما به کسی بگویید تولدم است او تبریک بگوید، احتمالاً میگویید چه فایده حالا که خودم گفتم؟ پژمان هم احتمالاً چنین حسی دارد که پاسخ فرهاد مجیدی را نداده است.
او توقع داشت رفتار باشگاه متفاوت باشد منتها خودش به خوبی خبر دارد فتحی چندان موافق حضورش در استقلال نیست. پژمان در اواخر فصل به این نتیجه رسید. دلیل آن را هم به کسی نگفت. فصل که تمام شد یک منبع نزدیک به باشگاه استقلال فاش کرد فتحی، منتظری را نمیخواهد. آن روزها کسی این خبر را جدی نگرفت ولی حالا مشخص شده موضوع جدی است. پژمان بعد از پایان فصل هم مصاحبهای کرد که برایش کم پیامد نداشت. این مصاحبه باعث شد تا او به شوخی به یکی از بازیکنان تیم بگوید: «برایم باشگاه جدید سراغ ندارید؟!» پژمان میدانست آن حرفها درباره فرد مرموزی که در استقلال نفوذ دارد، میتواند برایش گران تمام شود. حالا هم به نزدیکانش گفته پیشنهاد ندادن باشگاه اثر همان مصاحبه است.
بعضیها که کلاً تصور میکنند این رفتار منتظری یعنی فشار گذاشتن روی باشگاه و گرفتن پیشنهاد خوب برای خودش. البته دیروز پژمان در بیانیه خود تأکید کرد هدفش چنین چیزی نیست ولی به محض انتشار چنین بیانیهای فشار روی مدیریت باشگاه افتاد.