تیم فوتبال پرسپولیس با هدایت برانکو ایوانکوویچ موفق شد در سال 1396 روزهای موفقی را پشت سر بگذارد. این تیم ابتدا در لیگ برتر قهرمان شد و جام قهرمانی را بالای سر برد و سپس در سوپرکاپ هم به عنوان قهرمانی رسید. بعد از آن سرخپوشان به جمع چهار تیم برتر آسیا رسیدند و در نهایت در اسفند ماه این سال آنها قهرمانی خود را تا حدود بسیار زیادی در لیگ برتر فصل جاری قطعی کردند تا سال 96 سال خوش یمنی برای سرخها باشد.
مشروح صحبتهای برانکو را در زیر میخوانید:
سال 1396 برای شما چطور بود؟
سال شمسی 96 برای ما سال موفقیتآمیزی بود، من از سالی که گذشت خیلی راضی هستم، ابتدا من و خانوادهام سالم و سلامت بودیم و این از هر چیزی مهمتر است. از نظر نتایج ورزشی هم باید بگویم که سال 96 موفقترین سال برای پرسپولیس بود. ما در سال 96 دو بار قهرمان شدیم، یعنی در دو لیگ برتر به دو قهرمانی رسیدیم. در این سال همه رکوردهای ممکن را شکستیم و به نیمه نهایی لیگ قهرمانان آسیا رسیدیم. از کار با بازیکنانم لذت میبرم و قطعا اوضاع میتواند بهتر هم شود، اما باید واقعبین بود. من باید از همه اتفاقات رخ داده در سال 96 متشکر باشم.
از خوبیها گفتید، حالا بدترین اتفاق سال 96 را چه میدانید؟
اولین بازی ما در نیمه نهایی لیگ قهرمانان آسیا مقابل الهلال بدترین اتفاق سال برای من بود، ما در آستانه آن بازی بدشانسیهای متعددی داشتیم. چهار بازیکن اصلی و ملیپوش ما به یکباره نتوانستند برای ما بازی کنند و آنها را از دست دادیم، به دلیل این مساله تیم ما خیلی ضعیف شد به طوری که مجبور شدم از شایان مصلح که مصدوم بود استفاده کنم. او بازیکنی بود که تازه از لیگ دسته اول به پرسپولیس آمد و حتی در آن شرایط هم خوب بازی کرد. این بازی یکی از سختترین روزهای من در سال 96 شمسی بود.
بهترین اتفاق سال 96 را چه میدانید؟
باید بگویم قهرمانی در لیگ برتر، راهیابی به جمع چهار تیم برتر آسیا و قهرمانی در سوپرجام ایران بهترین اتفاقات سال 96 بودند؛ البته در روزهای پایانی سال 96 همه ما به نوعی تایید میکنیم که پرسپولیس قهرمان لیگ برتر فعلی هم شده است.
در سال 96 چه خواستهای داشتید که به آن نرسیدید؟
من انسان جاهطلبی هستم و میل من از نظر ورزشی نامحدود است، برای موفقیت محدودیتی در نظر نمیگیرم، اگر به آن چیزی که میخواهم نرسم بابت آن غصه نمیخورم اما با یک میل مداوم برای پیشرفت تلاش میکنم تا بهتر و بهتر شویم. اگر تلاش نکنید از پیشرفت خبری نیست، بدون شک لحظات بد نمیتواند اوضاع را وخیم کند. ما در طبقهبندی بهترین تیمها قرار داریم و رفتن به جمع چهار تیم برتر آسیا خودش یک موفقیت بزرگ به حساب میآید. روشن است که ما به صورت مداوم به دنبال گرفتن نتایج بهتر هستیم.
بهترین و بدترین مطلبی که در رسانهها در سالی که گذشت درباره شما نوشته شده بود چه بود؟
جواب دادن به این سوال سخت است، این را باید خود شما پیدا کنید. امسال برای من رضایتمندی زیادی فراهم شد و با عشق زیادی از سوی هواداران مواجه شدم، ما نتایج خوبی گرفتیم و مسئولان باشگاهها و بازیکنان هم ارتباط خوبی با من داشتند. به هر حال انتقاد همیشه به آدم برمیخورد اما این طبیعی است که مورد انتقاد قرار بگیرید. انتقاد همیشه باعث میشود شما سرپا باشید و رو به جلو حرکت کنید. من از انتقاد ناراحت نمیشوم مگر اینکه انتقادی نابجا همراه با توهین و لطمهزدن باشد. اگر انتقاد همراه با مدیریت کردن باشد شرایط فرق میکند. انتقاد اگر واقعبینانه باشد خوب است اما اگر اهدافی در پشت پرده باشد آن زمان این انتقاد خوب نیست.
اگر رسانهای مصاحبهای دروغین از شما منتشر کند چه میکنید؟
این مساله خیلی مرا عصبی و ناراحت میکند، من ارتباط خوبی با رسانهها دارم اما وقتی میبینیم جایی مصاحبهای دروغین از من منتشر میکند واقعا اذیت میشوم. من با انتقاد مشکلی ندارم اما وقتی مطلبی از جانب من نوشته میشود که از دهان من درنیامده واقعا عصبی و ناراحت میشوم. به طوری که با خودم میگویم من چنین حرفهایی نزدم، پس انتشار چنین مصاحبههایی حتماً قصد و غرضی با خود به همراه دارد.
فروردین سال 97 مصادف میشود با سومین سال حضور شما به عنوان سرمربی در پرسپولیس. در این مدت رفتار هواداران استقلال با شما چگونه بوده است؟
استقلال بزرگترین رقیب ما است و این هم بسیار زیباست که در دربی منافع و احساسات بسیار زیادی را شاهد هستیم، همیشه در دربیها مردم زیادی به ورزشگاه میآیند. در مدتی که ایران هستم استقلالیهای زیادی را دیدم و با آنها برخورد داشتم اما گاهی با هم شوخی و جر و بحث هم میکنیم. گاهی برای هم کُری هم میخوانیم و فوتبال به دلیل همین مسائل زیباست. تا الان ندیدم که یک هوادار استقلال به من توهین کند. آنها در کنار اینکه تیمشان را دوست دارند اما با من بسیار محترمانه برخورد میکنند. حتی با خیلی از هواداران استقلال عکس یادگاری هم گرفتهام و نسبت به چنین رفتارهایی افتخار میکنم. درست است که ما با هم رقیب هستیم اما رقابت ما ورزشی است و این خیلی زیباست. بازیکنان هم شرایطی به همین شکل دارند. آنها روبروی هم با تمام توان مسابقه میدهند اما در تیم ملی خیلی خوب و دوستانه کنار هم بازی میکنند. این طبیعی است که وقتی مسابقهای در میان است بازیکنان برای موفقیت تیم خودشان میجنگند اما وقتی به تیم ملی میروند بهترین دوستان برای هم هستند و تلاش همه آنها این است که برای موفقیت تیم ملی فداکاری کنند. بابت رفتار استقلالیها با خودم بسیار خوشحالم. من طبعاً برای باشگاه بزرگ استقلال احترام قائلم و دربی بین ما یک اتفاق باشکوه است که برای فوتبال ایران یک افتخار به حساب میآید. هواداران استقلال و پرسپولیس در کنار هم به ورزشگاه میآیند و بازی را میبینند و این موضوع باعث میشود تا من به آنها تبریک بگویم. برای من باعث غرور است که میتوانم بخش کوچکی از این واقعه بزرگ در فوتبال ایران باشم. به دلیل باخت در دربی اخیر و ناراحتی هوادارانمان غمگینم که نتوانستیم برد خوبی را نصیب آنها کنیم اما این فوتبال است و نمیشود در فوتبال همیشه برنده بود.
شما به دلیل شغلی که دارید در کشورهای مختلفی کار کردهاید و شاید معضل غذا درست کردن و غذا خوردن گریبان شما را هم گرفته باشد! آشپزی بلدید؟!
هنوز بلد نیستم غذا درست کنم اما صبحانه درست کردن را به خوبی بلدم! البته خیلی هم علاقه ندارم که آشپزی کردن را یاد بگیرم. معمولاً بیرون از خانه غذا میخورم اما دستیارانم همگی آشپزهای خوبی هستند. گاهی آنها غذا درست میکنند و من میخورم اما خوشحالم که دستیارانم مراقب من هستند تا چاق نشوم! البته در ایران تا الان گرسنه نماندم! بیشتر روزها بعد از تمرین غذا میخوریم اما شما نگران نباشید من در ایران چاق نمیشوم! باید بگویم که کار من به گونه ای است که از خانوادهام دور هستم و متاسفم که آنها در کنارم نیستند. همسرم و فرزندانم شاغل هستند و شرایط کار من هم به گونهای است که وضعیت مشخص نیست. وضعیت مربیان در هیچ کجای دنیا مشخص نیست. تا قبل از دربی اخیر در نزد هواداران یک «خدا» بودم اما بعد از دربی یکسری میگویند به درد نمیخورم (میخندد). شاید در این شرایط حتی بگویند چمدانت را جمع کن و به خانه برو! با وجود همه کارهای خوبی که کردیم اما فوتبال شرایطش اینگونه است. به سختی میشود در این شرایط سخت خانواده را همراه خودم کنم.
در ایران مثالی وجود دارد که میگویند ساک مربیان همیشه جلوی در آماده است.
سرنوشت ما در فوتبال به یک سانتیمتر بستگی دارد. اگر ضربه ووریا غفوری در دربی یک سانتیمتر بیشتر به سمت بیرون برخورد میکرد توپ درون دروازه نمیرفت و دفع میشد و شاید بازی با باخت ما همراه نبود که در آن زمان من یک «خدا» بودم اما توپ یک سانت به سمت داخل برخورد کرد و گل شد و این مساله باعث شد تا برخیها بگویند من به درد نمیخورم و باید بروم! فوتبال همین است و سرنوشت شما به یک سانتیمتر بستگی دارد.
یعنی بعد از دربی کسی گفته که شما به درد پرسپولیس نمیخورید؟
من در مورد ایران نگفتم این مساله در همه جای دنیا وجود دارد. کلا در دنیا فوتبال به همین شکل انجام میشود.
در اواخر سال 96 شایعه شد که برادر شما به دلیل ارتباط فامیلی به پرسپولیس آمده است.
بله من هم این مساله را شنیدم و حدس میزدم که وقتی برادرم به پرسپولیس میآید این حرف و حدیثها به راه میافتد. او قبلا در ایران کار کرده و موفق هم بود. او فارغالتحصیل آکادمی آموزش عالی مربیگری است و 30 سال است که مربیگری میکند. من از سطح معلومات او آگاهی دارم و طبیعی است که او را به پرسپولیس بیاورم. همانطور که به چوک و آندره اعتقاد داشتیم به برادرم هم اعتقاد دارم. متاسفانه فرصتی نبود تا او را زودتر به پرسپولیس بیاورم. نتایج ما از هر چیزی بهتر گویای عملکرد ماست.
برای سال 1397 چه آرزویی دارید؟
میدانم که سال 97 سال سگ است. ما باید در این سال مثل یک سگ بجنگیم و گاز بگیریم تا به دل رقبایمان وحشت بیندازیم! (میخندد). ما باید نتایج خوب گذشته را تکرار کنیم. سالی که گذشت سال بحرانی و کلیدی برای پرسپولیس بود. ما کار سختی داشتیم و سختتر این است که بتوانیم این نتایج را تکرار کنیم. به همین دلیل به نتایجی که گرفتیم افتخار میکنیم. باید در نظر بگیرید که ما سروش رفیعی و مهدی طارمی را از دست دادیم. طارمی بهترین گلزن ما بود و راحت نیست که برای این دو بازیکن بتوانیم جایگزین پیدا کنیم. من از دست بازیکنانم خوشحالم چرا که آنها موفق شدند نه تنها قهرمانی خود را تکرار کنند بلکه نسبت به فصل قبل عملکرد خیلی بهتری هم داشتند.
در روزهای اخیر پیشنهاد تیم ملی ازبکستان به شما حسابی سر و صدا به راه اندخته است.
خب به هر حال مرتب از گوشه و کنار تماس می گیرند البته می دانم که 6 ماه است تیم ملی فوتبال ازبکستان دنبال سرمربی است؛ این موارد برای تمام مربیان طبیعی است، اما من سرمربی پرسپولیس هستم و این مهمترین مسئله است و به چیز دیگری فکر نمیکنم.
خیلی از هواداران پرسپولیس معتقدند که توافق شما برای تمدید قرارداد با پرسپولیس بهترین اتفاق سال 96 بود.
من خیلی خوشحالم که هواداران از بودن من خوشحالند چرا که هواداران برای ما از هر چیزی مهمتر هستند. اگر ما اینجا هستیم به دلیل وجود هواداران است و هیچ پاداشی بهتر از این نیست که هواداران به خوبی تشخیص بدهند که ما چه کارهایی برای تیممان انجام دادیم. آنها کار ما را تشخیص میدهند و من از آنها سپاسگذارم اما به خاطر همین مسائل است که وقتی موفق نمیشویم از همه ناراحتتر من هستم چون هواداران موفقیت را میخواهند. من از نحوه برخورد هواداران با خودم راضی هستم.
اگر بخواهید عیدی بدهید چه چیزی را به چه کسی میدهید؟
من به بازیکنانم و سایر اعضای تیم یک ساعت مچی به عنوان عیدی دادم. به آنها عیدی دادم تا از زحماتی که برای تیم کشیدند قدردانی کنم.
اگر یک کارت زرد داشتید آن را به چه کسی نشان میدادید؟
کارت زرد را به داوران نشان میدادم.
اگر کارت قرمز داشتید چه؟
به سال شمسی من یک اسفندماهی به حساب میآیم و ماهیت من یک فرد آرامشطلب و صلحجو است و اصلا از کارت قرمز خوشم نمیآید اما عاشق رنگ قرمز پیراهن پرسپولیس هستم.
بی تعارف بگویید که زمانی که سرمربی تیم ملی بودید تمایل شما به پرسپولیس بیشتر بود یا استقلال؟
من الان سرمربی پرسپولیس هستم و اوضاع کاملا فرق کرده است اما روابط بسیار حسنهای با مرحوم پورحیدری داشتم. از طرفی هم با علی پروین که سلطان پرسپولیس است رابطه بسیار خوبی داشته و دارم. ما از همان زمان با هم در ارتباط هستیم و به این رابطه حسنه افتخار میکنم. شما وقتی سرمربی تیم ملی هستید به همه تیمها باید به یک چشم نگاه کنید و رنگها برای شما نباید تفاوت داشته باشد. وقتی سرمربی تیم ملی ایران بودم واقعبین بودم و میدیدم که چه بازیکنی به درد تیم ملی میخورد چون منافع تیم ملی به همه منافع دیگر ارجحیت دارد. وقتی امیر قلعهنویی بعد از من سرمربی تیم ملی شد او هم منافع تیم ملی را به هر چیزی ترجیح داد. دیگر برای او منافع استقلال مهم نبود و منافع تیم ملی از هر چیزی مهمتر بود. حتی علی دایی و افشین قطبی هم به منافع تیم ملی ایران نگاه میکردند نه به منافع پرسپولیس.
اگر بخواهید برای تعطیلات نوروز یک شهر ایران را برای سفر انتخاب کنید به کجا میروید؟
من با افتخار اکثر شهرهای ایران را دیدهام و فقط نتوانستم به یزد و کرمان بروم که دوست دارم این اتفاق هم بیفتد اما به همه شهرهای بزرگ ایران سفر کردهام و این یک ثروت بزرگ برای من به حساب میآید. از شمال تا جنوب و از غرب تا شرق ایران را میشناسم و میدانم که هر استان ایران یک خصوصیت منحصربهفرد دارد. من بهترین سفیر ایران هستم و هرکجای دنیا که هستم شهرهای ایران را مطرح میکنم. همیشه گفتهام که ایران یک کشوری زیبا است و ثروت تاریخی بزرگی دارد. در ایران مردمی زندگی میکنند که دوست دارند اگر فرد غریبهای را دیدند به او کمک کنند. متاسفانه به دلیل تبلیغات رسانههای غربی، خارجیها با یک نگاه منفی به ایران میآیند اما وقتی از ایران میروند با یک احساس سرشار از عشق و انرژی به کشورشان میروند.
اگر بخواهید دروغ سیزده بگویید چه میگویید؟
من انسان دروغگویی نیستم و دروغ گفتم را هم دوست ندارم. شما وقتی یک دروغ میگویید مجبور میشوید هزاران دروغ دیگر هم پشت سر آن بگویید. از من دروغ نخواهید.