اینبار امیر با کولهباری از خاطرات خوب سرمربیگری در سپاهان که با افتخارات قابل ملاحظهای هم همراه بوده، به اصفهان آمده تا سرمربی ذوبآهن باشد. با قلعهنویی بعد از آخرین تمرین ذوبآهن قبل از سفر به تهران و رویارویی با استقلال گپ زدیم و اگرچه شرط امیر این بود که درباره وضعیت استقلال چیزی نپرسیم و حرفی نزنیم اما چه کنیم که بحث خیلی زود به سمت استقلال رفت، به سمت تیمی که سالها تیم امیر بوده و امروز رقیب تیم اوست...
* منتقدان شما میگویند امیر قلعهنویی همیشه فصل را بد شروع میکند و در ادامه، به کار مسلط میشود. اگر این تئوری را قبول دارید، دلیلش را میگویید...
این هم برای خودش فرضیهای است، من این حرف را قبول ندارم ولی به هر حال یک عده چنین نظری دارند. این شکلی نبوده که من تمام فصلها را بد شروع کرده باشم اما متأسفانه یک عده هستند که من هر کاری کنم، انتقاد میکنند. قهرمان هم که میشویم، انتقاد میکنند. از روی هوا گل میزنیم، یک ایرادی میگیرند، روی زمین به گل میرسیم، ایراد دیگری میتراشند... این داستان را من سالهاست دارم. البته این فصل که اصلاً شروع بدی نداشتیم و اگر مشکلات داوری نبود، مصدومیتها پیش نمیآمد و بدشانسی نمیآوردیم، جایگاه بهتری داشتیم...
*این هفته با استقلال بازی دارید. بازی تیمی که ۶ گل زده با تیم بحرانزده...
ببخشید حرفتان را قطع میکنم، اصلاً این مدلی به بازی نگاه نکنید. اصلاً نباید به آمار توجه کرد. ما ۶ گل به استقلال خوزستان زدیم، نوش جانمان ولی فقط همان شب حق شادی داشتیم، آن برد به تاریخ پیوست. الان ما با استقلال بازی داریم، آمار ما که قرار نیست به استقلال گل بزند.
*بازی را چطور میبینید؟
نمیتوانم چیزی درباره بازی بگویم، فقط امیدوارم بچهها با همان کیفیتی که بازی قبل ارائه دادند، مقابل استقلال بازی کنند.
*به عنوان یک استقلالی دلتان برای استقلال فعلی نمیسوزد؟
معلوم است که میسوزد، من استقلال را دوست دارم، استقلال تیم بزرگی است و امیدوارم دوباره شرایط آرمانیاش را پیدا کند.
*دلتان نمیخواست در شرایط دیگری با استقلال بازی میکردید؟
دقیقاً، دوست داشتم شرایط استقلال بهتر بود و این بازی بیدلیل حساسیت اضافه پیدا نمیکرد.
*منصوریان به شما ببازد، برکنار میشود. این مسئله باعث نمیشود عذاب وجدان بگیرید؟
بگذارید سؤال شما را جور دیگری جواب بدهم. منصوریان برای استقلال زحمت کشیده، منصوریان را خودم به استقلال آوردم، روزی که مقابل پارسخودرو بازی داشتیم، خودم دیدمش و او را به استقلال آوردم. حالا بماند که بعضیها بعدها شریک این ماجرا شدند! این را گفتم که بدانید منصوریان را دوست دارم و آینده کاری او برای من مهم است. کاش در استقلال رفت و آمد مربیان با برنامه بود و آدمها را برای سوزاندن نمیآوردند اما مشکل استقلال چیز دیگری است.
*چیست؟ چرا مشکل را نمیگویید؟
خدا لعنت کند آنهایی را که برای پست و مقام خودشان بیادبی را وارد استادیومها کردند. خدا نگذرد از آنهایی که فرهنگ استقلال را نابود کردند. استقلال قبلاً هم دوران ناکامی داشت، کجا این فحاشیها بود؟ در تمام دنیا هم گاهی اوقات برخی تیمها چند سال پیدرپی بد نتیجه میگیرند اما با کدام مربی چنین رفتاری میشود؟ متأسفانه یک عده به تماشاچیان و طرفداران جوان، راهنمایی غلط میدهند و آنها هم از روی احساس، واکنشهای بدی در ورزشگاه دارند. الان در آستانه بازی با استقلال دوست ندارم حرفی بزنم اما یک روز همه چیز را راجع به استقلال میگویم، از آن سال که به دسته سوم رفتیم، از آن روز که فتحا...زاده آمد، از بیپولیها، از سیزدهمی و نهمی و... بگذارید یککم سن و سالم بالاتر برود، خیلی حرفها برای گفتن دارم تا همه بدانند به خاطر استقلال از چه چیزهایی گذشتم و چه اتفاقاتی در استقلال بود...
*میشود برای نمونه دو موردش را بگویید؟
الان حرف بزنم، میشود منت گذاشتن سر استقلال ولی فقط برای نمونه، آخرین قراردادم یک و دویست بود که فقط سیصد تومن گرفتم. تازه مالیات تمام قرارداد را دادم. رفقای من بالای یک میلیارد خرج کمپ کردند و حرفی هم نزدند، بروید بپرسید از چه پیشنهادی و چه رقمی گذشتم، البته منتی نیست، وظیفهام بود برای استقلال هر کاری از دستم برمیآید، انجام بدهم.
*یک سؤال داریم که امیدواریم ناراحتتان نکند؛ خوب است که سرمربی فوتبال، رستوران داشته باشد؟
از نظر شما بد است؟ نمیدانم چرا این سؤال را پرسیدید. این سؤال، هدفدار بود! شاید از نظر من هم بد باشد اما جرم نیست، میدانید چه چیزی بد است؟ این که سرمربی از وقت کار فنیاش بزند و دنبال تجارت باشد ولی من طوری کار میکنم که هیچ دینی گردنم نیست. اگر تجارت خارج از فوتبال من، به کارم لطمه بزند و باعث شود روی مربیگری تمرکز نداشته باشم، بد است ولی تا به حال به من لطمهای نزده و تمرکزم روی مربیگری است.
*ولی مربیان بزرگ دنیا تجارت غیرفوتبالی ندارند.
چه کسی گفته ندارند؟ پس این همه تبلیغات و قراردادهای تبلیغاتیشان چیست؟ بله، رستوران و تولیدی و کافه ندارند ولی درآمدهای تبلیغاتی دارند. این درآمدها در فوتبال ایران نیست.
*بگذریم، مشکل شما با عادل فردوسیپور چیست و چرا تلاش نمیکنید حل شود؟
این آقا میخواهد فوتبال را نابود کند، تا حدودی هم به هدفش رسیده و دارد راه خود را ادامه میدهد. این که تماشاگر از ۸۰ هزار نفر رسید به ۸ هزار نفر، حاصل کارهای این مجری است که در برنامهاش اجازه حرمتشکنی داد؛ مدیرعامل را با بازیکن روبهرو کرد، مربی را به جان هیئت مدیره انداخت و بزرگتری و کوچکتری را از بین برد. من با او مشکلی ندارم، او با من مشکل دارد. این دفعه دقت کنید، از یک بازیکن درباره من سؤال میکند، اگر انتقاد کند به او تریبون میدهد و حرف نمیزند تا طرف علیه من حرف بزند اما همین که بخواهد از من تعریف کند، سریع آنتن را از او میگیرد و میگوید برویم یک آیتم دیگر ببینیم.
*به عنوان آخرین سؤال، مدتهاست میان شما و کیروش آتشبس برقرار شده. خودتان به این نتیجه رسیدید یا کسی میانجیگری کرد؟
من با کیروش رفاقت دارم. چند بار هم با یکدیگر نشست داشتیم و آخرین جلسهمان حدود ۵ یا ۶ ساعت طول کشید. اگر بحثی بین ما بود، کاملاً فوتبالی بود وگرنه من بارها از او تشکر کردم و باز هم تشکر میکنم، از خودش و ملیپوشان بابت صعود دوباره به جام جهانی...
*البته انگار یک بار که شما گفته بودید تیم ملی با تفکرات استقلالی به جام جهانی برزیل رفت، باعث دلخوری کیروش شده بود... راستی، طبق نظریه شما، الان پرسپولیسیها هم باید بگویند تیم ملی با تفکر پرسپولیسی به جام جهانی روسیه رفت...
سوء برداشت شده، من گفتم تفکر لیگ، یعنی منظورم این بود که تیم ملی با اعتماد به لیگ و استوار کردن استخوانبندی خود روی ترکیب تیم قهرمان لیگ به جام جهانی رفت. منظورم این است که تیم ملی خوب، از دل لیگ خوب بیرون میآید. ما در تیم ملی اصلاً بحث استقلال و پرسپولیس نداریم.