قائدی در حال حاضر مشغول جمعآوری مدارک است تا خود را از این پرونده تبرئه کند. در همین حال خانم خضرینژاد مدیرعامل باشگاه آبیپوشان ماندگار که شاکر بازیکن آنها بود، حرفهای مهمی در این باره به زبان میآورد. او به شدت از رفتارهای قائدی ناراحت است و میگوید: «بعد از فوت احمدرضا هر روز شاهد یک اتفاق تازه هستیم که هر چه میگذرد بیشتر دلم میخواهد به جاى رفیق کنار اسم بانى و مسبب فوت احمدرضا، کلمه نارفیق را بگذارم. مگر میشود رفیق آدم تازه زیر خاک رفته باشد و آن وقت یکی از اعضای خانواده این فرد، به جای تسلیت به خانواده او، به آنها پیغام بدهد میدانیم ناراحتید ولی میتوانید آدرس داروخانهای را که از آن کرم ضد لک گرفته بودید به ما بدهید؟! اصلاً باورکردنی است؟! مگر میشود خودت و خانوادهات در مراسم خاکسپاری، سوم و هفتم رفیقت شرکت نکنید؟ مگر میشود رفیقت تازه خاک شده باشد و آن وقت سر سفره هفتسین بنشینی و با شادی عکس بگیری؟ مگر میشود مادر احمدرضا لباسهای او را بخواهد و شما با کیسه زباله این لباسها را برایش بفرستید؟ واقعاً من کلمهای جز نارفیق برای این رفتارها نمیتوانم به کار ببرم. نمیدانم شاید دوستان فکر کردهاند با رنگ کردن موهایشان وجدانشان هم آرام شده باشد! اما آقاى عزیز از مکافات عمل غافل نشو...»
خضرینژاد با گلایه شدید از مدیران استقلال میگوید: «اگر در مصاحبههایتان میگویید قائدی پشت فرمان نبوده چطور با خانواده او تماس میگیرید و میگویید بیخیال شکایت شوید؟ چرا میگویید قائدی آه در بساط ندارد و نمیتواند دیه بدهد؟ از مدیریت کردن فقط پشت میز نشستن را یاد گرفتهاید؟ اگر فرزند شما جای احمدرضا بود همین رفتارها را میکردید؟!»
او با ناراحتی درباره تشویقهای استادیوم هم میگوید: «آقایان حداقل حرمت عالیجناب پورحیدرى را نگه دارید. به نظرتان زشت نیست که دقیقه ٢٢ منصورخان را صدا بزنید و دقیقه... واقعاً جای تأسف دارد.» مدیرعامل باشگاه آبیپوشان ماندگار حرفهای خود را اینطور تمام میکند: «هواداران استقلال خیلى فهیم هستند؛ اگر هم لطفى به بعضىها میکنند چون از چند و چون ماجرا به طور کامل خبر ندارند. من به بعضیها توصیه میکنم با رفتار خودشان خانواده و نزدیکان احمدرضا را آزار ندهند. در غیر این صورت مجبوریم پشت پردهها را بگوییم تا آبروی نداشته بعضی آقایان بر باد برود.»