فوق ستاره فراموشنشدنی فوتبال ایران، پیش از این بدون دریافت هر نوع مدرکی به عنوان دستیار کیروش روی نیمکت تیم ملی نشسته بود و به واسطه اعتبارش در فوتبال ایران برای اضافه شدن به کادر فنی تیمهای لیگ برتری به دریافت مدرک نیاز نداشت. شاید همین که کریمی تصمیم گرفته مربیگری در فوتبال را شتابزده دنبال نکند و در جستجوی دانستههای بیشتری از این شغل پرفشار باشد، تحسینبرانگیز به نظر برسد اما سوال کلیدی اینجاست که آیا جادوگر اساسا برای مربیگری در فوتبال ساخته شده است؟
علی کریمی یکی از استثناییترین فوتبالیستهای تاریخ فوتبال ایران بود. ریوالدوی سفیدپوست بارها با حرکات اعجابآور و غیرقابل پیشبینی در زمین فوتبال، مخاطبانِ بازی زیبا را شگفتزده کرد. او برای پرستیدهشدن در مستطیل سبز همه چیز داشت و توانست با پیراهن شماره هشت برای یکی از بهترین باشگاههای اروپایی به میدان برود. کریمی در لباس سوپرمن اما خلق و خوی منحصربهفرد خودش را داشت. او اساسا یک ستاره سازگار نبود و به محض آن که همه چیز باب میلاش پیش نمیرفت، صراحتِ اعتراض را در رفتارش نمایان میکرد. بخشی از رفتارهای کریمی به عنوان یک سوپراستار؛ جذاب به نظر میرسیدند اما دوران فوتبال او را با هیجانزدگی و عصیان به یاد میآوریم و طبیعتا این دو ویژگی از او یک مربی نخواهند ساخت.
تبدیلشدن به یک مربی بزرگ؛ معادلات پیچیدهای دارد و تجربه بازی در بهترین سطح هرگز برای ساختن خمیره یک مربی مستعد کافی به نظر نمیرسد. از علی کریمی؛ خاطره خوبی در ذهن اهالی فوتبال باقی مانده اما شاید اگر او دست به این علی کریمی بودن بزند و به سراغ یک تجربه جدید و متفاوت برود، جنس نگاه مردم به خودش را نیز با تغییر مواجه کند. اسطوره قرمزها، درجه معتبر ج (جادوگری) را از مردم دریافت کرده و برای ماندگار شدن به هیچ حرف دیگری از الفبا نیاز ندارد. او در آکادمیها به مراتب چهره مفیدتری خواهد بود. در ایران هنوز هم همه فوتبالیستهای نوجوان رویاهایشان را با مرور روزمره دریبلهای او تعقیب میکنند. دریبلهای مردی که مارادونای آسیا بوده و باید بداند مارادوناها هرگز مربیان بزرگی نمیشوند.