علی کریمی در محل تمرین امروز (دوشنبه) تیم نفت طلاییه در ورزشگاه تهرانسر در مورد اینکه با در بسته ورزشگاه روبهرو شدهاند، گفت: بله، در بسته است. ما برنامه تمرینی را بهصورت مکتوب داده بودیم و بازیکنان این برنامه را در اختیار داشتند، اما با در بسته محل تمرین روبهرو شدیم.
وی در ادامه افزود: خیلی چیزها بعد این قضیه مشخص میشود. پس از اینکه بازیکنان از اینجا رفتند، کارهای قانونی را انجام داده و پیگیر داستانهای اخیر خواهیم بود.
سرمربی تیم نفت طلاییه در واکنش به اتفاقات عجیب و غریب در باشگاه نفت گفت: این اتفاقات بهخاطر نبودن آییننامه و قوانین درست میافتد. در مورد اوضاع نفت نماینده وزارت نفت و فدراسیون فوتبال باید نظر بدهند و در حیطه اختیارات من نیست که حرف بزنم. همه حرف و حدیثها و صحبتهای ما به این دلیل است که هر چیزی اصولی دارد و دنبال این هستیم قوانین اجرا شود. اگر قرار است با هم کار کنیم، باید برای همه تیم کار کنیم تا چیزهای خوبی اتفاق بیفتد.
کریمی همچنین خاطرنشان کرد: اگر صحبتی انجام میدهم، دوستان و علاقهمندان به فوتبال روی این نگذارند که حتماً میخواهم مربیگری کنم. شاید با این شرایط آخرین باری باشد که مربیگری کنم. مدیریتی میبینم که هیچ سازگاری با من ندارد. تا چیزی تغییری نکند، شاید قبول نکنم مربیگری کنم.
«بیشتر بازیکنان ما از امروز تمرینات خود را شروع میکنند.»، وی ادامه داد: پس از بازی با سپاهان، بلافاصله تمرینات را شروع کردیم. گفته بودم شرایط بدنی خوبی نداریم و باید از این زمان استفاده و تمرین کنیم. در حال تمرین کردن بودیم که آقایان حرف و حدیثهای زیادی ایجاد کردند. من نه با پیامک سرمربی شدم و نه با پیامک استعفا دادم. ایشان (مالک باشگاه) در مصاحبههای خود میگفتند با پیامک استعفا دادهام و تا دید نمیتواند به نتیجه برسد موضوع را به چیزهای دیگری بردند که برای من مهم نیست. بچهها به من لطف کردند، اگر بازیکنان هم نمیآمدند، من با کادر فنی خودم اینجا حضور پیدا میکردم.
سرمربی تیم نفت طلاییه در رابطه با جریمه 50درصدی بازیکنان بهخاطر حضور در تمرینات او گفت: در حالی صحبت از جریمه 50درصدی میشود که بیشترین جریمه برای تیمها در فدراسیون 15 درصد است. میگویند فوتبالیستها پول میگیرند، اما 50 درصد جریمه شده، مالیات باید بدهند و هزینه جابهجایی هم از آنها میگیرند. مخابرات هم هزینه جابهجایی را برداشته است! اگر بازیکنی از تبریز به تهران بیاید، باید هزینه جابهجایی پرداخت کند. سازمان لیگ هم سه درصد از قرارداد بازیکنان را برمیدارد. هزینه تستهای پزشکی و دیگر مسائل هم حدود سه میلیون تومان میشود. شما حساب و کتاب کنید که این رقمها چقدر خواهد شد.
کریمی افزود: از رسانهها خواهشی که دارم این است که از تریبون خود اطلاعات درست به مردم بدهند. چنین چیزی در هیچ جای دنیا رخ نمیدهد که بازیکن با شکایت خود پولش را بگیرد. آیا این بیزنس و درآمد است؟ این موردها را در خارج از ایران نمیبینید و تنها در کشور ما اتفاق میافتد. آقایان ون گال یا ون خال را که آخر هم نفهمیدیم تلفظ درست آن کدام است برای ما مثال زدند. به آنها گفتم "یک مورد اتفاق افتاده و آیا مورد بعدی را سراغ دارید؟".
وی تصریح کرد: فدراسیون فوتبال که متولی فوتبال است، کارش را برای من و مردم توضیح دهد. مگر وظیفه فدراسیون غیر از این است که به حق مربی و بازیکن برسد و برنامهریزی کند. فدراسیون فوتبال فقط حولوحوش تیم ملی میچرخد. باید در زمان خودش به تیم ملی پرداخت و بهسلامتی تیم ملی راحت به جام جهانی صعود کرد. فوتبال فقط تیم ملی نیست، باید لیگ خوبی داشته باشیم که تیم ملی شده تا در همه تورنمنتها شرکت کند. البته باید حرفهای آنها (فدراسیون فوتبال) را گوش کنیم، شاید کاری انجام میدهند که تأثیرگذار است. شاید ما چشم بصیرت نداریم که کار آنها را نمیبینیم.
سرمربی تیم نفت طلاییه در واکنش به اینکه موضوع او و حمید درخشان پیش از این با علی دایی هم اتفاق افتاده بود، گفت: یکسریها دنبال این اتفاقات هستند تا چنین شانسی به آنها داده شود. این وسط دعا و نذر و نیاز هم میکنند! درخشان باشد یا آقای X، برای من شخص مهم نیست. هر چیز قانونی دارد. اگر امروز میآمدند و نامه برکناری داده و اخراجم میکردند، صحبتی نمیکردم. مشکلی هم نبود و میرفتم. بارها در صحبتهایم گفتم که بحث من این نیست که این آمده یا آن. نوع برخورد، نوع رفتار و کاری که باید انجام شود، مهم است.
کریمی در پاسخ به این سؤال که آیا این اتفاقات از پیش تعیین شده، خاطرنشان کرد: در سه بازی که حضور داشتم، چه میبردیم، چه میباختیم، شرایط هیچ فرقی نمیکرد. خمره رنگرزی نیست که بلافاصله نتیجه بگیریم. تیمی را تحویل گرفتیم که نرمالترین شرایط یک تیم لیگ برتری را نداشت. حق مالک و مدیرعامل باشگاه است که هر کسی را بالاسر تیم بگذارد، اما هر چیزی اصولی دارد. به یاد دارم حبیب کاشانی وقتی قصد داشت در پرسپولیس علی دایی را جایگزین کرانچار کند، خیلی راحت با کرانچار صحبت کرد و کرانچار هم برای او آرزوی موفقیت کرد و به کشورش بازگشت. آیا اتفاقی افتاد؟ حرف و حدیثی ایجاد شد؟ اینجا در ایران بهعکس شده که فقط یک بار قضیه کرانچار رخ داده تا طرف بخواهد با جلب رضایت سرمربی فعلی فرد دیگری را جایگزین کند.