حمله به فردوسی پور از سوی هواداران تیم خسته ای صورت می گیرد که پیش فصلی عذاب آور را تجربه کردند.
تیم خسته ای که فصل گذشته با علی نظر محمدی پشت سر هم باخت و تا مرز سقوط به لیگ یک پیش رفت؛ تیمی که با حضور علی کریمی، کمی جان گرفت و سرانجام در لیگ برتر ماندنی شد.
با این همه هواداران سپیدرود برای حفظ احترام خود سخت می جنگند و دوست ندارند به هر بهانه ای حرف بخورند!
دو شکست سنگین این تیم در هفته های نخست لیگ نشان داد آن مجادله های بی حاصل و دو پاره شدن تیم، دودش به چشم همین مردم رفته است؛ دیگران نان این دعواها را خوردند و پولشان را گرفتند. اشک ها اما برای هواداری باقی ماند که به پول نمی اندیشد، که فوتبال را همین جور عشقی و دلی دوست دارد.
درد سپیدرود هم امروز عادل فردوسی پور نیست و حمله به او که همیشه به فوتبال گیلان روی خوش نشان داده، سپیدرود را از این بحران نجات نمی دهد.
مشکل سپیدرود از جای دیگر است؛ از بی لیاقتی مدیران و مسولان است؛ تکثیر تمام این دردها در دل مجموعه برنامه ۹۰ و حمله به فردوسی پور فقط برای چند روزی این سرطان را شیمی درمانی می کند.
منشا درد یک جای دیگر است؛ دارو را باید به همان نقطه تزریق کرد...