حمیدرضا جهانیان مالک باشگاه نفت تهران از فصل گذشته روزگار عجیبی را تجربه میکرد. جهانیان در این مصاحبه، در مورد همکاری و قطع همکاری با علی کریمی گفت: «ما زمانی که تیم را تحویل گرفتیم، بازیکنان 10 روز دور از تمرین بودند. کادر فنی این تیم، حمید درخشان بود. در چنین شرایطی، تیم به ما واگذار شد. قبل از اینکه درخشان بخواهد تیم را ترک کند، چه کسی سرمربی تیم بود؟ علی کریمی. به همین دلیل ما او را انتخاب کردیم زیرا شناخت مناسبی از تیم داشت. من با خصوصیات اخلاقی او آشنا نبودم و فکر نمیکردم کسی که اسطوره است، چنین رفتار و برخوردی داشته باشد. برای من خیلی عجیب بود. او وقتی سرمربی تیم شد و پیش من آمد، گفتم من از شما نتیجه میخواهم، برایم مهم نیست که چه کار میکنی، من امکانات میدهم، مشکلاتی را که سر راه هست ، حل میکنم و شما نتیجه بگیر.»
وی اضافه کرد: «بعد از شروع کارمان، علی کریمی اعلام کرد که شخصی به نام علیپور باید به تیم اضافه شود. او خیلی اصرار داشت که ما از این شخص استفاده کنیم. من علیپور را نمیشناختم، آقای کریمی قراری در آکادمی گذاشت و ما یکدیگر را دیدیم. او از دستاوردها و نحوه مدیریتش گفت و خیلی دوست داشت بیاید به ما کمک کند. گفت اگر بیایم تنها نیستم و اسامی هفت یا هشت نفر را داد و اعلام کرد اگر بیایم، این افراد باید در کنار من باشند و هیات امنایی کار میکنیم. گفتم اینها چه تجربهای دارند؟ علیپور گفت اینها مدتها در تیم بودند و خدمت کردند و همهشان را میشناسم. گفتم شما که میگویید اینها آدمهای موفقی هستند ،چرا وضعیت تیم اینچنین است؟ این موضوع نشان میدهد که اینها خوب کار نمیکنند زیرا اگر خوب بودند، این تیم بدهکار نمیشد. آنجا من تامل کردم تا اینکه علیپور به یکباره از تیم ما جدا شد.آمده بود و تقاضا داشت که مدیرعامل بشود. من گفتم مشکلی وجود ندارد. شما مدیر عامل شوید اما به هر ترتیب او از ما جدا شد.»
جهانیان گفت: «از روزی که ما با علیپور قطع رابطه کردیم، رفتار کریمی نیز عوض شد. من بخش خصوصی هستم، دولت نیستم که کارمندم قهر کند و یا رسانهها به دروغ حرفهایی بزنند و من سریع باج دهم که چنین نکنید. وقتی دیدم با من همراه نیست و رفتارش در جهت عکس است ،خیلی راحت کنارش گذاشتم. کریمی با ما زاویه پیدا کرد و من متوجه رفتارها و برخوردهایش میشدم. همین باعث شد که مقابل تیم پیکان، بازی را واگذار کنیم و به رختکن رفتم. بازیکنان انتظار داشتند که من پرخاش کنم اما از آنها تشکر و تقدیر کردم. گفتم باید تمرین و همکاریتان با علی کریمی بیشتر شود، بیشتر به حرفهای ایشان توجه کنیدو کادر فنی را جدیتر بگیرید. این در تاریخ ثبت میشود. کاری کنید که فردا همه غبطه شماها را بخورند و در آسیا دیده شوید. از کریمی تشکر کردم و از رختکن خارج شدم. فردای آن روز کریمی به من پیامکی داد. همیشه به ایشان میگفتم هر موقع کاری دارید به من مستقیم بگویید. نگذارید کسی بین من و شما قرار بگیرد. همیشه خطاب من به ایشان، کاپیتان بود. (متن پیامکها را نشانمان میدهد و میخواند) ببینید اینجا نوشتهام «سلام و درود کاپیتان، موفق باشید». تا اینکه در یک مصاحبه ، سیاهنمایی کرد و برای من خیلی عجیب بود که چرا چنین مصاحبهای انجام شد. او گفت «تغییرات در نفت در حد نام مالک باشگاه بود». میتوان بیتفاوت بود ولی من هیچ وقت به این شکل زندگی نکردم. من این مصاحبه را برای او فرستادم که ببینم تایید میکند یا خیر؟ برایم نوشت به فکر مربی باشید، من تا بازی سپاهان (سرمربی) هستم.»
جهانیان در پاسخ به این سوال که گفته میشود او در پیامکهایی که پیش از این برای شما فرستاده از مشکلات گله کرده است اما شما آنها را پاک کردهاید، افزود: «خیر. من جوابی به او ندادم. سپاهان از ما یک بر صفر باخت و این پیام را دادم (متن پیامک را نشانمان میدهد) نوشتم: «همچنان که خانواده بزرگ نفت را سربلند و شادمان کردید از خداوند میخواهم همیشه سربلند، پیروز و موفق باشید. امیدوارم با خانواده عاقبتبخیر باشید». ایشان نیز نوشت: «منتظر هستم تعطیلی تمام شود». یعنی من را تهدید میکرد و من نیز متوجه نشدم موضوع چیست. پس از آن در روز تاسوعا رفت تمرین، در صورتی که ما تمرینات را تعطیل کرده بودیم. گفتم چرا تاسوعا رفتید تمرین کردید؟ حق نداشتید. من به او گفتم شما کارمند نفت هستید؛هرچند که اسطوره باشید. در حال حاضر در باشگاهی کار میکنید که مدیر باشگاه تصمیم میگیرد که چه روزی تمرین باشد و چه روزی تمرین نباشد و ایشان نیز نوشت منتظر هستم تعطیلات تمام شود. من تاسوعا را به او تسلیت گفتم و نوشتم «همچنان بزرگ ما هستید. امیدوارم بتوانم درخدمتتان باشم. به شما افتخار میکنم، ارادتمند جهانیان». برای من نوشت که فردا ساعت 10 تمرین است، امیدوارم ببینمتان، قول میدهم به کسی نگویم که تشریف میآورید. من نیز نوشتم «در کنار شما بودن افتخار است». این برخوردها خیلی زشت است. شاید اگر من بیرون مجموعه بودم و کسی به من این مطالب را میگفت، من باورم نمیشد اما اتفاقی است که برای خود من افتاده است.»