توپ بلند، سایش سر آزمون، شوت، رسیدن توپ به طارمی و... شاید این صحنه عصاره فوتبال ایران در چندسال اخیر باشد. همکاری یک مهاجم کلاسیک با بازیکنی به نسبت مدرن و دارای قابلیت بازی در چند پست، تلفیق تاکتیک قدیمی توپ بلند و تاکتیک به روز فوروارد حاضر در محوطه جریمه، همه تفکرات کیروش برای کنار یکدیگر گذاشتن لژیونرها و بازیکنان داخلی با وجود تفاوت کیفیتشان است.
ایران در حملات با آرایش نامتعارف اما کارآمد (3-3-4) بازی میکرد. رامین رضاییان و سید مجید حسینی با فاصله از یکدیگر برای چهار هدف خط حمله تیم پاسهای قطری یا مستقیم بلند میفرستادند. سه هافبک تیم ملی فوتبال یعنی امید ابراهیمی، سعید عزتاللهی و احسان حاجصفی نیز برای تصاحب توپهای برگشتی میجنگیدند.
حاجصفی و ابراهیمی در کنارههای زمین از بالهای تیم نیز حمایت میکردند. حاجصفی بیشتر توپ میگرفت و بین بازیکنان حریف حرکت میکرد اما ابراهیمی کمتر به جهانبخش نزدیک میشد تا بازی نفربهنفر خود را انجام دهد. بیشتر مدافعان بازیسازی میکردند به طوریکه رضاییان بیشترین لمس توپ را داشت و هافبکها نقش کمتری داشتند. آنها به طور معمول با پاسهای بلند، خط هافبک حریف را حذف میکردند تا اسیر برتری کیفی و عددی پرتغال نشوند. علاوه بر اینها روی ضدحملات نیز برنامه داشتند. ماریو بهخاطر بازیخوانی و قدرت بدنی کنار گریرو بازی میکرد تا بعد از لودادن توپ پرس کند و نگذارد حریف از فضای پشت سر این بازیکن استفاده کند. رامین رضاییان در سمت دیگر از آزمون به عنوان رابط با جهانبخش استفاده میکرد و دوبار نیز جهانبخش در فضای پشت دفاع چپ خطراتی ایجاد کرد.
همه چیز خوب پیش میرفت تا وقتی که پرتغال گل زد. پرتغالیها اصرار زیادی به استفاده از کانالهای کناری داشتند اما بازیکنان ایران در گوشههای زمین تجمع کرده و اجازه سانتر نمیدادند. در محوطه جریمه نیز مهاجمان، رونالدو را یارگیری میکردند. آنها قصد باز کردن فضا و نفوذ به عمق، از طریق کانالهای کناری را داشتند که سیلوا ، بازیساز اصلی میتوانست دو منطقه را متصل کند اما ابراهیمی در سمت راست و امیری درچپ با او یارگیری میکردند و پاسهایی که میفرستاد یا دریافت میکرد را قطع کرده و ضدحمله را شروع میکردند.
این اقدامات دفاعی در یک صحنه به ضرر ایران شد. رونالدویی که با عزتاللهی یارگیری شده بود و سیلوایی که بیشتر وظیفه عقب بردن مدافعان را داشت؛ فضای پشت محوطه را خالی کردند، امیری که به سیلوا چسبیده بود و حاجصفی نیز با یک پاس دیواری و حرکت عرضی، ریکاردو کوارشما را از بازی خارج می کرد. الگوی پاس دیواری، حرکت عرضی و در نهایت شوت را چندبار در بازی شاهد بودیم.
بعد از گل برای هجومی تر شدن، علاوه بر پاس بلند هافبکهای ایران نیز در جریان بازی قرار گرفتند اما در عبور توپ از خط میانی قدرتمند پرتغال، ناموفق بودند؛ پس تعویضها برای استفاده بیشتر از کانالهای کناری انجام شدند. مهرداد محمدی سریع وارد شد. قدوس برای استفاده از خستگی مدافعان کناری و اینترلپ روی دست مدافعان کناری ایران به زمین مسابقه آمد. البته نقشهای دیگری مانند حضور به عنوان مهاجم دوم و اضافه شدن به محوطه جریمه برای استفاده از توپهای بلاک شده نیز داشت.
کریم انصاریفرد نیز برای استفاده از سانترها آمد. وقتی ایران به گل احتیاج داشت، سعی میکردند پرتغالیها را مجبور به بازی دلخواهشان و زدن توپهای بلند کنند تا بازیکنان تکنیکی و خلاق مثل رونالدو در شرایط مناسب صاحب توپ نشوند. رونالدو قبل از این با سه بازیکن متفاوت یارگیری میشد تا با جابهجاییهایش فضایی باز نشود. در کنارهها طارمی و جهانبخش سریعتر و در محوطه عزتاللهی مدافع مقابلش بودند و حال با این پرس نیز از کارافتاد. در دقایقی نیز تیم ایران به علت خستگی، پرس تیم حریف را متوقف میکرد. پرتغال با آوردن موتینیو حفظ توپ بیشتری با پاسهای کوتاه کرد.
در نهایت نقشه تیم برای ارسال از کناره ها، پنالتی را برای ایران به ارمغان آورد و با نقشههای دیگر یعنی پاس بلند و استفاده از قابلیت سرزنی سردار آزمون برای ایجاد موقعیت نزدیک بود گل دیگری بزنند ولی اشتباه مهدی طارمی منجر به از دست رفتن این موقعیت شد تا در پایان، ایران صعود نکند و تاکتیکهای جذابش به بار ننشیند.