سیدمهدی سیدصالحی درباره دوری اش از فوتبال گفت: قسمت این بود که یکسال خانه نشین شوم. پیشنهادات خوبی از لیگ دسته اول داشتم. نه اینکه بگویم سطح لیگ یک برایم بد بود، ولی شرایطم طوری نبود که بتوانم در لیگ دسته اول بازی کنم.
وی درباره خداحافظی اش از فوتبال، گفت: شرایط فوتبالی ما طوری رقم می خورد که فوتبالیست ها بر اساس توانایی جابجا نمی شوند. در کسوت بازیکن به خودم اجازه نمی دادم هیچ موقع به بزرگتر و مربی خودم حرفی بزنم. هیچ زمانی مصاحبه ای علیه کسی انجام ندادم. از سالی که استقلال خوزستان بودم و در نیم فصل هشت گل زدم، بحثی به نام جوانگرایی در فوتبال راه انداختند که به نظرم جوانگرایی نبود؛ دلال گرایی بود. بازیکنانی مثل رجب زاده، سیدجلال حسینی و رضا عنایتی جزو بهترین های لیگ بودند. فوتبال به سن و سال نیست. فوتبال به درست زندگی کردن است. فوتبالیست از سن ۳۱ سالگی به بعد، تجربه اش به کار می آید.
بازیکن پیشین پرسپولیس و استقلال تاکید کرد: ورزشکاران دو بار می میرند. یکبار زمانی که از عشق خود خداحافظی می کنند و یکبار هم مرگ الهی. قسمت بود که یکسال دور از فوتبال باشم.
سیدصالحی در پاسخ به این سئوال که دوری اش از فوتبال به خاطر دلال گرایی بوده است؟ گفت: به نظرم همینطور بود.
وی ادامه داد: ۱۴ سال در این فوتبال به خاطر عنایت خداوند حضور داشتم و به بزرگترم احترام گذاشتم ولی به هیچکس هم باج ندادم. نمی توانید از فوتبالیست پرتجربه توقع داشته باشید ولی می توانید از فوتبالیست های جوان یکسری انتظارات داشته باشید. چرا سیدصالحی فوتبال بازی کند؟ چرا قرارداد سنگین به امثال سیدصالحی ها بدهیم؟ جوانگرایی می کنیم و خیلی استفاده ها می توانیم از کنار این جوانها داشته باشیم.
سیدصالحی یادآور شد: سطح فوتبال ما سال گذشته در لیگ پایین آمده بود. شما هیچ موقع نمی دید اختلاف بین تیم اول و چهارم ۲۰ امتیاز باشد. ما می توانیم راحتتر حرف بزنیم و به هر قیمتی بازی نکنیم و درآمد نداشته باشیم.
وی در خصوص اینکه پرسپولیس با همین بازیکنان جوان توانست قهرمان لیگ برتر شود، گفت: پرسپولیس با مربیگری برانکو بازیکنان جوانِ باتجربه داشت. فرشاد احمدزاده در عین جوانی تجربه اش را جای دیگر به دست آورد و بعد به پرسپولیس آمد. محسن مسلمان هم همینطور. در پرسپولیس جوانگرایی در کنار تجربه قرار دارد. این درست نیست که خیلی از بازیکنان باتجربه به ناحق کنار گذاشته شوند چون با دلالی نیستند. اینکه بخواهیم کارمان را به اسم جوانگرایی انجام بدهیم درست نیست.
بازیکن پیشین پرسپولیس و استقلال با بیان اینکه این دلالی به قدری قوی است که تجربه امثال بازیکنان با تجربه نادیده گرفته می شود، تصریح کرد: مناسبات این دلالی این است که یکسری آدمهایی که برای ورزش دل نمی سوزانند دور یک میز نشسته اند و اجازه نمی دهند هیچکس دیگری وارد شود و خود آنها بازیکنان را جابجا می کنند. خیلی از مربیان هم دانش دارند ولی بیرون هستند. شاید علتش این است که باج نمی دهند.
سیدصالحی در پاسخ به این سئوال که یعنی هرکسی درصدش را پرداخت نکند از فوتبال کنار می رود؟ تاکید کرد: واقعیت این است. چرا باید پول بیت المال به جیب کسانی برود که عرقی برای ورزش نریخته اند. چرا جوانهای ما باید با پول وارد فوتبال شود.
وی در خصوص اینکه این آدمها از از کجا می آیند؟ تصریح کرد: من نمی دانم. به عنوان کسی که ۱۴ سال خاک این فوتبال را خورده ام و در ۴ تیم بزرگ ایران بوده ام، نمی دانم. به خاطر اینکه به هر قیمتی نخواستم بازی کنم، از فوتبال خداحافظی کردم.
سیدصالحی که در برنامه چهارسوی لیگ حضور یافته بود، در پاسخ به این سئوال که آیا شما در انتخاب تیم ها اشتباه کردید؟ گفت: بحث تیم انتخاب کردن نیست. هر اتفاقی در زندگی می افتد سرنوشت و تقدیر است. من از این ناراحتم که عوامفریبی می کنیم و می گوییم جوانگرایی کرده ایم.
وی در پاسخ به این سئوال که آیا از این پیشنهادات به شما هم شده است؟ گفت: سیدصالحی آدمی نبود که کسی بخواهد این پیشنهاد را بدهد.
بازیکن پیشین استقلال و پرسپولیس درباره اینکه آیا بازیکنانی مثل رضا عنایتی و مهدی رجب زاده هم از این فوتبال دلزده هستند؟ اظهار کرد: اینها به باشگاهی که هستند بر می گردد. رجب زاده جزو نوابغ فوتبال ذوب آهن است. عنایتی هم جزو نوابغ فوتبال ماست. خیلی اتفاقات در فوتبال ما می افتد مثل اینکه بازیکن تیم ببندد و اسپانسر بیاورد. من دوست داشتم با پیراهن تیمی خداحافظی کنم که این اتفاقات برای من نمی افتاد. به هر حال این «شتری است که در خانه هر کسی می خوابد». خوشحالم که با تمام وجود بازی کردم و منت زانویم را کشیدم.
سیدصالحی در پایان گفت: خیلی جاها اسم مرا مارکوپولو گذاشتند. اینطور نبود. من با سپاهان شناخته شدم. من فوتبالم را مدیون سپاهان هستم. در استقلال هم فوتبال بازی کردم و هواداران برایم زحمت کشیدند. جدایی ام از سپاهان ناخواسته بود و مرا نخواستند. استقلال هم بعد از دو سال نخواست. تنها جایی که مرا خواست و از جان و دل مایه گذاشت، تراکتورسازی بود که آن هم به خاطر مشکلات خانوادگی از این تیم جدا شدم. در پرسپولیس، آقای رحیمی مرا نخواست. رحیمی به من گفت اگر می خواهی بمانی باید بروی با تیم امید پرسپولیس تمرین کنی. آیا شما بودید این کار را می کردید؟