«برانکو از زمان بازگشتش به فوتبال ایران، «مدارا» را کنار گذاشته و در جنگ با ستارههای بعضا محبوب هواداران، شمشیر را از رو بسته است؛ گرایشی که البته اگر چه گهگاه با اعتراض هواداران روبهرو شده، ولی در نهایت برای پرسپولیس موفقیت فنی به همراه داشته است. برانکو همان قدر که حضورش در بازیهای زیبای پرسپولیس مثمرثمر بوده، در راندن ستارهها و گوشهنشینکردن آنها نیز تبحر نشان داده؛ او درست شبیه شخصیت فیلم معروف «دکتر جکیل و مستر هاید» شده است.»
«پرسپولیس تهران با هدایت برانکو ایوانکوویچ، سرمربی کرواتش، برای سومین بار میخش را به عنوان باثباتترین تیم لیگ در ایران کوبید. پرسپولیسیها در اولین فصل حضور کامل برانکو، در شرایطی که به نظر میرسید راه دشواری برای رسیدن به قهرمانی ندارند، در نهایت با تفاضل گل قهرمانی را به استقلال خوزستان واگذار و به عنوان دومی بسنده کردند؛ چه بسا اگر در آن سال اشتباهات عجیب خط دفاعی و دروازه پرسپولیس نبود، برانکو در اولین سال حضورش در جمع سرخهای تهرانی، اولین قهرمانیاش را با این تیم جشن میگرفت. با این حال این تیم که به نظر میرسید با پروفسور برانکو به ثبات زیادی رسیده است، در دومین سال با ارائه بازیهای جذاب، قهرمانیاش را سه هفته مانده به پایان رقابتهای فصل مسجل کرد. از آن گذشته، پرسپولیس بعد از مدتها افول، بالاخره در لیگ قهرمانان آسیا هم خودی نشان داد و تحت هدایت این مربی که مدعی است باسوادترین مربی شاغل در فوتبال دنیاست، به نیمهنهایی رسید. فصل جاری نیز که سومین فصل حضور برانکو در تیم پرسپولیس است، با سناریویی تقریبا مشابه سال گذشته پیش رفت؛ با این تفاوت که این بار برانکو و تیمش میتوانستند زودترین قهرمانی در تاریخ لیگ برتر را ثبت کنند که این فرصت را از دست دادند؛ هر چند در نهایت این تیم درست مانند فصل پیش، قهرمانیاش را سه هفته مانده به پایان رقابتهای لیگ قطعی کرد.
کارشناسان فوتبال ایران مهمترین دلیل موفقیت پرسپولیس در سه فصل گذشته را همین حضور برانکو ایوانکوویچ میدانند؛ مربیای که با دانش فوتبالی خود توانست به تیم پرهوادار ایرانی، فوتبال شناوری را تزریق کند و به گواه همین کارشناسان، تیمش جذابترین فوتبال را در لیگ ارائه داده است. البته هستند عدهای که اعتقاد زیادی دارند دلیل اصلی موفقیت این مربی را باید ایجاد نظم و انضباط در تیم دانست. همین چند روز پیش بود که بیژن ذوالفقارنسب در یادداشتی که برای «شرق» نوشته بود، به این مورد اشاره کرد. البته اشاره این کارشناسان چندان هم بیجا نیست؛ تیم پرمهره پایتخت که به دلیل محبوبیت زیادش همیشه با حواشی درگیر بوده، با آمدن برانکو شکل و شمایل دیگری پیدا کرد. او از زمان بازگشتش به فوتبال ایران، «مدارا» را کنار گذاشته و در جنگ با ستارههای بعضا محبوب هواداران، شمشیر را از رو بسته است؛ گرایشی که البته اگر چه گهگاه با اعتراض هواداران روبهرو شده، ولی در نهایت برای پرسپولیس موفقیت فنی به همراه داشته است. برانکو همانقدر که حضورش در بازیهای زیبای پرسپولیس مثمرثمر بوده، در راندن ستارهها و گوشهنشینکردن آنها نیز تبحر نشان داده؛ او درست شبیه شخصیت فیلم معروف «دکتر جکیل و مستر هاید» شده است.
پیام صادقیان
اولین قربانی برانکو، پیام صادقیان بود؛ جوانی باانگیزه که از ذوبآهن به پرسپولیس پیوست. پیام با تکنیک نابش هواداران را به وجد میآورد ولی حاشیههای فراوانی که برای خودش درست کرد، باعث شد برانکو مدارا را بیخیال شود و عذر این بازیکن را که گفته میشد از آیندهداران فوتبال ایران است، بخواهد. اگر چه به نظر میرسید پرسپولیس با رفتن پیام، در میانه میدان به مشکل بربخورد ولی با تزریق یکی، دو مهره جدید به ترکیب و یکی، دو تغییر در سیستم بازی، پرسپولیسیها خیلی زود فراموش کردند که روزی بازیکن جوانی به نام صادقیان در میانه زمین این تیم بازی میکرده است. هر چند بسیاری تلاش کردند با «ریشگروگذاشتن»، پای پیام را دوباره به باشگاه محبوبش باز کنند ولی مرغ مرد کرواتی یک پا داشت؛ اخراج. محمد عباسزاده، گلزن محبوب قرمزها، دیگر قربانی سختگیری «پروفسور» در همان ماههای اولیه بود. درخشش عباسزاده در لیگ یک هم برانکو را مجاب نکرد تا دوباره به این بازیکن چراغ سبز نشان دهد.
رامین رضاییان
اوج اختلاف نظر هواداران پرسپولیس با برانکو، بر سر رامین رضاییان بود. مدافع راست تیم پرسپولیس که جای پایش را در خط راست دفاعی تیم ملی محکم کرده بود، فیلش هوای هندوستان کرد و بلافاصله بعد از پایان رقابتهای لیگ راهی ترکیه شد. به این هوا که ترکیه «اروپا» است. رامین البته رأی مهدی طارمی، بهترین گلزن پرسپولیس را هم زد و «رفیقش» را نیز به ترکیه برد. در فعلوانفعالی که بارها دربارهاش نوشته شده، طارمی به پرسپولیس برگشت ولی رامین رضاییان مقاومت کرد. در نهایت، زمانی که رامین تسلیم و حاضر به بازگشت شد، برانکو سفتتر از چیزی نشان میداد که نرم شود. با این حال، رامین رضاییان با توصیه عجیب مدیریت و به پشتوانه هواداران پرسپولیس به این تیم برگشت ولی هرگز در تفکرات تاکتیکی برانکو جایی پیدا نکرد. پروفسور که در خط راست دفاعی تیمش حسین ماهینی را داشت، دلخوش به ظهور پدیدهای به نام صادق محرمی نیز بود. او هرگز دلش با رامین، بازیکنی که بدون اجازه از پرسپولیس رفت و به زور به تیم برگشت، صاف نشد و در نهایت پس از درگیری رضاییان و علیپور در تمرینات، برانکو رامین را اخراج کرد. رضاییان در شرایطی که گفته میشد با استقلال تهران به توافق رسیده، راهی لیگ بلژیک شد تا «اروپای واقعی» را تجربه کند. رفتن از پرسپولیس همان و افت کردن ستارهای که هواداران پرسپولیس دوستش داشتند همان. رامین نه تنها در تیم نه چندان سرشناس بلژیکی جایگاهی پیدا نکرد، بلکه جایش را در تیم ملی نیز از دست داد. او در تیم بلژیکی که نیمکتنشینش شده، حال و روز خوشی ندارد ولی در سمت راست پرسپولیس حالا ستارهای متولد شده که هواداران نامش را این اواخر زیاد فریاد زدهاند: صادق محرمی.
محسن مسلمان
رفتار برانکو با محسن مسلمان رفتار چندگانهای بوده؛ این مربی ابتدا محسن را روی نیمکت نشاند، بعد او را تبدیل به «مهندس» تیم کرد و سپس دوباره به نیمکت تبعیدش کرد. محسن مسلمان با وجود این که در خط میانی پرسپولیس مهرهای ارزشمند به نظر میرسید، با زیر پا گذاشتن یکی، دو اصل برانکو، تبدیل به نیمکتنشین محض شد. در حالی که سرخهای تهران برای رسیدن به عنوان قهرمانی و دفاع از آن نیاز مبرم به «مهندس» داشتند، ولی برانکو که گزینههای زیادی هم روی نیمکت نداشت ترجیح داد با دو هافبک میانی بازی کند ولی مهندس را از روی نیمکت بلند نکند. پرسپولیس اگر چه از لحاظ خلاقیت و خلق موقعیت به مشکل برخورد، ولی در نهایت به چیزی که میخواست رسید: قهرمانی. در واقع اگر چه هواداران پرسپولیس وقتوبیوقت از برانکو میخواستند به مسلمان بازی بدهد ولی پروفسور با ایستادن روی اصولش نشان داد که حتی در بدترین شرایط حاضر است به الوانزاده جوان اعتماد کند ولی حاضر نیست محسن مسلمان را به میدان بفرستد. مسلمان هنوز از پرسپولیس جدا نشده ولی همین حالا سپاهان یکی از مشتریان پروپاقرص اوست و گفته میشود در انتهای فصل از جمع سرخها جدا میشود؛ هر چند که برانکو میگوید باید قرارداد همه بازیکنانش از جمله مسلمان تمدید شود. محسن که قربانی فصل جاری پروفسور است، برای تحمیل خودش به برانکوی سختگیر کار دشواری در پیشرو خواهد داشت.
فرشاد احمدزاده
از او به عنوان تازهترین قربانی برانکو نام میبرند؛ همانطور که مهندس تبدیل به نیمکتنشین محض شد، حالا به نظر میرسد فرشاد، بازیکنی که میگفتند آنقدر برانکو دوستش دارد که لقب «پسر برانکو» را یدک میکشد، به فهرست «ازچشمافتادههای» برانکو اضافه شده است. احمدزاده که در این یکی، دو فصل تحت بسیاری از شرایط؛ چه آماده و چه ناآماده باید در ترکیب قرار میگرفت، حالا یکی، دو بازی است که کنار دوست قدیمیاش، محسن مسلمان، روی نیمکت مینشیند. شاید شرایط برای فرشاد هنوز به وخامت شرایط مسلمان نرسیده باشد، ولی این بازیکن جوان هم میداند که شمشیر برانکو لبه تیزی دارد، به ویژه این که قرارداد امید عالیشاه، بازیکن سابق پرسپولیس، هم درست شده و این بازیکن که درست در پست فرشاد احمدزاده بازی میکند، دوباره به این تیم برگشته است.
برانکو؛ خوب یا بد؟
در تمام این اتفاقات که برانکو یکی پس از دیگری بازیکنان مورد علاقه هواداران را از تیم بیرون یا گوشهنشین کرده، دودستگی عجیبی بین هواداران این تیم شکل گرفته؛ خیلیها دلیل موفقیت پرسپولیس را همین سفتوسختبودن برانکو در مقابل «ریش گروگذاشتنها» دانستهاند و خیلیها هم معتقدند که برانکو با این کار به تیمش لطمه میزند. با این حال این مرد کروات فعلا که از لحاظ فنی به پرسپولیس لطمهای نزده؛ او در این دو فصل با اختلاف قابل ملاحظهای نسبت به سایر تیمها قهرمانیاش را مسجل کرده، ولی عدهای از هواداران فارغ از در نظر گرفتن چنین شرایطی هنوز هم وقتی بازیکن مورد غضب برانکو برای لحظاتی خودش را گرم میکند، بیامان به تشویق او میپردازند؛ تشویقی که جواب سؤال مذکور که برانکو و کارهایش خوب است یا بد را بیپاسخ میگذارد.»