ششمین روز از مسابقات وزنه برداری بازی های آسیایی 2018 جاکارتا رقابت های دسته 94 کیلوگرم با حضور سهراب مرادی و کیانوش رستمی برگزار شد که در پایان مرادی طلایی شد، چیزی جز باخت هم عاید رستمی نشد.
شاید بتوان به نوعی گفت این بود سرانجام همه آن خودبینی ها و خود محوری ها. آقای رستمی، چه شد علم به روزی که داشتی؟
حسین توکلی، سجاد انوشیروانی، نواب نصیرشلال، محسن بیرانوند، محمد حسین برخواه و بقیه اعضای کادر فنی تیم ملی وزنه برداری علم شما را نداشتند؟ اتفاق عجیبی برای دارنده مدال طلای المپیک ریو 2016 افتاد و شاید غیر قابل باور برای ما، فکرش هم ما را آزار می دهد که وزنه برداری مثل کیانوش رستمی، وزنه از دستانش افتاد و مدال طلا نگرفت.
احتمالا همین روزها علی مرادی و یا خود کیانوش این شکست را مثل خیلی چیزهای دیگر توجیه کنند یا شاید هم این شکست را پشت طلای سهراب پنهان و تقصیرات را از گردن خود باز کنند.
رستمی در رکوردگیری که پیش از بازیهای آسیایی جاکارتا برگزار شد نتوانست رکوردی بر جای بگذارد اما با تصمیم عجیب علی مرادی و شورای عالی فنی وزنه برداری این قهرمان نامدار راهی جاکارتا شد تا یک سهمیه وزنهبرداری ایران عملا از بین برود.
این در حالی است که ایوب موسوی دارنده مدال برنز قهرمانی جهان در آناهایم حقش بود که در جاکارتا روی تخته برود اما با تصمیم غلط مسئولان فدراسیون این شانس بزرگ از او گرفته شد تا بتواند همراه با مرادی پرچم کشورمان را در جاکارتا به اهتزاز در بیاورند. به نوعی فرصت سوزی برای ورزش ایران و اجحاف در حق این ورزشکار خوزستانی صورت گرفت، ضمن اینکه رستمی وزنهبردار دسته 85 کیلوگرم است اما به دلیل این که در تمرینات حضوری مداوم نداشت و بیشتر در سفرهای خارج از کشور بود تصمیم گرفت در دسته 94 کیلوگرم وزنه بزند، دستهای که قهرمان بزرگی همچون سهراب مرادی در آن وزنه میزند و تصمیمی که خودسرانه بود و با کُرنش فدراسیون همراه شد تا به این ناکامی ختم شود.
قهرمان المپیک ریو مدتهاست که از روزهای اوجش فاصله گرفته و شاید بتوان گفت او دیگر کیانوش گذشته محسوب نمی شود. رستمی در مسابقات جهانی هم در انتخاب وزنهها اشتباه کرد و در حالی که می توانست با انتخاب وزنه های پایین تر مدال خود را مسجل کند اما از روی غرور و تکبر به سراغ وزنه هایی می رفت که بلند کردن آن ها بسیار سخت بود. اما در نهایت ناکامی خود را به مصدومیت از ناحیه زانو ربط داد، اتفاقی که چندان قابل قبول نبود و پیش بینی می شد که او بخواهد با فریب افکار عمومی تقصیرات را از گردن خودش باز کند.
نکته متاثر کننده تر آن بود که احسان شریف احمدی ماساژور تیم ملی تنها کسی بود که به او روحیه می داد و با فریاد زدن از او می خواست با تمرکز وزنه هایش را بالای سر ببرد و عجیب تر اینکه محسن بیرانوند دبیر فدراسیون وزنه برداری و سایر مربیان تیم ملی که در سالن وارم آپ حضور داشتند نسبت به این مسئله بی اعتنا بودند. البته او نیز با توجه به آمادگی نسبی به سراغ وزنه هایی رفت که واقعا جای بحث دارد.
این موضوع هیچ دلیلی نمی تواند داشته باشد جز غرور کیانوش رستمی که در یکی دو سال اخیر بلای جان خودش و وزنه برداری شده است. کاش کیانوش به جای باز کردن سرمربیان و مسئولان از سرش کمی وزنه های غرور را از روحش پاک می کرد.
کیانوش! برای مدال آوردن شوهای تبلیغاتی و تمرین روی کوه و تپه نیاز نیست؛ غیرت می خواهد که تو داری ،همدلی می خواهد که تو نداری و مدال بدون یکی از این دو مورد زود از دست ورزشکار سُر می خورد اما امیدواریم ما همان کیانوش سر به زیر و موقر، با کلاس و فنی را دوباره در میدان ها ببینیم،باید در گام اول وزنه های غرور را روی سر بلند کرد و دور انداخت، ما کیانوش را همانطور پهلوان و قهرمان می خواهیم نه یک کودک لجباز که با پیراهن ملی تسویه حساب شخصی کند.