آنقدر عقب نمیرویم تا بخواهیم کارآگاهانه عمل کنیم و ببینیم اواخر فصل پیش، یعنی همان روزهایی که استقلال در حال قهرمان شدن در لیگ برتر بود و یک پای فینال جام حذفی، در پشت پرده چه گذشت. شاید روزی پرویز مظلومی، تصمیم گرفت درباره آن مقطع روشنتر حرف بزند... اتفاقات آن روزها، بیشتر از همه به او مربوط است.
قبل از شروع
استقلال دروغ گفتن به خودش را از زمانی آغاز کرد که علیرضا منصوریان را با 45 سال سن و حدود 9 سال سابقه مربیگری، یک سرمربی آیندهدار که گویا روی پله نخست این حرفه ایستاده، دانست! در هیچ نقطهای از جهان، کسی با این سن و سال و سوابق، یک مربی جوان و باآتیه معرفی نمیشود. اما استقلال دوست داشت این القا را عملیاتی کند و موفق هم شد تا به این ترتیب قبل از برگزاری اولین جلسه تمرین، یک بر صفر از خودش عقب بیفتد!
مورد علی پروین
علی پروین با 9 سال سابقه مربیگری (که قسمت عمده آن در قالب «بازیکن- مربی» سپری شد)، در شرایطی که یک سال از این روزهای منصوریان جوانتر بود تیم ملی ایران را به قهرمانی بازیهای آسیایی پکن رساند و یک سال بعد یعنی در شرایط مشابه سنی با سرمربی کنونی استقلال، با پرسپولیس قهرمان جام در جام باشگاههای آسیا شد. در آن سالها، هیچکس علی پروین را مربی باآتیهای ندانست! او «به وقتش» موفق شد اما گویا مورد منصوریان را باید از زاویه دیگری تعریف کرد؛ زاویهای که برای سرمربی 45 ساله استقلال حاشیه امنیت بسازد!
نقل و انتقالات و تعصب و جانماز
برای رسیدن منصوریان به استقلال، «استقلالی بودن» او یکی از اصلیترین ملاکها بود. او با درک درست این مسئله دست به کار شد و از حرمت پیراهن آبی گفت: از اینکه بازیکن استقلال باید قدر این پیراهن را بداند و مثلاً اگر «جانماز» در اختیار نداشت روی پیراهن این تیم نماز بخواند. این حرفها درست در روزهایی مطرح شد که استقلال، صلاح دانست نام دو بازیکن از متعصبترینهای تاریخش را در لیست مازاد قرار بدهد! وحید طالبلو، این روزها در فولاد «ستاره» است و آرش برهانی که حداقل تا امروز، هنوز نمیداند وقتی قرار بوده جانشین او (آرش افشین) هم مثل خود او به بازی گرفته نشود، چه دلیلی برای اخراجش وجود داشته است؟ همچنان معلوم نیست، تعصبی که قرار بود در استقلال احیا شود، از چه زمانی نمایان خواهد شد. در استقلال منصوریان، تا امروز کدام بازیکن در کدام بازی از جان مایه گذاشته است؟
هفتههای سیزدهم
استقلال در پایان هفته سیزدهم لیگهای پارسال و امسال دو وضعیت متفاوت داشته است:
جایگاه جدول- پارسال: اول، امسال هفتم
پیروزی- پارسال: 7، امسال: 4
باخت- پارسال: یک، امسال 3
گل زده- پارسال: 22، امسال 16
گل خورده- پارسال: 12، امسال 13
تمام آمار، استقلال مظلومی را تیم برتری نشان میدهد. استقلال منصوریان، حتی در شناساندن «پدیدهها» و معرفی بازیکن به تیم ملی نیز ناکارآمدتر است.
صبر خوب است، اما نه برای همسایه!
تیمی که مظلومی از قلعهنویی تحویل گرفت، نسبت به تیمی که از سوی مظلومی به منصوریان تحویل داده شد، تیم بیسروسامانتری بود اما سرانجام هم روی سکوی لیگ برتر ایستاد و هم تا فینال جام حذفی جلو رفت. این دستاوردها - به درست یا غلط- برای مجموعه استقلال، کافی تشخیص داده نشد. مدیریت استقلال صبر پیشه نکرد و قرارداد دو ساله مظلومی معلق شد. حالا، منصوریان همچنان استقلالیها را به صبر دعوت میکند. استقلال که با توجه به طرفداران میلیونی و پیشینه پرافتخارش برای مظلومی، فرصت و بخت تحمل و حوصله را قائل نبود حالا باید برای منصوریان به سمبل صبر تبدیل شود! صبر البته خوب است اما مدارا و صبوری کردن به انگیزه نیاز دارد. پرسپولیس هم فصل پیش «صبر» پیشه کرد اما در مسیر این صبر طولانی، پیشرفت و تکامل را حتی در میان باختهایش با تمام وجود احساس میکرد. در تیم استقلال، کدام نشانه از «بهتر شدن» قابل لمس است تا این صبر ادامه پیدا کند؟ آنچه منصوریان در پناه گذشت زمان و صبر نویدش را میداد، این روزها در مورد تیمهایی مثل گسترش فولاد و ذوبآهن صادق است، نه تیم خودش!
... و آمارهای دیگر
از سه شکست استقلال، دو باخت برابر صنعت نفت و تراکتورسازی در شرایطی رقم خورده که آبیها زننده گل اول مسابقه بودهاند! از پنج مساوی استقلال در بازیهای «گلدار» این تیم، چهار مساوی برابر نفت تهران، ماشینسازی، فولاد و گسترش فولاد در شرایطی به دست آمده که تیم منصوریان زننده گل اول مسابقه بوده و شانس پیروزی داشته است. پیکان را باید یک استثنا دانست: تنها تیمی که استقلال توانسته برابر آن، از شکست به مساوی دست پیدا کند!
حرف آخر
آقای سرمربی! برای آنکه رنجیدهخاطر نشوید، نمیگوییم شما برای استقلال کوچک هستید اما به این فکر کنید که شاید استقلال برای شما بزرگ باشد! شما را برای «قهرمان شدن» به استقلال آوردند. با خودتان خلوت کنید و ببینید آیا توان تحقق بخشیدن به این خواسته را دارید یا خیر؟ تنگناهای تیم شما، قدری پیچیدهتر از آن است که درباره تاکتیک اوت دستی تراکتورسازی و آوانتاژهای بیمورد بیژن حیدری صحبت کنید! و یک سؤال: آقای سرمربی، اگر خالد شفیعی عضو استقلال بود، آیا اجازه نمیدادید او از مهارت پرتابهای بلند دستش برای بالا بردن شانس گلزنی تیمتان استفاده کند؟!