بگذریم از روزهایی که با هم خوب بودیم و بد شدیم. بگذریم از لحظههایی که یک روز گفتیم بد است، یک روز مدعی شدیم خوب است.
بگذریم از منتقدانی که ناجوانمردانه کی روش را از دم تیغ گذراندند و حتی با ضعیف قلمداد کردن پرتغال و اسپانیا، بی شعوری را در حالت فرد علاء به حراج گذاشتند.
بگذریم و بگذارید با هم دو کلمه حرف حساب بزنیم. برای جام ملتهای آسیا ظاهرا قرار است دوباره با هم بحث کنیم.
تکلیف کی روش و فدراسیون فوتبال باید در همین هفته مشخص شود و اگر فدراسیون توانایی اجرای برنامههای او را ندارد باید همین حالا به سرمربی تیم ملی بگوید ما نمیتوانیم.
کی روش هم بیش از این نباید دچار تشتت فکری شود. ۷ سال او تمام این بی برنامگیها را تحمل کرده و دیگر قرار است با آنهایی که در مورد قهرمانی در جام ملتهای آسیا توهم زده اند کار را یکسره کند.
ما قهرمان جام ملتها نمیشویم؛ چون ۴۲ سال است این اتفاق برای ما رخ نداده و فقط در یک صورت شانس قهرمانی داریم که برنامههای ارائه شده از سوی کی روش اجرا شود.
اگر یک درصد فدراسیون نمیتواند برنامه مورد نظر کی روش را اجرا کند باید همین حالا بی تعارف بگوید که فردا دیر است؛ آقای کی روش هم اگر با همین شرایط پذیرفت در ایران کار کند در فردایی که هیچ خبری از اردوها و بازیهای تدارکاتی نبود از حالا حق اعتراض را از خود سلب کرده است.