خلف وعده قابل پیشبینی مسئولان وزارت ورزش و جوانان در رابطه با اعلام اسامی اعضای جدید هیأت مدیره دو باشگاه پرسپولیس و استقلال که پیشتر وعدهاش را برای پایان خرداد ماه داده بودند یکبار دیگر باعث شد تا مشخص شود عزمی جدی در این وزارتخانه جوان برای اصلاح امور وجود ندارد چرا که به هر حال ایرادات قابل توجهی در شیوه مدیریت دو باشگاه و در بحث هیأت مدیره آنها وجود دارد. حضور افرادی که تمام وقت در اختیار این دو باشگاه نیستند یا افرادی که درباره آنها شائبه دو ملیتی بودن وجود دارد و همچنین بحث بازنشستگی برخی از این اعضا و البته درگذشت منصور پورحیدری که باعث شد تا هیات مدیره استقلال به 4 نفر برسد و سپس در میانه راه شهاب جهانیان از سمت خود استعفا کرد تا وضعیت مدیریتی استقلال بیش از هر زمان دیگری با چالش روبرو شود، از جمله مواردی است که لزوم تغییرات در هیأت مدیره پرسپولیس و استقلال را بیشتر از هر زمانی کرده است.
قبل از این مسئولان وزارت ورزش در چندین و چند مصاحبه و با گفتن این جمله که هیأت مدیره دو باشگاه ترمیم میشوند وعده تغییرات را داده بود و حتی پایان خرداد برای چنین اتفاقی عنوان شد اما در حالی که فردا روز سوم تیر ماه است چنین اتفاقی رخ نداد تا دیوار بیاعتمادی از سوی وزارتنشینان بنا شود. در این بین این سؤال پیش میآید که اگر وزارت ورزش قصد تغییرات (ترمیم) نداشت چرا این موضوع را بارها در مصاحبههای رسمی خود عنوان کردند و اگر هم قصد انجام این کار را دارند پس این تعلل چه معنی میدهد؟ شاید باید باور کنیم که مسئولان تصمیمگیرنده بیش از اندازه مصلحتاندیشی میکنند و به همین دلیل است که بیش از اندازه دست به عصا و محتاط مشغول حرکت هستند. قطعاً ادامه چنین روندی باعث میشود که پرسپولیس و استقلال در سالی که هوادارانشان امید زیادی به آن دارند دچار حاشیههای خودساخته شده که پیامد این موضوع فقط سرخوردگی هواداران خواهد بود نه چیز دیگر.
در حدود 9 ماه گذشته و با روی کار آمدن وزیر جدید در وزارت ورزش و جوانان و در حالی که از وزیر قبلی نارضایتیهای زیادی وجود داشت تغییر محسوس و چندانی دیده نشد که این موضوع امیدها برای تغییرات مثبت در ورزش را به یأس تبدیل کرد. بحث ترمیم هیأت مدیره دو باشگاه استقلال و پرسپولیس به کنار اما وزارت ورزش هنوز نتوانسته است رابطهاش با کمیته ملی المپیک را بهبود ببخشد و حتی شاهد هستیم که این تنشها در لایههای زیرپوستی بین وزارت و این کمیته حتی از زمان عباسی و گودرزی در وزارت ورزش هم بیشتر شده است. از طرفی اساسنامه فدراسیونها عوض نشده و در حالی که به گفته معاون ورزش قهرمانی وزارت ورزش و جوانان اساسنامه مشترکی برای فدراسیونها نوشته شده اما در عمل چیزی شاهد نیستیم و حتی مشخص نیست که چه کارگروهی این اساسنامه را به نگارش در آورده و آیا از کمیته ملی المپیک نمایندهای در این کارگروه وجود داشته است یا نه.
مشکلات و کاستیها به همین جا ختم نمیشود و شاهد هستیم که حتی در دیدار ورزشکاران با رئیس جمهوری هیچ نمایندهای از کمیته ملی المپیک وجود ندارد. چندی پیش نیز در جلسه هماهنگی برگزاری مسابقات داخل سالن آسیا و جلسه هیات رییسه نماینده ای از سوی کمیته المپیک وجود نداشت. این عدم حضورها چه معنایی می تواند داشته باشد.
سردرگمیها در بحث کلان و ریز ورزش در تعدادی از فدراسیونهای ورزشی کماکان وجود دارد و مطالباتی که در ورزش از زمان محمود گودرزی وجود داشت در زمان مسعود سلطانیفر بیشتر هم شده است. نگاه مقطعی به موفقیتهایی که برخی از آنها به صورت جرقه هستند بدون شک قطار ورزش را از مسیر و ریل اصلی خود دور خواهد کرد هر چند که در حال حاضر شاهد چنین رویکردی هستیم. با این اقدامات تنها و تنها دایره گسترده ورزش را کوچک و کوچکتر میشود که این موضوع یک شکست برای تصمیمگیرندگان ورزش کشور است.
پنهان شدن پشت مربیان موفقی همچون کارلوس کیروش و برانکو ایوانکوویچ که همراه با تیم ملی و پرسپولیس موفقیتهای زیادی به دست آوردند نه در شأن وزارت ورزش است و نه میتواند مشکلات عدیده ورزش و به خصوص فوتبال را برطرف کند. در این گزارش قصد نگاه سیاسی به مقوله ورزش را نداریم اما موضوعی که خیلی توی ذوق میزند این است که وزارت ورزش و تصمیمگیرندگان آن مماشات زیادی به خرج میدهند و در این بین این ورزش و به خصوص فوتبال است که بیشتر از همیشه سردرگم میشود. بهتر است مسئولان ورزش حداقل با خودشان صادقانه حرف زده و عمل کنند و اگر بنا به انجام کاری ندارند آن را اعلام نکنند و اگر هم اعلام کردند آن را انجام دهند.