در بحرانیترین روزهای استقلال بردی ارزشمند در گروه مرگ برای این تیم رقم خورد؛ نتیجهای که زندگی را به پیکر نیمهجان آبیها بازگرداند. طرفداران بعد از دو نتیجه ناامیدکننده در نوروز از جمله شهرآورد ۸۹ با اضطراب خاصی به جدال با الهلال نگاه میکردند، چون میترسیدند با کابوس وداع زودهنگام از آسیا روبهرو شوند، اما این اتفاق رخ نداد تا برد شیرین برابر الهلال همه نگاهها را به استقلال تغییر داد. اتفاقی که سیدحسین حسینی از آن به عنوان بازگشت به زندگی نام برد و مدعی شد بازیکنان همقسم شدند تا سورپرایزهای بزرگتری برای طرفداران رقم بزنند.
نه استرسی بود، نه فشاری
برای اولین بار در این فصل در لیگ قهرمانان برای استقلال بازی میکردم و خدا را شکر نتیجه طوری نبود که شرمنده هواداران شویم. بچهها با جان و دل بازی کردند و هدفشان از ابتدا این بود که نوار ناکامیها را در این بازی که حساسیتش کم از بازیهای بزرگ نبود، پاره کنند. نه استرسی در کار بود نه فشاری؛ به همین خاطر فکر میکنم استقلال واقعی را همه مقابل الهلال دیدند آنهم با تمام مشکلاتی که گریبان تیم را گرفته بود.
الهلال تیم کوچکی نیست
قبل از بازی همه میگفتند استقلال میبازد و از آسیا حذف میشود. به هر حال حریف تیم کوچکی نبود و با آن همه ریختوپاش برای خرید ستارههای بزرگ تنها برای برد به دوحه آمده بود. وقتی دو بازی قبلی این تیم مقابل العین و الدحیل را تماشا کردیم پی بردیم رقیب کوچکی پیش رو نخواهیم داشت به همین خاطر از دقیقه اول بازی را سفت گرفتیم و به آنچه میخواستیم رسیدیم.
نشان دادیم استقلال زنده است
واقعیت را باید قبول کرد. قبل از بازی همه میگفتند استقلال دیگر انگیزه و شانسی ندارد و ممکن است مقابل الهلال فاجعه دیگری رقم بخورد. این حرفها و صحبتها نه تنها روحیه ما را خراب نکرد بلکه باعث شد قویتر شویم و برای اینکه ثابت کنیم استقلال بزرگ و زنده است به مصاف الهلال رفتیم. لطف خداوند شامل حال تیم شد و بازیکنان هم سخت جنگیدند تا این امر به اثبات برسد که استقلال تحت هر شرایطی استقلال است.
برای زکیپور خیلی ناراحت شدیم
هر بازیکن بزرگی ممکن است ناخودآگاه در جریان بازی دچار اشتباه شود. این اتفاق مقابل الهلال گریبانگیر میلاد زکیپور شد تا حریف به گل برسد. آن لحظه نه من بلکه کل تیم برای میلاد ناراحت بودند، چون میدیدند زیر بار چه فشاری قرار دارد. خدا را شکر همه چیز به خیر و خوشی تمام شد و این هم تجربهای شد هم برای خود زکیپور هم برای ما.
کلینشیت؟! از اول هم مهم نبود
از اول هم کلینشیت مهم نبود. مهم نتیجه گرفتن استقلال بود، چون برد در این بازی حکم مرگ و زندگی را داشت. تلاش نه من بلکه کل تیم این بود تا به بدشانسیها پایان دهیم، همان بدشانسیهایی که در شهرآورد و سایپا تیم را به این روز انداخته بود.
سورپرایزهای بزرگ مانده است
برد برابر الهلال نه تنها در جدول که از حیث بازگرداندن اعتبار به تیم اهمیت داشت. همه مدام میگفتند استقلال دیگر بختی برای موفقیت ندارد و... شنیدن این حرفها بدجور روی اعصاب تیم رفته بود و باید خلاف آن را ثابت میکردیم و بهترین موقعیت هم رویارویی با الهلال بود که خدا هم کمک کرد. البته این گام اول ما برای جبران مافات مقابل طرفداران خواهد بود و اگر خدا بخواهد سورپرایزهای بزرگی برای آنها در ادامه فصل خواهیم داشت.