اتفاقی که نباید رخ میداد، افتاد. دو فوتبالیست ملیپوش از خط قرمز نظام عبور کردند، در چه لباسی و چه شرایطی تفاوتی نمیکند، آنها باید برای این کار پاسخگو باشند و این کار باید هرچه زودتر انجام شود تا جلوی حاشیههای بیشتر و هیاهو و موجسواریهای دشمنان نظام و برخی بیبصیرتهای داخلی گرفته شود. مسعود شجاعی و احسان حاجصفی باید توضیح دهند و البته باید پای جریمه و برخوردی که از سوی مسئولان با آنها میشود نیز بایستند. اینکه عدهای در حمایت از آنها برآیند، کوبیدن بر طبل هیاهو و جار و جنجال است آن هم برای منحرف کردن اذهان عمومی از اصل ماجرا. بازیکنان تیم ملی و پیشکسوتان فعال در صفحات مجازی شاید از سر احساسات و البته برخی با اهداف خاص از این دو بازیکن حمایت کنند، اما نباید از اصل ماجرا غافل شد.
ما نیز خوب میدانیم که از نگاه ورزشی شجاعی و حاجصفی به تعهد خود در قبال باشگاه یونانی عمل کردهاند، اما این عمل آنها آرمانها و سیاست خارجی کشور را زیر سؤال برده، بنابراین بهتر است آنهایی که امروز در مقام دفاع از این دو بازیکن برآمدهاند، نگاهی به برخوردهای بازیکنان بزرگ جهان و اظهارنظرهای آنها پیرامون رژیم صهیونیستی داشته باشند. بهطور حتم شجاعی و حاجصفی در دنیای فوتبال با کریستیانو رونالدو قابل مقایسه نیستند، ولی همه میدانند که رونالدو به خاطر مواضع ضداسرائیلی تا چند سال از دریافت توپ طلا محروم میشد. نمونههای زیاد دیگری را هم میتوان مثال زد، اما حالا دو بازیکن ملیپوش ما با چشمپوشی از آرمانهای بزرگ انقلاب اسلامی مقابل نماینده همان رژیم به میدان میروند.
بهطور حتم باید با این دو برخورد شود. برخوردی درست و هوشمندانه که هم مانع تکرار این قبیل اتفاقات شود و هم باعث ضرر و زیان خودمان نشود. قطعاً رسانههای صهیونیستی و بنگاههای خبری ضدنظام گوش به زنگ هستند تا ببینند نوع برخورد ما با این دو بازیکن چگونه است، برخی شیطنتهای داخلی و خارجی هم بر این آتش میدمد، بنابراین باید هوشیار بود. امروز در ایران همه منتظر شنیدن حرفهای شجاعی و حاجصفی هستند، همه میخواهند بدانند که آنها نهایت تلاش خود را برای حاضر نشدن در میدان مسابقه انجام دادهاند، اما موفق نشدهاند، هرچند که باید از این مسابقه و حضور در آن فرار میکردند که نکردند و به همین خاطر باید منتظر برخورد باشند.
قبلاً گفتیم که تاریخ ورزش انقلاب اسلامی برای رودررو نشدن با رژیم جعلی و نژادپرست صهیونیست حتی قید مدال المپیک را هم زده است، پس در این میان قبول ضرر و زیان یک تیم درجه چندم یونانی اصلاً محلی از اعراب ندارد. شرایط امروز هوشمندی، درایت و بصیرت بیشتر ما را میطلبد، درایتی برای حفظ منافع ملی. آنها که پیام تبریک برای شجاعی و حاجصفی ارسال کردهاند، حتماً چشم به راه برخورد سفت و سخت ایران با این دو هستند تا از آن به عنوان ابزاری برای منزولی کردن و تحریم ایران استفاده کنند و آنها که در داخل تا دیروز سینه چاک تیمهای عربی حاشیه خلیج فارس و بعضاً موجسواران فتنه بودند و امروز در قامت حمایت از شجاعی و حاجصفی قدعلم کردهاند، نابخردانه آب به آسیاب دشمن میریزند و آنها را برای تاختن به آرمانهای نظام مقدس جمهوری اسلامی و امام راحل جریتر میکنند.
میتوان چوب برداشت و شجاعی و حاجصفی را فلک کرد، میتوان آنها را طرد و محروم کرد، هرچند که بابت این خطا شایسته آن هستند، اما این همان کاری است که دشمن میپسندد و همین مسائل است که هوشمندی ما را میطلبد، مسئولان فدراسیون و وزارت ورزش حتماً خوب میدانند که شیطنتی پشت این جریان پنهان است، این قبیل حمایتهای کورکورانه و بعضاً هدفمند کار را سختتر میکند، اما سختی کار در مواجهه با حفظ آرمانهای انقلاب اسلامی نباید دیده شود، بلکه باید با درایت و بصیرت به استقبال آن رفت و با آن مواجه شد، یک برخورد منطقی و مطابق با قوانین و سیاست خارجی کشور، برخوردی موجب اعتلای نام ایران و نقش بر آب شدن نقشههای دشمنان قسم خورده نظام شود.
فریدون حسن