ماجرای مهدی رحمتی و استقلال ماجرای غریبی است. او در دو فصل اخیر دوبار از تیم اخراج شده است. گلری که دیگر آن ستاره درخشان نیست و کلین شیت برایش به رویایی بدل شده، حالا یک استخوان مانده در گلوست که نه می توانند هضمش کنند و نه ...!
رحمتی که قرار بود بازوی سرمربی باشد، در دو فصل گذشته با بازوبند کاپیتانی و با نقش غیر قابل کتمان درباره بسته شدن تیم، حالا در نقطه ای است که دیگر آن جایگاه افسانه ای اش در تیم را ندارد. حتی حسین حسینی گلر دیگر استقلال بازی در دروازه را حق خود می داند.
رحمتی دیگر قهرهایش هم کسی را ناراحت نمی کند و اصلا خیلی از هواداران او را در این حال و روز تیم مقصر می دانند. اینکه منصوریان گفته در استقلال همه را غیر از او حلال می کند و این عین همان حرف پروِیز مظلومی و البته امیر قلعه نویی است، نشان می دهد مهدی در استقلال رسیده دقیقا به ته خط و با بودنش نه خودش به موفقیت می رسد و نه آبی ها.
اما جالب اینجاست که چرا با بازیکن 35 ساله تیم قرارداد 3 ساله بسته اند؟ کجای دنیا چنین رفتاری را انجام می دهند؟ چطور چنین تعهدی ایجاد شده است که امروز بگویند چاره ای نداریم؟ مدیرانی که این قرارداد را بستند که همین حالا هم در تیم هستند! قرارداد سه ساله با رحمتی را نه امروز و نه دیروز در زمان منصوریان که حتی قبل از این ها و در زمان مظلومی ایده اش را همین مدیران و نه اعضای کادرفنی دادند!