منتقدان کارلوس کیروش دو دستهاند. یک دسته کسانی که بسیار منطقیاند و اتفاقاً دلشان برای تیم ملی هم میسوزد. آنها اگر کیروش کار خوبی انجام دهد میگویند و اگر کار غلطی هم انجام دهند عنوان میکنند. در واقع این عده تابع مَثَل «چو عیبش بگفتی، حُسنش نیز بگو» هستند که خیلی هم خوب است، اما کیروش منتقدان دیگری هم دارد که در این مدت حسابی خودشان را نشان دادند. مثل چند مجری و البته پیشکسوت قدیمی که نه تنها دلشان برای تیم ملی نمیسوزد (و فقط ژست حمایت میگیرند) بلکه هیچ منطقی در صحبتها و واکنشهایشان دیده نمیشود. این عده اگر ما قهرمان آسیا هم شویم میگویند در آسیا قهرمان شدن که کاری ندارد. کیروش ۸ سال اینجا بوده و پول بیتالمال را خورده، حالا یک قهرمانی هم بیاورد. اینها همانهایی هستند که قبل از جام جهانی میگفتند مراکش و پرتغال و اسپانیا را نباید بیش از حد بزرگ تصور کرد و حد فوتبال ما صعود از گروه است! حالا هم میگویند گروه و قرعه ما آسان بوده و تازه کار اصلی تیم ملی از بازی با ژاپن شروع میشود. شک نکنید که اگر ژاپن را هم ببریم دوباره با تریبونهایی که در اختیار دارند میگویند این ژاپن ضعیفترین ژاپن تاریخ بود!
ختم کلام اینکه همیشه یک حرفی برای گفتن وجود دارد. اگر قهرمان شویم که کار مهمی نکردهایم و هنر بازیکنان بوده، اما اگر قهرمان نشویم و مثلاً به ژاپن ببازیم تازه میگویند دیدید حرف ما درست بود و این دلال موزامبیکی پول بیتالمال را به جوی آب ریخت؟! آنها البته آنقدر وجدان ندارند که در همه مباحث و در مورد همه آدمها نگران بیتالمال باشند بلکه فقط غصه بیتالمال کیروش را میخورند.