جلال چراغپور کارشناس فوتبال و مربی سابق تیم ملی در گفتگویی درباره دو بازی اخیر تیم ملی برابر یمن و ویتنام، دستاوردهای این دو مسابقه برای کی روش، دیدار حساس تیم ملی برابر عراق که جنگ دو استراتژی است و همینطور انتقادات از کی روش که چراغپور آنها بی دلیل و برای مطرح شدن منتقدان عنوان میکند، صحبت کرده که در ادامه میخوانید.
یمن و ویتنام دو حریف تدارکاتی بودند
دو بازی که تیم ملی انجام داد فقط دو بازی تدارکاتی بود و پیش نیاز بازی عراق بود. اینکه چرا میگوییم بازی تدارکاتی؛ چون این دو بازی تمام خاصیتهای بازی تدارکاتی را داشت و به غیر از اینکه این دو تیم این کار را در گروه ایران کردند، ۸ تیمی که اضافه شده بودند، همین کار را در گروههای دیگر انجام دادند.
هشت تیمی که اضافه شدند، ارتقاء پیدا میکنند
این هشت تیم دو کار کردند؛ اول اینکه با بازی کردن مقابل تیمهای طراز اول میتوانستند در خودشان ارتقاء ایجاد کنند، چون تیمهای آسیایی دوست ندارند در فیفادی با آسیاییها بازی کنند و این تصمیم گیری AFC مثل سیاستی بود که فیفا انجام داد.
تیمی که میخواهد قهرمان شود، استراتژی متفاوت میخواهد
الان هشت تا از تیمها باید به طور قطع سه بازی انجام دهند؛ این با تیمی که میخواهد به فینال برسد و باید ۷ بازی کند، فرق دارد. کما اینکه در جام جهانی هم وقتی تیمی میخواهد در فینال بازی کند، فرق میکند. حالا سوال این است که چه فرقی میکند؟ آن تیمهایی که سه بازی میکنند، میتوانند با تمام وجود برای سه بازی مبارزه کنند و میتوانند آسیب ببینند و اخطار بگیرند و همه چیزشان را پای کار میآورند. چون آخرین ایده آنها این است که در نهایت میخواهند چهار بازی کنند، ولی تیمی که برای ۷ بازی وارد میشود، باید استراتژی متفاوتی داشته باشد.
تیمهایی مثل ایران با تمام توان وارد مسابقات نشده اند
تیمهایی مثل ایران با قیافه صد در صد وارد مسابقات نمیشوند؛ آنها تلاش میکنند تا از همگی بازیکنان در اردو استفاده کنند تا ریسک کارت، مصدومیت، محرومیت و سایر مسائل دیگر را بگیرند. ایران یکی از این تیمها بود. تیمهایی دیگر سیاستهایی دیگری داشتند و بازیکنانی را اضافه نکردند. حالا وقتی انتحاری بازی کردن تیمهای دیگر تمام میشود، بازیکنان اصلی خود را وارد کمپ میکنند مانند کره جنوبی که تازه امروز سون به اردوی آنها اضافه شد.
اگر کی روش تغییرات داشته به خاطر ترس از آنالیز نبوده
ما در مقابل یمن دیدیم که چطور آنها انتحاری بازی میکردند تا بیشتر گل نخورند و آبروی کشورشان حفظ شود. اگر ایران اینقدر تغییرات در دو بازی داشت، این برای آنالیز شدن توسط رقبا نبوده، بلکه برای حفظ سلامت تیم برای دورهای بعدی بوده است، چون هیچ کس نمیآید در دور گروهی آنالیز کند. الان تا حدودی معلوم شده که چه تیمهایی با هم برمی خوردند. مثلا ما اگر اول شویم با تیمهای سوم سه گروه میخوریم و این اصلا حرف درستی نیست که تغییرات تیم ما که برخی کارشناسان هم در تلویزیون گفتند به خاطر این بوده تا آنالیز نشویم. تیم ملی این استراتژی (تغییرات در ترکیب) را دنبال کرد، تا بچهها آسیب نبینند. در واقع تمام تیمها این کار را کردند و بعد از گلزنی این کار را میکردند و ما برای مهاجمانمان این کار را کردیم.
دستاورد ۱: متوجه شدیم پشت حاج صفی حفره وجود دارد
خب دستاوردها چه بود؛ متوجه شدیم که پشت دفاع چپ ما یک حفره وجود دارد؛ از بازی با یمن که در دو مورد اتفاق افتاد. در این پست حاج صفی را داریم. تاکنون برای پوشش حفره پشت او (احسان) از سه بازیکن استفاده کردیم. مجید حسینی در نیمه اول با یمن که دو بار جا ماند، بعد هم یک نیمه پژمان منتظری و، چون از او رضایت نداشت باز هم کنعانی زادگان اضافه شد. ما از سه بازیکن متفاوت برای ترمیم یک اشکال در دفاع استفاده کردیم. این برای این بود تا بدانیم کدام بهتر است؛ اگر حاج صفی بازی کند ممکن است حاج صفی در مقابل عراق فقط دفاع کند و اگر اینگونه باشد، شاید از محمدی استفاده کند و از مجید حسینی بدون نگرانی از اینکه نیاز به پوشش فضای پشت سر حاج صفی داشته باشیم، استفاده کند.
دستاورد: وریا برای بازی تهاجمیتر، رامین برای بازی تدافعیتر
اگر میخواهیم در دفاع راست حمله ور باشیم؛ مثل پاسی که وریا داد و سامان ارسال کرد، وریا بهتر است. اگر صرفا بخواهیم دفاعی بازی کنیم، در ترکیب (لاین آپ) دفاعی رامین قویتر است. به همین دلیل ممکن است در بازی برابر عراق که اهمیت زیادی دارد و برای اینکه احیانا به عربستان که به نظرم یکی از تیمهای خوب مسابقات است. نخوریم، از هر یک از این دو استفاده شود با این وجود ایران و عراق تبدیل میشوند به یک فینال کوچک.
تیم ایران اجرا محور است و عراق میدان محور!
ما با عراق بازی داریم. عراق خاصیت دوندگی مداوم دارد و به دلیل اینکه بازی هم در آب و هوایی گرم و با رطوبت بالا برگزار میشود، که برای عراق عادیتر است، شرایط به نفع این تیم است از لحاظ بدنی. دوم اینکه همیشه از لحاظ آمادگی جسمانی شرایط بهتری نسبت به ما دارند؛ کما اینکه هر دو بازیکن عراقی به طور واضح از بازیکنهای ایرانی بیشتر میدوند. این تیم (عراق) آمادگی جسمانی محور است یا به اصطلاح آمادگی میدانی محور است. از آن طرف تیم ما براساس دوندگی بسته نشده و ما تیم اجرا محور هستیم. در این مصاف آنها برای اینکه اجرایی داشته باشند، ممکن است ۴۰ متر بیشتر بدوند، ولی ما همینطور که در دو بازی ابتدایی بازی اجرا محور دیده ایم، با تعداد پاسهای کوتاه بیشتر، جابجاییهای بیشتر و فرارهای بیشتر از حریف، اجراهای بیشتری خواهیم داشت. با این روش در میان تیمهای فنی آسیا هم هستیم. عربستان، کره جنوبی و ژاپن هم همین گونه هستند، ولی استرالیا همچنان بازی سنتی میکنند و دو بازیکن بلند برای ارسالها دارد. پس دو نوع تیم داریم؛ تیمهایی که میدانی محور هستند و تیمهایی که اجرا محور هستند. به طور قطع در بازی با عراق به تعویضها نیاز داریم و امیدواریم تعویضها برای تغییر تاکتیک نباشد و برای افزایش مقاومت تیم انجام شوند.
کی روش گفت نمیخواهد اسیر حوادث بشود و تا حالا نشده
کی روش یک میز شطرنج جلوی خودش گذاشته و بسیار باهوش و با طمانینه پیش میرود. در مصاحبه اول خود پس از باخت استرالیا برابر اردن گفت که نمیخواهد اسیر حوادث بشود. منظورش از حادثه این بود که میخواست با یک مساوی هم در بازی آخر صدرنشین شود. کی روش همچنین توانسته تیمش را بدون آسیب نگه دارد و آسیب دیدهها برمی گردند و بازگشت جهانبخش هم خیلی مهم است با توجه به کیفیت بسیار مناسبی که این بازیکن دارد. یک بازیکن بسیار خوب هم با ۲۰ دقیقه، ۱۵ دقیقههایی که کی روش به او بازی میداد، پیدا کردیم.
رفتار فنی کی روش به هیچ وجه قابل انتقاد نیست
کار فنی کی روش به هیچ وجه قابل انتقاد نیست مگر اینکه به رفتارش نقد وجود داشته باشد که آن هم به ما ربطی ندارد. در منچستریونایتد هم این رفتار را داشته، الان هم با هوشیاری عمل میکند. ضمن اینکه الان تیم ملی میتواند با دو استراتژی بازی کند. یکی استراتژی جام جهانی است که عقب بکشیم و به دنبال ضدحملات باشیم و یک استراتژی ارائه فوتبال پا به پا با عراق است، چون مساوی معنی دار است و ما را اول میکند. پس تا حالا تیم ملی خیلی خوب کار کرده که از عراق جلوتر هستیم واین نشان میدهد که مربی ما بهتر عمل کرده. مربیان بزرگی داریم، ولی کی روش مربی بسیار خوبی بوده و این جام برایش معنی و عنوان پیدا کرده است.
۱۰ بازیکن نیمکت نشین ۱۰ انتقاد شکل میدهند
علیرغم نمایش خوب تیم ملی باز هم انتقاداتی وجود دارد؛ در این مورد صحبت میکنید؟
ببینید کی روش به غیر از سه دروازه بان ۱۰ بازیکن روی نیمکت دارد، پس ۱۰ انتقاد میتواند شکل بگیرد؛ وقتی این همه آدم وجود دارند و به تلویزیون میآیند، پس این انتقادات هم به وجود میآید که چرا احسان هست یا مثلا میلاد نیست.
چه کسی بازیکنان تیم ملی را به اینجا رسانده؟!
اما واقعیت این است که این ده نفر را چه کسی درست کرده. واقعیت این است که چه کسی اینها را درست کرده. مهدی ترابی را چه کسی پیدا کرده و پر و بال داده؟ شجاعی و دژاگه را چه کسی تا اینجا آورده و حفظ کرده یا در مورد سایر بازیکنان.